Total Pageviews

Sunday, December 30, 2018

‍ عیسی مسیح چگونه متولد شد؟

یک‌ روز جبرائیل فرشته به دختر باکره‌ای که مریم نام داشت اطلاع داد که دارای پسری خواهد شد که باید نام او را عیسی بگذارد. او پسر حضرت اعلی نامیده خواهد شد و سلطنت او جاودانی خواهد بود (لوقا ۱: ۳۸-۲۶). این واقعه عبارت بود از انجام پیشگوئی اشعیاء نبی که بیش‌ از هفتصد سال قبل ‌از آن فرموده بود: "باکره حامله شده پسری خواهد زائید..." (اشعیاء ۷: ۱۴) بعداً عیسی در شهر کوچکی نزدیک اورشلیم بنام بیت‌لحم، جائیکه داود هزار سال قبل بدنیا آمده بود، متولد گردید. تولد عیسی در بیت‌لحم بوسیلۀ میکاء نبی که نظیر اشعیاء بیش‌ از هفتصد سال قبل‌ از مسیح زندگی می‌کرد پیشگوئی شده بود "ای بیت‌لحم افراته، گرچه تو از کوچکترین شهرهای یهودا هستی، ولی از تو پیشوایی ظهور می‌کند که نسل او از قدیم وجود داشته است. او بر قوم اسرائیل حکمرانی خواهد کرد." میکاء ۵: ۲.

هنگام تولد او فرشته‌ای این واقعه را به چوپانان نزدیک بیت‌لحم اعلام کرد و چنین گفت: "... اینک بشارت خوشی عظیم بشما می‌دهم که برای جمیع قوم خواهد بود که امروز برای شما در شهر داود نجات‌دهنده‌ای که مسیح خداوند باشد متولد شد" (لوقا ۲: ۱۰ و ۱۱). مریم زن یوسف نجار شد و یوسف سرپرستی عیسی را در کودکی بعهده گرفت. عیسی هم در زمان جوانی در شهر ناصره که در آنجا بزرگ شده بود به شغل نجاری اشتغال داشت. تا سی سالگی هیچگونه تعلیمی نداد و هیچ معجزه‌ای ننمود و مردم نمی‌دانستند که او همان مسیح موعود است که در ‌انتظارش هستند. هنگامی که عیسی سی ساله شد زمان آن رسید که خدمتی را که برای انجام آن به این جهان آمده بود شروع نماید. بنابراین ناصره را ترک کرد و نزد یحیی تعمید‌ دهنده رفت. در آن موقع یحیی پیغام خدا را به عدۀ زیادی که در اطرافش جمع بودند می‌رساند. آنها را به توبه دعوت می‌نمود و آنانی را که توبه می‌کردند در رود اردن، به نشانۀ پاکی از گناه، تعمید می‌داد.

اگر چه عیسی مسیح، خداوند ما در تمام زندگیش هرگز گناهی مرتکب نشده بود از یحیی تعمید دهنده خواست که او را تعمید دهد و یحیی نیز او را اطاعت نمود. وقتی عیسی مسیح پس از تعمید از آب بیرون آمد، و کبوتری از آسمان نازل شد و بر او فرود آمد و صدای خدا را همه شنیدند که فرمود: "این است پسر عزیز من كه از او خشنودم." متی ۳: ۱۷. سپس عیسی به بیابان رفت و در آنجا مدت چهل روز روزه گرفت و دعا نمود. در این مدت شیطان سعی کرد او را وسوسه نماید، متی ۴: ۱-۱۱.

عیسی مسیح خداوند ما سپس نزد یحیی برگشت. وقتی یحیی عیسی را دید به شاگردان خود گفت: "اینک برۀ خدا که گناه جهان را برمی‌دارد... بر هرکس بینی که روح نازل شده بر او قرار گرفت همانست او که به روح‌القدس تعمید می‌دهد و من دیده شهادت می‌دهم که اینست پسر خدا" (یوحنا ۱: ۲۹-۳۴).

آیا می‌دانستید که مسیح تولد یافت تا حیات فراوان به مؤمنین خود ببخشد؟

بسیاری از مردم جهان تصور می‌کنند کریسمس یا عید میلاد مسیح صرفاً برای خوش بودن و هديه دادن به يکديگر است. اما ببینیم خودِ مسیح هدف از ظهور و ولادت خود را چه می‌داند. می‌فرماید: "دزد نمی‌آید جز برای دزدیدن و کشتن و نابود کردن؛ من آمده‌ام تا ایشان حیات داشته باشند و از آن به فراوانی بهره‌مند شوند." (انجیل یوحنا ۱۰: ۱۰). بیایید عید میلاد مسیح را فرصتی بدانیم برای دریافت این حیات و داشتن حياتِ فراوان.

Friday, December 28, 2018

عیسی مسیح کیست ؟

 این یک حقیقت پذیرفته شده توسط همه مردم است که عیسی مسیح، شخصی بود که 2000 سال پیش در سرزمین اسرائیل زندگی می کرد.

 بحث واقعی زمانی آغاز می شود که صحبت از هویت مسیح می شود. تقریباً در همۀ مذاهب اصلی دنیا، عیسی مسیح به عنوان یک پیامبر، یک معلم خوب، و یا یک شخص پارسا و خدا پرست عنوان شده است. مسئله اینجاست که کتاب مقدس به ما می گوید، عیسی مسیح بسیار والاتر از یک پیامبر، معلم و انسان خوب می باشد.

   کتاب مقدس در بارۀ عیسی چه می گوید؟

ابتدا بهتر است به کلمات خود عیسی مسیح در انجیل یوحنا فصل 10 آیه 30 توجه کنیم:
"من و پدر یک هستیم."

در اولین نگاه بنظر نمی رسد که در این آیه عیسی مسیح ادعا کرده باشد که او خداست. ولی عکس العمل یهودیان نسبت به کلام او ثابت می کند که او چنین ادعایی نموده بود. "یهودیان در جواب گفتند، ما بخاطر كفری كه می‌گويی می‌خواهيم تو را بكشيم، نه برای كارهای خوبت. چون تو يک انسانی ولی ادعای خدايی می‌كنی." (یوحنا فصل 10 آیه 33).

 یهودیان به خوبی فهمیده بودند که وقتی عیسی مسیح مدعی شد که او و پدر یکی هستند، او در واقع ادعای الوهیت می کرد. جالب است که در آیات بعدی هیچگاه عیسی مسیح به آنان نگفت "من خدا نیستم!" پس برداشت یهودیان اشتباه نبوده است. با گفتن اینکه "من و پدر یک هستیم"( یوحنا فصل 10 آیه 30) عیسی مسیح ادعا کرد که خداست.

این ادعا در یوحنا فصل 8 آیه 58 نیز دیده می شود: " اين حقيقت محض است كه قبل از اينكه حتی ابراهيم به اين جهان بيايد، من وجود داشتم." و یهودیان مجدداً قصد سنگسار او را کردند (یوحنا فصل 8 آیه 59)."من هستم" عبارتی که عیسی مسیح در مورد خود بکار گرفت، یکی از نام های خدا در عهد قدیم است (خروج فصل 3 آیه 14). تنها دلیل یهودیان برای سنگسار کردن عیسی این بود که آنان او را بخاطر ادعای الوهیت کافر می شمردند.

یوحنا فصل 1 آیه 1 می گوید: " و کلمه خدا بود". و در یوحنا فصل 1 آیه 14 می خوانیم: "و کلمه جسم گردید" این آیات به وضوح تعلیم می دهند که عیسی مسیح همان خدا در قالب و جسم انسان است.

توما، یکی از شاگردان مسیح، اینچنین اعتراف کرد: "... ای خداوند من، و ای خدای من" (یوحنا فصل 20 آیه 28).

 و مجدداً عیسی مسیح را می بینیم که سعی نکرد کلام او را اصلاح کند.

