Total Pageviews

Sunday, March 12, 2023

چرا این حقیقت که «عیسی مسیح خداوند در جسم انسان است» برای ما اهمیت دارد؟

 از زمان شکل گیری عیسی مسیح در رحم مریم توسط روح القدس (لوقا فصل 1 آیه های 26 تا 38)، هویت واقعی عیسی مسیح همیشه توسط شک گرایان زیر سوال رفته است. آغاز این رویه ازطرف یوسف، نامزد مریم بود که درصدد برهم زدن نامزدی مریم برآمد، چون او آبستن شده بود. او زمانی حاضر به ازدواج با مریم شد که فرشته خداوند به او اطمینان داد بچه درون شکم مریم فرزند خداست. اشعیا ظهور پسر خدا را چندین قرن پیش از تولد مسیح پیش بینی کرده بود: «زيرا فرزندی برای ما به دنیا آمده! پسری به ما بخشيده شده! او بر ما سلطنت خواهد كرد. نام او «عجيب»، «مشير»، «خدای قدير»، «پدر جاودانی» و «سرور سلامتی» خواهد بود». وقتی فرشته با یوسف صحبت کرد و خبر تولد عیسی مسیح را داد به پیشگویی اشعیا اشاره کرد: «بنگريد! دختری باكره آبستن خواهد شد و پسری به دنیا خواهد آورد، و او را عمانوئيل خواهند ناميد». این بدان معنی نبود که آنها باید نام بچه را عمانوئیل می گذاشتند، بلکه عمانوئیل «خدا با ما است» هویت بچه بود. عیسی مسیح خداوند در جسم بود و در بین انسانها ساکن شد. عیسی مسیح حدس و گمان ها درباره هویتش را درک می کرد. او از شاگردانش پرسید: «مردم مرا که می دانند؟». پاسخها تا به امروز متفاوت و گوناگونند. سپس عیسی مسیح سوال مهمتری پرسید: «شما مرا که می دانید؟». پاسخ پطرس به پرسش عیسی مسیح صحیح بود: «مسيح، فرزند خدای زنده!» (متی فصل 16 آیه 16). عیسی مسیح پاسخ پطرس را تایید کرد و قول داد که کلیسای خود را بر روی این حقیقت بنا کند. ذات و هویت عیسی مسیح اهمیت ابدی دارد. همه باید این سوالی که عیسی مسیح از شاگردانش پرسید را پاسخ دهند: «شما مرا که می دانید؟».او پاسخ صحیح را به روش های مختلف به ما ارائه داد.عیسی مسیح در یوحنا فصل 14 آیه های 9 تا 10 گفت: « هر كه مرا ببيند، خدای پدر را ديده است. پس ديگر چرا می‌خواهی او را ببينی؟ آيا ايمان نداری كه من در خدای پدر هستم و او در من است؟ سخنانی كه می‌گويم، از خودم نيست بلكه از پدر من خداست كه در من ساكن است؛ و اوست كه اين كارها را می‌كند».

فیلیپیان فصل 2 آیه های 6 تا 7 نیز می گوید: «او با اينكه ماهيت خدايی داشت، اما نخواست از اختيار و حق خدايی خود استفاده كند؛ بلكه قدرت و جلال خود را كنار گذاشت و به شكل يک بنده درآمد، و شبيه انسانها شد».عیسی مسیح در یک زمان هم کاملا انسان و هم کاملا خداست و تجسم او (حلول خدا در جسم انسانی عیسی مسیح) بیشترین اهمیت را دارد. او زندگی بشری را تجربه کرد اما ذات او برخلاف ذات ما، گناه آلود نبود. او وسوسه شد ولی هرگز گناه نکرد. گناه از طریق آدم وارد دنیا شد و ذات گناه آلود او به همه بچه هایی که بدنیا آمدند به غیر از عیسی مسیح، منتقل شد. عیسی مسیح پدر زمینی نداشت، از این جهت ذات گناه آلود را به ارث نبرد. او ذات الهی را از پدر آسمانی به ارث برد.

عیسی مسیح باید همه الزامات یک خدای مقدس را داشته باشد تا بتواند قربانی مورد قبول برای بخشیده شدن گناهان ما باشد. او می بایست حدود سیصد پیشگویی درباره مسیح که خداوند از طریق پیامبران گفته بود را محقق می کرد. 

از زمان سقوط انسان تنها راه پاک شدن از گناه ریختن خون قربانی بی گناه بود. عیسی مسیح قربانی نهایی و کاملی بود که برای همیشه خشم خدا از گناه را فرونشاند. ذات الهی او برای تبدیل شدن به یک نجات دهنده مناسب بود، بدن انسانی او این امکان را فراهم می کرد که خون لازم برای نجات (بخشش گناه) ریخته شود. هیچ انسانی با ذات گناه آلود قادر به پرداخت این بدهی نبود. هیچکس دیگری شروط لازم قربانی شدن برای گناهان تمام دنیا را نداشت. اگر عیسی مسیح مانند گفته دیگران فقط یک انسان خوب بود نه چیز دیگری، بنابراین ذات گناه آلودی داشت و کامل نبود. در این صورت، مرگ و رستاخیزش قدرت نجات هیچکسی را نداشت.

عیسی مسیح تنها کسی بود که می توانست تاوان گناهان ما را بپردازد، برای اینکه او خدا در جسم انسان بود. غلبه او بر مرگ باعث پیروزی همه کسانی شده است که به او ایمان آورده اند

نقش روح القدس در زندگی امروز ما

  از تمامی هدایایی که خدا به انسان داده است، هیچ یک بزرگتر از حضور روح القدس نیست. روح دارای عملکردها، نقش ها، و فعالیت‌های بسیاری است. اول ...