  خدای پدر نیز بر الوهیت کامل عیسی مسیح شهادت می دهد: " ای خدا، سلطنت تو تا ابد برقرار است؛ اساس حكومت تو، بر عدل و راستی است"(عبرانیان فصل 1 آیه 8).

پیشگویی های عهد قدیم بر خدا بودن عیسی مسیح شهادت می دهند: "زيرا فرزندی برای ما بدنيا آمده! پسری بما بخشيده شده! او بر ما سلطنت خواهد كرد. نام او «عجيب»، «مشير»، «خدای قدير»، «پدر جاودانی» و «سرور سلامتی» خواهد بود."( اشعیا فصل 9 آیه 6 )

اما چرا بحث در مورد الوهیت عیسی مسیح اینقدر مهم است؟

چه فرقی میکند که مسیح خدا باشد و یا نباشد؟

مُهم ترین دلیل خدا بودن عیسی این است که اگر او خدا نباشد، مرگ او به عنوان یک انسان معمولی نمی تواند برای پرداخت جریمۀ گناهان همۀ جهان بسنده و کافی باشد.

 تنها خدا می توانست، چنین جریمۀ سنگینی را پرداخت نماید.

عیسی مسیح باید خدا باشد تا بتواند تاوان سنگین گناه ما را بپردازد، و در ضمن باید انسان باشد تا بتواند بمیرد. نجات فقط از طریق ایمان به عیسی مسیح امکان پذیر است. الوهیت عیسی مسیح دلیلی است بر اینکه چرا او تنها راه نجات است. چون او حقیقتاً خداست پس اعلام کرد: "من راه و راستی و حیات هستم. هیچکس جز بوسیلۀ من نزدپدر نمی آید." (یوحنا فصل 14 آیه 6)

پیام راستین کريسمس

پیام کریسمس این است که خدا با رنج انسان همدرد شد. ما خدایی نداریم که آن بالا نشسته باشد و دردها و رنجها و مصائب و ستمهای بشر را نظاره کند. خدا در شخص پسر یگانه‌اش، عیسی مسیح، وارد تاریخ بشر شد و مورد ستم همان انسانی قرار گرفت که خودْ آفریده بود. این پسر یگانه، وقتی انسان شد، در میان قوم خاص و برگزیدۀ خدا چشم به جهان گشود، یعنی قوم یهود. یوحنا می‌فرماید: "او در جهان بود، و جهان به‌واسطۀ او پدید آمد؛ امّا جهان او را نشناخت. او به مُلک خویش آمد، ولی قومِ خودش او را نپذیرفتند." (انجیل یوحنا ۱: ‏۱۰ و ‏۱۱). بسیاری سؤال می‌کنند که اگر خدا عادل و مهربان است، چرا اجازه می‌دهد این همه ظلم و بی‌عدالتی و مصائب وجود داشته باشد. اما گویا این سؤال درست نباشد، زیرا در مسیحیت، این خدا در شخص پسر یگانه‌اش، عیسی مسیح، انسان شد و همه نوع رنج بشری را تحمل کرد. او مورد ستم و بی‌عدالتی قرار گرفت، آن هم از سوی قومی که منتظرش بودند. ما خدایی نداریم که نسبت به رنجهای ما بی‌تفاوت باشد. ما خدایی نداریم که نسبت به بی‌عدالتی‌ها بی‌تفاوت باشد. پسر یگانۀ خدا که با او همذات است، انسان شد و با ما رنج کشید و اشک ریخت. و در آخر، به‌عنوان یک مجرم، بر صلیب میخکوب شد و مورد تمسخر همان کسانی قرار گرفت که می‌بایست او را به‌عنوان پادشاه و نجات‌دهندۀ خود می‌پذیرفتند. در مسیحیت، خدا در رنجهای بشر شریک می‌شود. هر بار که اشکی از چشمان کودکانی که از گرسنگی در آستانۀ مرگ هستند، جاری می‌شود، خدا نیز با ایشان همدردی می‌کند. این است پیام راستین کریسمس! خدا در رنج ما شریک است. خدا همراه ما رنج می‌کشد

Tuesday, December 18, 2018

جسم گرديدن کلمۀ ازلی خدا

در انجيل يوحنا ۱: ۱۴ ميلاد مسيح و کريسمس به اين صورت بيان شده که کلمۀ ازلی خدا، با جسم انسانی در ميان ما انسانها ساکن شد يا خيمه زد. آن کلمۀ خدا که خالق عالم هستی بود و همه چيز به وسيلۀ او آفريده شد، جسم گرديد تا ما انسان‌ها را از گناه و عواقب بد گناه نجات دهد.

حیات ابدی یعنی چه؟

حیات ابدی یک حیات روحانی و بدون پایان است. به محض اینکه شخص به عیسی ایمان آورده و تولد تاز می‌یابد حیات ابدی نیز آغاز می‌شود (یوحنا ۳: ۳، ۵). حیات ابدی یک مشارکت ابدی با خداوند است. پس از ایمان آوردن ما، این مشارکت در این دنیا شروع و پس از مرگ جسمانی همچنان در آسمان ادامه می‌یابد. از اینرو ایماندارن به مسیح نباید ترسی از مرگ داشته باشند، زیرا ایمانداران حقیقتاً نمی‌میرند. روح آنها تا ابد حیات دارد (یوحنا ۱۱: ۲۵-۲۶). نه فقط این، بلکه ایمانداران در آسمان نیز صاحب بدن روحانی خواهند شد.
حیات ابدی بخش اصلی نجات ما را تشکیل می‌دهد. حیات ابدی فقط زیستن بی پایان نیست؛ بلکه این یک زندگی پر از شور و نشاط در حضور خداوند است که تا ابد ادامه می‌یابد.

عهد قدیم در موارد بسیار اندکی به زندگی پس از مرگ پرداخته است. گرچه برخی از متون موجود در کتاب عهد قدیم می‌گوید که افراد خدا شناس در دنیای پس از مرگ پاداش خواهند گرفت، اما تمرکز اغلب نویسندگان عهد قدیم در اصل بر زندگی در این دنیا قرار دارد، بر یک زندگی که در گور به پایان می‌رسد. تعلیمات عمده درباره حیات ابدی و رستاخیز جسمانی بیشتر در عهد جدید مورد بررسی قرار گرفته است.

Monday, December 17, 2018

۹۰_ امانت تو نسل اندر نسل است. زمین را آفریده‌ای و پایدار می‌ماند. مزامیر فصل ۱۱۹

امانت خدا نه تنها در کلامش، بلکه در اعمالش آشکار می‌شود و تمام نسل‌ها را می‌پوشاند. امانت خدا در نظم دقیق طبیعت نیز، دیده می‌شود. کلام خداوند که در سراسر تاریخ گفته شده و در کتاب مقدس مکتوب است؛ هرگز زایل نشده و از بین نمی‌رود. چنانچه تا کنون باقی مانده، تا ابد نیز باقی خواهد ماند. ایمانداران به جهت اطاعت از وصایای خداوند است که جان تازه می‌گیرند و کسی که به اراده خدا عمل می‌کند، تا به ابد باقی می‌ماند. 
خداوند امین و وفادار است و هرگز وعده های خود را فراموش نمی‌کند و محبت و نیکویی او تا ابد پایدار است. نجات او ابدی است و طبیعت او غیر قابل تغییر است. جلال او تا انتها پایدار است. پس به او توکل کنیم که تنها تکیه گاه محکم است. آمین 

Saturday, December 15, 2018

ممکن است بگوید

به عنوان شخصی که هنوز عیسی  مسیح رو به عنوان خداوند و نجات دهنده خودتون نپذیرفتین، ممکن است بگویید، " من به مسیح ایمان دارم. قبول دارم که عیسی یک معلم بزرگ، یک پیامبر بزرگ و یک مرد درستکار و خوب بود.

اما شما نمی توانید بگویید که مسیح یک معلم واقعی بود ولی در عین حال گفته او مبنی براینکه او راه، راستی و زندگی است را انکار کنید
( یوحنا فصل 14 آیه 6 )
✨📖✨
شما نمی توانید ایمان داشته باشید که او یک پیامبر بزرگ بود ولی در عین حال، پیشگویی او را که بر روی صلیب خواهد مرد و پس از سه روز زنده خواهد شد را انکار نمایید
✨📖✨
(لوقا فصل 18 آیه های 31 تا 33 )

شما نمی توانید قبول داشته باشید که مسیح یک انسان خوب بود ولی در عین حال ادعای او مبنی بر فرزند خدا بودن را رد کنید
( لوقا فصل 22 آیه 70؛ یوحنا فصل 5 آیه های 18 تا 47).
✨📖✨
شما نمی توانید به فکر مسیحی شدن باشید بدون درک این حقیقت که مسیحیت جدا از دیگران ادیان است و هیچ دین دیگری را دربر نمی گیرد
✨📖✨
(اعمال رسولان فصل 4آیه 12).

نتیجه گیری گریزناپذیر مسیحیت این است که : یا عیسی مسیح بار گناهان ما را بر روی صلیب به دوش خود کشید و یا اینکه شما بارگناهانتان را در دوزخ به دوش خود خواهید کشید. "خدا كسانی را كه به فرزند او ايمان آورند، نجات می‌دهد و زندگی جاويد نصيبشان می‌سازد. ولی كسانی كه به او ايمان نياورند و از او اطاعت نكنند، هرگز بحضور خدا راه نخواهند يافت، بلكه گرفتار خشم او خواهند شد.
(یوحنا فصل 3 آیه 36).
✨📖✨

فیض یعنی چه؟

واژه فیض که در کتاب مقدس به کار رفته است ترجمه واژه یونانی "چریس" می باشد. "چریس" در یونانی یعنی "لطف آزادانه به شخصی نالایق". در کتاب مقدس نیز به معنای " لطف خدا به افرادی نالایق " است. بسیاری از مردم فیض و اعمال را با هم اشتباه می گیرند، بسیار مهم است که درک صحیحی از معنای واژه "فیض" داشته باشیم.
 فیض و اعمال دو چیز کاملاً متفاوتند.
 رومیان 4: 4 می گوید:
" امّا کسي که کار مي‌کند، مزدش حق او شمرده مي‌شود، نه هديه. "
این آیه می گوید وقتی کسی برای چیزی کار می کند، آن چیز که در ازای کار دریافت می شود، پاداش اوست. واز روی فیض و به عنوان هدیه به او داده نشده است. زیرا که شخص برای آن کار کرده است و مستحق آن است. وقتی کلام خدا می گوید که چیزی از روی فیض به ما داده شده است به این معناست که آن چیز به عنوان هدیه داده شده است. نمیشود چیزی هم از طریق اعمال هم فیض حاصل شود.
 سختی فهم و قبول این موضوع باعث شده تا بسیاری از مسیحیان در تلاش بدست آوردن همان چیزی باشند که از پیش آنرا دارند.
رومیان 11: 6 می خوانیم:
" امّا اگر از راه فيض باشد، ديگر بر پايه اعمال نيست؛ وگرنه( از طریق اعمال) فيض ديگر فيض نيست. "
 باید بدانیم که کلام خدا چیزی را می گوید که منظورش است و منظورش هم همانی است که می گوید. این بخاطر عدم قبول موضوع از سوی ماست که همه چیز عجیب به نظر می رسد، هدیه پاداش تعبیر می شود و فیض با اعمال اشتباه گرفته می شود. ما با این ایده قبلی به سراغ کلام می رویم که باید کاری کنیم تا موقعیتی خوب در پیشگاه خدا داشته باشیم و وقتی می بینیم که کلام خدا می گوید موقعیت خوب در پیشگاه خدا از طریق فیض و دستاورد های عیسی مسیح و طبق ایمانمان داده می شود، آن وقت است که به شک می افتیم که چه چیز در رابطه با کلام خدا اشتباه است. در صورتی که باید سوال کنیم که چه چیز در رابطه با پیش فرض های ما غلط است. همیشه باید بدون ذهنیت های قبلی به سراغ کلام خدا بروید. باید با این نیت به سمت کلام خدا بروید که افکار خود را با آن مطابقت بدهید و نه کلام را با افکار خود.
حال آیا این بدین معناست که خدا نمیخواهد که ما اعمال نیک انجام دهیم؟ حاشا ! در حقیقت او ما را برای انجام اعمال نیک آفرید و آن اعمال را هم برای ما فراهم کرده است. (افسسیان 2: 10 ). اما چیزی که می خواهم در اینجا مورد تأکید قرار دهم این است که ما در ایمان مسیحی از ابتدا پارسا و نجات یافته ایم و همین که در همنشینی با خدا رشد می کنیم، اعمال نیکو به عنوان ثمره این همنشینی ظاهر می شوند. این اعمال هم اعمالی نیستند که ما در نظر گرفته باشیم تا برای خدا انجام دهیم، بلکه اعمالی که "خدا برای ما مهیا کرده است" ( افسسیان 2: 10). بسیار مهم است که شروع ایمان مسیحی را بدانید. اگر در ایمانتان شروع به انجام کارهای نیک کنید تا در نظر خدا جایگاهی پیدا کنید، آنوقت است که راه را به خطا رفته اید. در اینصورت همواره با محکومیت روبرو خواهید شد. دلیل هم این است که شما سعی دارید پارسایی را از طریق اعمال کسب کنید که امری محال است. اما اگر این را بدانید که بخاطر کار خداوندمان عیسی مسیح و ایمان ما به اوست که ما با پارسایی و نجات ایمانمان را آغاز کرده و همه اینها به عنوان هدیه ( از طریق فیض ) به ما داده شده است، آن وقت است که می توانید در ایمان به پیش رفته و اعمال نیکویی که خدا برایتان مهیا کرده است را به انجام رسانید. در این صورت است که دیگر اعمال نیکو مقصود رابطه تان با خدا نیست بلکه ثمرات این رابطه است. و صد البته که خدا می خواهد که ما ثمرات بیشتری به درگاه او بیاوریم. همانطور که عیسی مسیح در یوحنا 15:8 می فرماید:
" جلال پدر من در اين است که شما ميوه بسيار آوريد؛ و اين‌‌گونه شاگرد من خواهيد شد. "
افسسیان 8-10:2رابطه فیض و اعمال رابه خوبی شرح می دهد:
زیرا به فيض و از راه ايمان نجات يافته‌ايد - و اين از خودتان نيست، بلکه عطاي خداست - و نه از اعمال، تا هيچ‌کس نتواند به خود ببالد. زيرا ساخته دست خداييم، و در مسيحْ عيسي آفريده شده‌ايم تا کارهاي نيک انجام دهيم، کارهايي که خدا از پيش مهيا کرد تا در آنها گام برداريم.
نجات از توسط فیض و از طریق ایمان حاصل می شود. نجات از اعمال نیست!  باید به پیش رفته و چیزهایی را که خدا برای ما مهیا کرده است را بطلبیم و بیابیم و ثمراتمان را به حضور خداوند ببریم. یعقوب می گوید "ایمان بدون عمل مرده است" (یعقوب 2: 26). ثمرات زندگیمان نشان می دهد که ایمانمان، ایمانی حقیقی و زنده است و یا غیرحقیقی و مرده. افسسیان 5: 8 و 10-11 ما را تشویق کرده می گوید:
" شما زماني تاريکي بوديد، امّا اکنون در خداوندْ نور هستيد. پس همچون فرزندان نور رفتار کنيد. ... بسنجيد که مايه خشنودي خداوند چيست. در کارهاي بي‌ثمر تاريکي سهيم نشويد، بلکه آنها را افشا کنيد.

Friday, December 14, 2018

روش وسوسه شيطان وغلبه بر شيطان

روشی که شیطان برای وسوسه عیسی در پیش گرفت همانی است که برای وسوسه کردن حوا در پیش گرفت. او دوباره سعی کرد که گفته های خدا را به چالش بکشد. شیطان همیشه تلاش می کند چشم ما را بر روی واقعیتها ببندد و نگذارد واقعیت و نادیدنی های خدا را ببینیم ،فکر های ما را می بندد تا نتوانیم تشخیص بدهیم ، هم چنین شیطان می خواهد ، قدرت غلبه بر مشکلات و سختی های را که خداوند به ما داده را از ما بگیرد تا ما شکست بخوریم و همه چیز را ، حتی خدا را رها کنیم . مزامير باب ١١٢ به ما می گوید چگونه باشیم ، پس بايد به مرحله ای برسیم که با هيچ چيز لغزش نخوریم ، نه با چيزهائی که می شنویم و نه با چيزهايی که می بينیم و يا احساس میکنیم . دل استوارمان در کلام زنده خداوند ساکن شده و بر آن توکل دارد. دل استوار و محکم می داند که در هر شرايطی فقط حضور خدا کافی است . او امروز از ایمان ، خدمت و زندگی ما محافظت خواهد کرد . پس نترس چون خداوند برای هر روز یک بار گفته : نترس .و اجازه ندهیم شریر خوب را بد و بد را خوب جلوه دهد و واقعیت را تغییر دهد . آمین

برای ما فرزندی زاییده، پسری به ما داده شده است و او بر ما سلطنت خواهد کرد

برای ما فرزندی زاییده، پسری به ما داده شده است و او بر ما سلطنت خواهد کرد. اسم او مشاور عجیب، خدای قدیر، پدر سرمدی و شاهزادهٔ صلح و سلامتی خواهد بود.  قدرت شاهانه‌اش روز افزون، و مملکتش همیشه در صلح خواهد بود. او مثل خاندانش داوود سلطنت می‌کند و قدرتش از حال تا ابد بر نیکی و عدالت متّکی خواهد بود. خدای متعال با اشتیاق این‌کار را به کمال خواهد رسانید.
اشعیا 9:6 - 7

معنای کريسمس

بنظر من، اين موضوع که کريسمس چه معنی و مفهومی دارد، از اهميت خاصی برخوردار است. در کشورهای غربی، افراد غيرمسيحی و دنيوی، به ميل خودشان کريسمس را تعبير و تفسير می‌کنند. همه‌اش صحبت از اين است که، "سانتا کلاس" يا "بابا نوئل" از جاهای سرد و دور و سوار بر کالسکه‌ای که گوزنهای شمالی آن را حمل می‌کنند، می‌آيد! او از کيسۀ مخصوصی که دارد، هدايا به بچه‌ها داده و آنها را خوشحال خواهد کرد! اما، کريسمس معنايش بسيار عميق و در ارتباط با ميلاد عيسای مسيح است. عيسی، که نجات ‌دهندۀ انسان گناهکار و بينوا است، از آسمان و حضور خدا، به اين جهان آمد تا ما انسانها را که هيچ کاری برای نجات و رهايی خودمان نمی‌توانستيم انجام دهيم، از گناه و هلاکت و جدايی هميشگی از خدا نجات دهد. راستی اگر کسی در باتلاق افتاده باشد و خسته و نااميد، مرگ را انتظار بکشد، به چه احتياج دارد؟ يقيناً به دستی که از بالا بيايد و او را از آن باتلاق متعفن بيرون بياورد. به عبارت ديگر، او به منجی و رهاننده نياز دارد. و عيسی نيز به جهان آمد تا مطابق کلام خدا در انجيل شريف: "گناهکاران را نجات بخشد".

ما انسانها، در ذات و طبيعت خود گناهکار هستيم و در افکار و سخنان و اعمال خود نيز گناه می‌کنيم. به همين علت در باتلاق گناه افتاده‌ايم و سرنوشت ما هلاکت است. اما عيد کريسمس، اين خبر خوش و شادی‌بخش را به همراه دارد که نجات دهندۀ آسمانی به جهان آمد و به صورت يک نوزاد متولد شد که نجات دهندۀ انسان گناهکار باشد. برای اين منظور، عيسی مسيح خداوند، بر صليب قربانی گناهان ما انسانها شد و مرد. اما او بعد از مرگ و دفن، از مردگان قيام نمود و زنده است تا هر کس نام او را بخواند و به او اعتماد کند، نجات دهنده و رهانندۀ او باشد.

من خوشبخت هستم که که معنا و مفهوم کريسمس را می‌دانم و با نجات دهندۀ خود عيسی مسيح خداوند، رابطۀ شخصی و واقعی دارم.

Thursday, December 13, 2018

به چه معناست که "یک مسیحی تولد تازه دارد"؟

داشتن تولد تازه یعنی چه؟
در انجیل یوحنا 1:3ـ21 پاسخی اصولی به این پرسش می یابیم. در این بخش از کتابمقدس شاهد مکالمۀ عیسی مسیح با یک شخص برجستۀ فریسی به نام نیقودیموس می باشیم. او، که یکی از اعضای مجلس سَن هِدرین (یعنی از حاکمین یهود) بود، در تاریکی شب نزد مسیح آمد تا از او سؤالاتی بپرسد.

عیسی مسیح در صحبت با نیقودیموس گفت: "آمین آمین به تو می گویم اگر کسی از سر نو مولود نشود، ملکوت خدا را نمیتواند دید." نیقودیموس به او گفت: "چگونه ممکن است که انسانی که پیر شده باشد، مولود گردد؟ آیا میشود که بار دیگر داخل شکم مادر گشته، مولود شود؟" عیسی در جواب فرمود:
 "آمین آمین به تو می گویم اگر کسی از آب و روح مولود نگردد، ممکن نیست که داخل ملکوت خدا شود. آنچه از جسم مولود شد، جسم است و آنچه از روح مولود گشت، روح است. عجب مدار که به تو گفتم باید شما از سر نو مولود گردید." (یوحنا 3:3ـ7)

معنی تحت اللفظی " تولد تازه،" متولد شدن از روح است.
نیقودیموس با یک احتیاج حقیقی به نزد مسیح آمده بود؛ او نیازمند یک تبدیل درونی (یعنی یک دگرگونی روحانی) بود. تولد تازه را خدا می بخشد. تولد تازه عملی است که خدا بوسیلۀ آن حیات جاودانی را به شخصی که ایمان می آورد عطا می کند (دوم قرنتیان 17:5 ؛ تیطس 5:3 ؛ اول پطرس 3:1 ؛ اول یوحنا 29:2 ؛ 9:3 ؛ 7:4 ؛ 1:5ـ4 ،18). یوحنا 12:1ـ13 خاطر نشان می سازد که "از سر نو مولود " شدن حامل این پیغام نیز هست که چنین شخصی، به وسیلۀ ایمان به عیسی مسیح، "فرزند خدا" نیز شده است.

سؤال منطقی که در این راستا مطرح میشود این است که:
"چرا یک شخص احتیاج دارد که دوباره متولد شود؟
" پولس رسول در رسالۀ خود به افسسیان 1:2 می نویسد: "و شما را که در خطایا و گناهان مُرده بودید زنده گردانید." او همچنین در رسالۀ خود به رومیان 23:3 در خطاب به کلیسای روم می نویسد:
"زیرا همه گناه کرده اند، و از جلال خدا قاصر میباشند." بنابراین، برای اینکه گناهان شخص آمرزیده شوند و با خدا رابطه ای زنده و شخصی داشته باشد، او احتیاج دارد از سر نو مولود گردد؛ یعنی تولد تازه یابد.

اما چگونه این امر امکان پذیر میگردد؟
افسسیان 8:2ـ9 تعلیم میدهد: "زیرا که محض فیض نجات يافته اید؛ بوسیلۀ ایمان. و این از شما نیست، بلکه بخشش خداست. و نه از اعمال؛ تا هیچکس بخود نبالد." هنگامیکه یک شخص "نجات می یابد،" او از سر نو متولد شده است، از لحاظ روحانی تجدید حیات یافته است، و از همان لحظه بخاطر حیات تازه ای که یافته است فرزند خدا می باشد. در حقیقت هنگامی که ایمان می آوریم عیسی مسیح با مرگ خویش بر صلیب جریمۀ گناهان ما را پرداحت نمود، ما از نقطه نظر روحانی دوباره متولد میشویم. "پس اگر کسی در مسیح باشد، خلقت تازه ای است...." دوم قرنتیان 17: 5

اگر تا به امروز عیسی مسیح خداوند را به عنوان نجات دهندۀ خود نپذیرفته اید، امروز روح القدس با شخص شما صحبت میکند. شما احتیاج دارید که از سر نو متولد گردید. آیا حاضر هستید که با دعائی مملو از توبه بسوی مسیح آئید و در او متولد گردید؟
"و اما به آن کسانی که او را قبول کردند قدرت داد تا فرزندان خدا گردند؛ یعنی به هر که به اسم او ایمان آورد. که نه از خون، و نه از خواهش جسد، و نه از خواهش مردم، بلکه از خدا تولد یافتند" (یوحنا 12:1ـ13).

اگر مایل هستید عیسی مسیح را به عنوان نجات دهندۀ خود بپذیرید، میتوانید از این نمونۀ دعا استفاده کنید. ولی این حقیقت را همیشه بیاد داشته باشید که گفتن و یا تکرار این دعا (و یا هر دعای دیگر) باعث نجات شما نمیشود. نجات واقعی تنها با اعتماد قلبی به عیسی مسیح که بر صلیب گناهان ما را آمرزید دریافت میشود. این دعا راه ساده ای است برای ابراز ایمان و قدردانی شما از خدائی که راه نجات را برای شما تدارک دید.

اى خداوند قادر مطلق، من در انديشه، گفتار و كردار عليه تو گناه كرده ام. متاسفم بخاطر اينها، و از عيسى مسيح ميخواهم تا همه گناهان مرا ببخشد. و حالا اي عيسي مسيح تو را بعنوان نجات دهنده و خداوندم دريافت ميكنم و اكنون اسم تو را مي خوانم تا
مرا از گناهانم و درياچه آتش نجات دهي
وقتي كه ميميرم مرا به بهشت ببري
و حالا به من هديه زندگي جاودان را عطا كن.
و حالا اي عيسي مسيح، قلبم و زندگي ام را بر روي تو ميگشايم كه بيايي و نجات دهنده، دوستم و خداي من براي هميشه باشي.
همه اين دعاها را در نام عيسي مسيح مي طلبم آمين

چرا زندگی من بی برکت شده ؟

دلیل اینکه شما در زندگی خود برکت ندارید چیست؟

خداوند در کلام خود واضح می گوید که اولویت ندادن به خدا و خدمت او باعث بی برکتی و یا حتی تادیب در زندگی ما می شود
 همچنانکه بنی اسرائیل به خانه و زندگی خود اولویت داده بودند تا خانه خدا.

واکنش بنی اسرائیل در برابر شنیدن کلام خدا.

1. با شنیدن کلام خدا، بنی اسرائیل به آن گوش داده و از خدا ترسیدند (آیه 12).

 🔹شما چطور دوست عزیز؟

 آیا با شنیدن کلام خدا در کلیسا به آن گوش می دهید؟

آیا از خدا می ترسید؟

" ترس یهوه آغاز حکمت است.

 لیکن جاهلان حکمت و ادب را خوار می شمارند." امثال1: 7 "

 اینک چشم خداوند بر آنانی است که از او می ترسند، برآنانی که انتظار رحمت او را می کشند." مزامیر33: 18"


  فرشته خداوند گرداگرد ترسندگان او است. اردو زده، ایشان رامی رهاند." مزامیر34: 7


2. با ترس بنی اسرائیل از یهوه و پیروی از کلام او، خداوند به آنها وعده داد که با آنها باشد (آیه 13).

وعده خداوند باعث تشویق و تسلی آنها شد و بنابراین آنها تصمیم گرفتند که کار بازسازی خانه خدا را از نو شروع کنند. آیه 14-15


3. خداوند با دیدن تصمیم جدی امت خود که آنها خدا را در اولویت زندگی خود قرار داده و شروع به باز سازی معبد کردند، دوباره آنها را با وعده های بسیار تشویق کرد. حجی2: 1-9


🔸اولویت زندگی ما باید اول با خدا باشد. 

• شخصی خواست که عیسی را پیروی کند اما نخواست که مسیح خداوند در اولویت زندگی او باشد. متی8: 21-22


• حکایت جشن عروسی. متی22: 1-14 بسیاری از مردم دعوت پادشاه را برای جشن عروسی نپذیرفتند زیرا در امور و زندگی خود ...... دارد؟


🔹آیا اولویت از آن خودتان هست یا خدا؟

متی6: 33 " لیکن اول ملکوت خدا و عدالت او را بطلبید که این همه برای شما مزید خواهد شد."

🔹تعریف اولویت قرار دادن خدا: یعنی اینکه در هر کاری به او اعتماد کنیم و از او مشورت بگیریم قبل از اینکه خود دست بکار شویم.

 منظور از اولویت یعنی اینکه بهترین های خود را به او تقدیم کنیم.

در عهد عتیق، امت بنی اسرائیل از بهترین محصولات زمین و حیوانات و بهایم خود به خداوند هدایا می دادند.

زمانی بود که امت خدا، او را رد کرده و خویشتن را در اولویت قرار داده بودند و بهترین محصولات را برای خود نگه می داشتند و بهایم لنگ و بیمار خود را به خدا تقدیم می کردند.

 "  و چون کور را برای قربانی میگذرانید، آیا قبیح نیست؟

 و چون لنگ یا بیمار را میگذرانید، آیا قبیح نیست؟

 آن را به حاکم خود هدیه بگذران و آیا او از تو راضی خواهد شد یا تو را مقبول خواهد داشت؟

 قول یهوه صبایوت این است...

  و یهوه صبایوت می فرماید که شما می گویید اینک این چه زحمت است و آن را اهانت می کنید و چون (حیوانات ) دریده شده و لنگ و بیمار را آورده، آنها را برای هدیه می گذرانید آیا من آنها را از دست شما قبول خواهم کرد؟

قول خداوند این است." ملاکی1: 8و 13

Wednesday, December 12, 2018

خدا تنها پسر خود، عیسی را برای هدف مهمی به زمین فرستاد

خدا تنها پسر خود، عیسی را برای هدف مهمی به زمین فرستاد که همانا، بخشیدن حیات به ما بود. عیسی در لوقا ۵‌:‌ ۲۷-۳۲ مأموریت خویش را این‌گونه بازگو می‌نماید: «بیمارانند که به طبیب نیاز دارند، نه تندرستان. من نیامده‌ام تا پارسایان بلکه تا گناهکاران را به توبه دعوت کنم.» مسیح آمد تا گناهکارانی مثل من و شما از طریق توبۀ خودمان و بخشش او حیاتی نو بیابیم. وقتی توبه کرده، از او طلب بخشش می‌کنیم، زندگی ما برای همیشه دگرگون می‌شود. مأموریت مسیح، مأموریت ما نیز هست. ما خوانده شده‌ایم نه تا پارسایان را، بلکه آنانی را خدمت کنیم که گمشده‌اند و نیاز به بخشش دارند. اگر صادقانه از گناهان خود توبه کرده‌اید و خدا آنها را بخشیده است، پس داستانی دارید که برای کسانی که نیاز به توبه دارند، تعریف کنید. دگرگونی زندگی شما می‌تواند همین دگرگونی را در زندگی دیگری نیز ایجاد نماید

چه فرقی میکند که مسیح خدا باشد و یا نباشد؟


مهم ترین دلیل خدا بودن عیسی این است که اگر او خدا نباشد، مرگ او به عنوان یک انسان معمولی نمی تواند برای پرداخت جریمۀ گناهان همۀ جهان بسنده و کافی باشد (اول یوحنا فصل 2 آیه 2). تنها خدا می توانست، چنین جریمۀ سنگینی را پرداخت نماید (رومیان فصل 5 آیه 8؛ دوم قرنتیان فصل 5 آیه 21).عیسی مسیح باید خدا باشد تا بتواند تاوان سنگین گناه ما را بپردازد، و در ضمن باید انسان باشد تا بتواند بمیرد. نجات فقط از طریق ایمان به عیسی مسیح امکان پذیر است. الوهیت عیسی مسیح دلیلی است بر اینکه چرا او تنها راه نجات است. چون او حقیقتاً خداست پس اعلام کرد: "من راه و راستی و حیات هستم. هیچکس جز بوسیلۀ من نزدپدر نمی آید." (یوحنا فصل 14 آیه 6)

Friday, December 7, 2018

چگونه می توانم از روح القدس پُر شوم؟


 آیه مهمی که برای درک عبارت "پُر شدن از روح القدس" وجود دارد، یوحنا فصل 14 آیه 16 می باشد که در آن عیسی مسیح به ایمانداران قول می دهد که روح القدس برای همیشه درون آنها ساکن شود. مهم است که بدانیم بین ساکن شدن روح القدس و پُر شدن از روح القدس تفاوت وجود دارد. سکونت دائمی روح القدس فقط برای تعدادی از ایمانداران منتخب نیست، بلکه برای همه ایمانداران است. چندین متن از کتاب مقدس این واقعیت را که روح القدس در همه ایمانداران ساکن می شود را ثابت می کند. اول، روح القدس هدیه ای است که به همه ایمانداران به عیسی مسیح بدون هیچ استثنایی داده می شود و شرطی به جز ایمان به مسیح برای آن گذاشته نشده است (یوحنا فصل 7 آیه های 37 تا 39). دوم، روح القدس در لحظه نجات، به شخص داده می شود (افسسیان فصل 1 آیه 13). غلاطیان فصل 3 آیه 2 نیز بر همین حقیقت تاکید می کند و می گوید در لحظه ایی که ایمان آورده می شود، روح در شخص ساکن شده و آن ایماندار توسط روح القدس مُهر می شود. سوم، روح القدس بطور دائمی در ایمانداران ساکن می شود. روح القدس به عنوان بیعانه برکات آینده پُر شکوه ایماندار در مسیح به او داده می شود (دوم قرنتیان فصل 1 آیه 22؛ افسسیان فصل 4 آیه 30).

ساکن شدن روح القدس، با پُر شدن از روح القدس که در افسسیان فصل 5 آیه 18 ذکر شده است، فرق می کند. ما باید کاملا تسلیم روح القدس شویم تا او بتواند ما را کاملا تسخیر کرده و به مالکیت خود درآورد، به عبارتی، ما را پُر سازد. رومیان فصل 8 آیه 9 و افسسیان فصل 1 آیه های 13 تا 14 می گوید او درون هر ایمانداری ساکن می شود، اما می تواند غمگین هم بشود (افسسیان فصل 4 آیه 30)، و فعالیت او در ما می تواند متوقف هم بشود (اول تسالونیکیان فصل 5 آیه 19). وقتی ما اجازه چنین چیزی را می دهیم، دیگر پُر شدن از کارها و قدرت روح القدس را تجربه نخواهیم کرد و همچنین قدرت او از طریق خود را نیز تجربه نخواهیم کرد. پُر شدن از روح القدس یعنی اینکه او را آزاد بگذاریم تا تمامی قسمت های زندگی ما را پُر کند، کنترل ما را به طور کامل در دستان خود بگیرد و ما را هدایت کند. به این شرط است که قدرت او می تواند از طریق ما بکار گرفته شود و آنچه انجام می دهیم برای خداوند پُر بار و مفید باشد. پُری از روح القدس فقط در اعمال ظاهری کاربرد ندارد، بلکه در اعماق افکار ما و انگیزه اعمال ما نیز بکار خواهد رفت. مزامیر فصل 19 آیه 14 می گوید "ای خداوند، ای پناهگاه و نجات دهندۀ من، سخنان و افكارم موردپسند تو باشند."

گناه، مانع پُر شدن از روح القدس است و اطاعت از خدا، پُرشدن از روح القدس را حفظ می کند و ادامه می دهد . افسسیان فصل 5 آیه 18 به ما فرمان می دهد که از روح القدس پُر شویم؛ اما دعا باعث نمی شود که ما از روح القدس پُر شویم. تنها اطاعت از فرمانهای خداست که به روح القدس آزادی می دهد تا درون ما کار کند. چون ما هنوز آلوده به گناه هستیم، بنابراین غیر ممکن است که در تمام مدت و همیشه پُر از روح القدس باشیم. وقتی گناه می کنیم، باید فورا آنرا به خدا اعتراف کنیم و تعهد خود را برای پُر شدن از روح القدس و هدایت از طریق او، از سر بگیریم.

کار مسیح در جهان چه بود؟

عیسی مسیح به جهان آمد تا خدا را به انسان ظاهر سازد و انسان را به خدا نزدیک کند و ملکوت خدا را بر دلها برقرار نماید.

ديديم که چگونه انسان بر ضد خدا عصیان کرد و نه‌ تنها بوسیلۀ دیوار گناه از خدای مقدس جدا شد بلکه چنان ناتوان گردید که دیگر نمی‌توانست خودش به‌ تنهایی خدا را اطاعت نماید و نزدیک او زندگی کند. بنابراین خدا تصمیم گرفت دیوار گناه را از ‌بین برده و قلب شرارت‌آمیز بشر را تغییر دهد تا اینکه انسان هم تمایل داشته باشد و هم قدرت پیدا کند که خدا را محبت و اطاعت نماید. خدا این عمل را چگونه انجام داد؟ اکنون سعی می‌کنم یکی از مهمترین عقاید اصولی مسیحیت را توضیح دهم.

چنانکه قبلاً بیان کردم، خدای مقدس به آدم و حوا فرمود که اگر نافرمانی کنند خواهند مرد. والدین اولیۀ ما فرمان خدا را در‌ مورد خودداری از خوردن میوۀ درخت معرفت نیک‌ و ‌بد اطاعت نکردند و خدا آنان را به مرگ محکوم نمود. ولی ضمن اینکه آنها را تنبیه نمود، به آنان وعده‌ای نیز داد تا آنان و فرزندانشان به‌کلی نومید نباشند. شیطان به شکل ماری ظاهر شد و آنها را فریب داده بود و بهمین دلیل خدا به آنان اعلام داشت که شخصی از نسل آنان که از "ذریت زن" می‌باشد در آینده سر مار را خواهد کوبید و مار هم پاشنۀ او را خواهد کوبید (پیدایش۳: ۱۵). مقصود خدا این بود که نجات‌دهنده‌ای که از ذریت زن متولد می‌شود ظاهر خواهد شد و شیطان را مغلوب خواهد کرد ولی در‌ ضمن انجام این کار، خودش توسط شیطان زخمی خواهد شد. این اولین وعده در‌ مورد آمدن عیسی مسیح پسر مریم بود که بوسیلۀ جان ‌دادن بر ‌روی صلیب بخاطر گناهکاران و بوسیلۀ قیام خود از مردگان، شیطان را شکست داد.

مدتها بعد از این وعده، خدا وعده‌ای واضحتر و کاملتر بوسیلۀ اشعیاء نبی اعلام داشت. اشعیاء در کتاب خود، که صدها سال قبل ‌از تولد مسیح نوشته شد، در ‌مورد آمدن شخصی پیشگوئی می‌کند که بجای گناهکاران متحمل رنج و عذاب و مرگ خواهد شد تا آنها بخشیده شوند و حیات یابند. اشعیاء انجام این واقعه را چنین پیشگویی می‌کند: "او به‌سبب تقصیرهای ما مجروح و به‌سبب گناهان ما کوفته گرديد . . . و از زخمهای او ما شفا یافتیم. جمیع ما مثل گوسفندان گمراه شده بودیم . . . و خداوند گناه جمیع ما را بر وی نهاد . . . زیرا که او گناهان ایشان را بر خویشتن حمل خواهد نمود" (اشعیاء فصل ۵۳). خلاصه، این نجات دهنده‌ای که خدا وعده داد، بعنوان قربانی برای گناهان بنی‌نوع بشر جان خود را فدا خواهد کرد.

بطوریکه توضیح دادم این درست همان کاری بود که عیسی مسیح انجام داد. یحیی تعمید‌دهنده گفت که عیسی برۀ خدا است که گناه جهان را برمی‌دارد (یوحنا ۱ : ۲۹). خود عیسی نیز قبل از مرگش فرمود که، خون او برای آمرزش گناهان بسياری ریخته خواهد شد (متی ۲۶: ۲۸). سپس خودش را داوطلبانه تسلیم کرد تا قربانی شود. او با بخشیدن جان خود برای نجات گناهکاران، محبت خدا را نسبت به انسان ظاهر ساخت و همچنین محبت الهی خودش را نشان داد. به قول پولس رسول: "هنگامی که ما هنوز گناهکار بودیم، مسیح در راه ما مرد" (رومیان ۵: ۸). عیسی فرمود: "خدا جهان را اینقدر محبت نمود که پسر یگانۀ خود را داد تا هر‌ که بر او ایمان آورد هلاک نگردد بلکه حیات جاودانی یابد" (یوحنا ۳: ۱۶).

Monday, December 3, 2018

چرا عیسی باید درد و رنج زیادی می کشید؟


❇️ اشعیا ۱۴:۵۲ اظهار می‌کند: "مردم از دیدن او وحشت می کردند، قیافه او چنان از شکل افتاده بود که شباهتی‌ به آدمیان نداشت". عیسی مسیح در طول امتحانش، شکنجه هایش ومصلوب شدنش به غایت دچار رنج و عذاب شد (متی ۲۷؛ مرقس ۱۵، لوقا ۲۳؛ یوحنا ۱۹).هرچقدردرد و رنج های جسمی او وحشتناک بود، قابل مقایسه با درد و رنج های روحانی او نبود. دوم قرنتیان۵ :۲۱ می گوید:"او کسی را که گناه را نشناخت، در راه ما گناه ساخت، تا ما در وی پارساییِ خدا شویم". عیسی بار گناهان تمامی جهان را به دوش داشت (۱ یوحنا ۲: ۲) این گناه بود که باعث شد عیسی به فریاد بگوید: "خدای من، خدای من، چرا من را رها کردی؟" (متی ۴۶:۲۷ ). بنابراین، هرچقدر درد و رنج جسمی عیسی مسیح بی‌ رحمانه بود، نسبت به اینکه او گناهان ما را برخود تحمل کرد و جریمه آن‌ها را با مرگ پرداخت هیچ بود (رومیان ۵: ۸).

اشعیا درد و رنج عیسی را با زبانی روشن پیش‌بینی کرده است:" پیش مردم خوار بود و او را رد کردند، اما او همۀ رنج و درد را متحمل شد. هیچ کسی نمی خواست به روی او نگاه کند. همه او را حقیر می شمردند و ارزشی برایش قایل نبودند.او غمهای ما را به جان خود گرفت و دردهای ما را بر دوش خود حمل کرد. ولی ما فکر می کردیم درد و رنج او جزائی است که از جانب خدا بر او نازل شده است.او در حقیقت بخاطر گناه و خطای ما زده و زخمی شد. او جزا دید تا ما سلامتی داشته باشیم و از زخمهائی او ما شفا یافتیم"(اشعیا ۵:۵۳-۳ ).مزمور ۱۸:۲۲-۱۴ نقل قول قدرتمند دیگری است که رنج مسیح را پیش‌بینی می کند: "نیروی من از بین رفته است و تمام استخوانهایم از هم جدا شده و دلم مانند موم در صندوق سینه ام آب گردیده است. گلویم مثل سفال خشک شده، زبانم به کام من چسپیده است و تو مرا بر روی خاک در حال مرگ گذاشته ای.دشمنان مثل سگها دَور مرا گرفته و گروه شریر دستها و پاهای مرا سوراخ کرده اند.همۀ استخوانهای خود را می شمارم. دشمنان به من چشم دوخته و می نگرند.رخت مرا بین خود تقسیم می کنند و برای لباس من قرعه می اندازند".

چرا عیسی باید به آن شدت رنج می کشید؟ برخی فکر می کنند که شکنجه های جسمانی عیسی بخشی از مجازات او برای گناهان ما بود. این تا حدودی درست است. در عین حال، شکنجه ای که عیسی مسیح متحمل آن شد بیشترحاکی از نفرت و ظلم بشریت بود تا مجازات خدا برای گناه. نفرت مطلق شیطان از خدا و عیسی قطعا بخشی از انگیزه ی آن شکنجه های بی امان وخواری بود. درد و رنجی که بر عیسی مسیح انباشته شد، مثالی نهایی از نفرت و خشمی است که انسان گناهکارنسبت به خدای مقدس احساس می کند (رومیان ۱۸:۳-۱۰ ).

Sunday, December 2, 2018

جایگاه امید در زندگی مسیحی کجاست؟


بلاها در زندگی یوسف کم نبودند؛ فروخته شدن توسط برادران، اتهام به انجام زنا، فراموش شدن توسط کسانی که او، آنها را در زندان با تعبیر خوابهاي خود برکت داده بود، از دست رفتن زمانهاي زیاد در زندان. یوسف به راحتی می توانست در تلخکامی و ناامیدي غرق گردد. البته این بدان معنا نبود که او این احساسات را هرگز تجربه نکرده بود یا عمق بی عدالتی و درد را در تک تک
سلولهایش حس نمی کرد، بلکه او به این ناکامی ها اجازه نداد تا او را از پاي درآورند و از خداوند ناامیدش کنند.
برادران یوسف، در اوج عصبانیت و در خشمی که سالهاي سال از یوسف بر تن زخمی خود حس می کردند، او را در سن هفده سالگی به عنوان برده به تاجران خوش شانس مصري فروختند.
شیطان، فرزند مورد علاقه یعقوب را که حس می کرد حامل فرزند وعده است از مسیر خارج می کرد و خداوند از این وضعیت به ظاهر ناامید کننده براي یوسف استفاده کرد و این قسمت از زندگی یوسف خوش سیما، تبدیل به نقطه عطفی در تاریخ زندگی قوم برگزیده خداوند گردید. باز هم خدا گفت نور بشود و اینگونه شد.
یوسف در مصر به جرمی که هرگز مرتکب نگردیده بود و حتی به آن فکر ننموده بود، دستگیر شد.
بنابراین نه تنها به بردگی فروخته شد، بلکه بناگاه خود را تک و تنها در زندان یافت. هیچ چیز براي یوسف طبق برنامه کار نمی کرد یا حداقل او اینگونه تصور می نمود. گاهی اوقات چیزهایی در زندگی ما اتفاق می افتد که نمی خواهیم از آنها استقبالی بعمل آوریم و با خود در خلوت می گوییم: «چگونه خدا می تواند در این شرایط بغرنج زندگیم از من استفاده نماید؟ نه محال است. من دیگر غرق شده ام.» و سخنان ناامید کننده اي از این دست.
اما اتفاقات پیرامون زندگی یوسف، تصادفی نبودند. خدا می خواست او را به جایی بفرستد تا سرنوشت قومی را دگرگون نماید و او واسطه نجات آن قوم برگزیده بود.
پیام ساده و شفاف است: حتی اگر خود را بناگاه در "زندان" بیایید، امید به وعده هاي خداوند امین را هرگز از دست ندهید. رویاهاي یوسف احتمالا" در این زمان حساس، پایمال شده بنظر می رسیدند، اما خداوند همه چیز را به خیریت دگرگون ساخت. او در زندان از یوسف استفاده نمود تا در نهایت زندگی اش و
همچنین زندگی کل ملت اسرائیل را شکل دهد.
براي تمام کسانی که بسان یوسف با اعتقاد و ایمانی راسخ زندگی می کنند، محضر خداوندي، مایه تسلی و آرامش بخش روح و روان آنهاست. در بدترین شرایط زندگی یوسف که بارها برایش اتفاق افتاده بود، خداوند هر لحظه در کنارش بود، او را نوازش می داد و کامیابش می ساخت. (به نقل از پیدایش 23 و 21 :39)

Saturday, December 1, 2018

شستن پای یکدیگر مراسمی روحانیست

شستن پای یکدیگر مراسمی روحانیست که درس فروتنی را به ما می آموزد به اینصورت که غرور ما را برداشته و محبت به اعضای بدن مسیح را در قلب ما افزایش میدهد. عیسی مسیح در شام آخر، در نقش خادم پای شاگردان را شست. او اینکار را بعنوان نمونه و الگویی برای شاگردان خود انجام داد. عیسی مسیح با شستن پای شاگردان به آنان آموخت که رهبر حقیقی یک خادم حقیقیست.برای نمایش این امر نقش کوچکترین خادم را به خود گرفت. او این درس را به آنان آموخت که ملکوت خدا با سلطنت زمینی شباهتی ندارد. در حکومت زمینی یک رهبر بالاترین است و همه به او خدمت میکنند.ولی در ملکوت آسمانی مسیح،  رهبران باید خادم باشند.او به ایشان آموخت که محبت به یکدیگر مهمتر از دستیابی به مقام است.

چه چیزی مانع شنیدن و اجابت دعاهای ما می‌‌شود...؟؟؟


جواب براساس آیات کلیدی کلام خداوند

 "کینه و رنجش":

ولی‌ وقتی‌ دعا می‌کنید اگر نسبت به کسی‌ کینه دارید، او را ببخشید، تا پدر آسمانی شما نیز از سر تقصیرات شما بگذرد و شما را ببخشد...( مرقس ۱۱ : ۲۵ )

 "انگیزه غلط و نادرست":

وقتی‌ هم درخواست می‌کنید، خدا به دعا‌هایتان جواب نمیدهد، زیرا هدفتان نادرست است، شما در پی‌ بدست آوردن چیز‌هایی‌ هستید که باعث خوشی‌ و لذتتان میشود.( یعقوب ۴ : ۳ )

 "بی‌ ایمانی و‌ شک و تردید":

اما وقتی‌ از او درخواست می‌کنید، شک به خود راه ندهید، بلکه یقین داشته باشید که خدا جواب دعا‌هایتان را خواهد داد، زیرا کسی‌ که شک می‌کند، مانند موجی است در دریا که در اثر وزش باد به اینسو و آنسو رانده میشود. چنین شخصی‌ نمی‌تواند تصمیم قاطعی بگیرد. پس اگر با ایمان دعا نکنید، انتظار پاسخ نیز از خدا نداشته باشید...( یعقوب ۱ : ۶ - ۸ )

تنبلی و عدم مداومت در دعا":

آنقدر دعا کنید تا جواب دعا‌هایتان داده شود. آنقدر جستجو کنید تا بیابید. آنقدر در بزنید تا باز شود. زیرا هر که درخواست کند، بدست خواهد آورد، هر که جستجو کند، خواهد یافت، و هر که در بزند، در به رویش باز خواهد شد....(لوقا ۱۱ : ۹ - ۱۰)

آیا پیامبران هم گناه می‌کنند؟


این سؤالی است که برای بسیاری از هموطنان ما که بدون آگاهی قبلی، دست به مطالعۀ کتاب‌مقدس می‌زنند، مطرح می‌شود.
 آیا پیامبران هم گناه می‌کنند؟

این دست از افراد با جهان‌بینی اسلامی‌ ایی که دارند، معتقدند که پیامبران مصون از خطا و معصوم‌اند، در حالی که طبق جهان‌بینی کتاب‌مقدس چنین چیزی مطرح نیست. می‌پرسند چرا در کتاب‌مقدس آمده که «پیامبرانی» نظیر هارون و لوط و داوود و سلیمان گناهان فجیعی مرتکب شدند؟ در این مقاله جهان‌بینی کتاب‌مقدس را مطرح خواهیم نمود.

نخست و پیش از هر چیز باید توجه داشته باشیم که طبق تعلیم کتاب‌مقدس، هر موجود بشری که از نسل آدم و حوا هستند، چه به‌لحاظ ارثی و چه به ‌لحاظ ارتکابی، گناهکار هستند، حتی اگر به پیامبری هم مبعوث شده باشند. در جهان‌بینی کتاب‌مقدس، هیچ بشری از نسل آدم و حوا معصوم نیست. در این میان، تنها عیسی مسیح معصوم و مصون از گناه بود، چرا که او از نسل آدم و حوا نبود، بلکه نطفۀ او را خدا در رحم مریم مقدس قرار داد. به بیانی، او خلقت دوم خدا بود. از این رو است که پولس رسول، او را «آدم آخر» و «انسان دوم» می‌نامد (اول قرنتیان ۱۵:‏۴۵ و ۴۷). به همین دلیل است که پولس رسول در بحثی مفصل در فصل‌های اول تا سوم رساله به رومیان، همۀ انسان‌ها را گرفتار گناه به‌شمار می‌آورد و در آخر می‌فرماید: «همه گناه کرده‌اند و از جلال خدا کوتاه می‌آیند.» (رومیان ۳:‏۲۳). همۀ انسان‌ها، از جمله انبیا و مردان بزرگ خدا، نیاز به فیض نجات‌بخش خدا در عیسی مسیح دارند.

دوم، باید توجه داشت که کتاب‌مقدس داستان قوم اسرائیل است. در نتیجه، تمام انبیایی که ذکر آنان را شنیده‌ایم و نزد ما معروف می‌باشند، جزو این قوم می‌باشند و باید جایگاه آنان را در این چارچوب، بر اساس کتاب‌مقدس، تشخیص داد. آنها هیچ یک، به جز حضرت موسی، پیامبر به معنی واقعی کلمه نبودند. برای مثال، لوط در کتاب‌مقدس، پیامبر نیست. او صرفاً برادرزادۀ حضرت ابراهیم بود که از قضا سکونت در شهری فاسد را به زندگی مشترک با عموی خود ترجیح داد. اگر ذکری از او در کتاب‌مقدس آمده، به این دلیل است که از او دو نسل به ‌وجود آمد که هر دو دشمنان قسم‌خوردۀ قوم اسرائیل بودند. یا مثلاً هارون شخصاً نبی نبود. او برادر موسی و معاون او بود. داوود و سلیمان در وهلۀ اول، پادشاهان اسرائیل بودند نه پیامبر قومی خاص. کتاب‌مقدس به ‌صراحت به فراز و نشیبهای روحانی زندگی ایشان اشاره می‌کند.

سوم آنکه کتاب‌مقدس هیچ انسانی را با عینک آرمان‌گرایانه نگاه نمی‌کند. همۀ انسان‌ها صرف نظر از مقام روحانی خود، بشر هستند و جایزالخطا. هیچ انسانی معصوم نیست، حتی انبیای کتاب‌مقدس، به ‌جز عیسی مسیح، آن هم بنا به دلیلی که در بالا به آن اشاره کردیم. کتاب‌مقدس دیدی واقع ‌بینانه به انسان دارد، نه دیدی ایده‌آلی. لذا جای تعجب نیست که می‌بینیم کتاب‌مقدس هم به نقاط قوت اینان اشاره می‌کند و هم به نقاط ضعفشان. همۀ ما نیاز داریم فیض خدا را در خداوندگار ما عیسی مسیح دریافت کنیم و رستگار گردیم.

بخشیدن چـه مواردی را شامل می‌شود؟

 بخشیدن یعنی باطل کردن صورت حساب های اشخاصی که بما بدهکار هستند.  بخشیدن یعنی باطل کردن سـنـد حقوقی ای که ما از ضربه زنندگان خود داریم.  بخش...