Total Pageviews

Thursday, February 28, 2019

چرا شرکت در کلیسا مهم است؟

کتاب مقدس به ما می گوید که ما نیاز داریم در کلیسا شرکت کنیم تا بتوانیم با ایمانداران دیگر، خدا را پرستش کنیم و از کلام خدا برای رشد روحانی خود درس بگیریم. ایمانداران اولیه " در تعليمی كه رسولان می‌دادند و در آیين شام خداوند و دعا با ساير ايمانداران مرتب شركت می‌كردند" (اعمال رسولان فصل 2 آیه 42). ما نیز باید این نوع مشارکت در کلیسا را انجام بدهیم. آنها یک ساختمان مشخص به اسم کلیسا نداشتند اما " هر روز مرتب در خانۀ خدا باهم عبادت می‌كردند، در خانه‌ها برای شام خداوند جمع می‌شدند، و با خوشحالی و شكرگزاری هر چه داشتند با هم می‌خوردند" (اعمال رسولان فصل 2 آیه 46). هر زمانیکه جلسات کلیسایی تشکیل میشد، ایمانداران از معاشرت با یکدیگر و تعلیمات کلام خدا لذت می بردند.

شرکت در کلیسا فقط یک "پیشنهاد خوب" نیست؛ بلکه خواست خداوند برای ایمانداران می باشد. عبرانیان فصل 10 آیه 25 به ما می گوید:" و نيز چنانكه برخی را عادت است، از حضور در مجالس عبادت كليسايی غافل نشويد، بلكه يكديگر را تشويق كنيد، بخصوص در اين روزها كه بازگشت مسيح نزديک می‌شود". همانطور که می بینیم، حتی در کلیسای اولیه نیز برخی عادت کرده بودند که از شرکت در جلسات کلیسایی غافل شوند. نویسنده کتاب عبرانیان می گوید این راهی نیست که یک ایماندار باید در پیش بگیرد. ما به تشویقها و ترغیب هایی که در کلیسا برای ما بوجود می آورد، نیاز داریم. مخصوصا که هر لحظه ممکن است "زمان آخر" فرا رسد و به همین دلیل ما باید تعهد و اشتیاق بیشتری برای شرکت در کلیسا داشته باشیم.

کلیسا جایی است که ایمانداران می توانند یکدیگر را دوست بدارند (اول یوحنا فصل 4 آیه 12)، یکدیگر را تشویق کنند (عبرانیان فصل 3 آیه 13)، یکدیگر را به دوست داشتن و انجام کارهای خوب ترغیب کنند (عبرانیان فصل 10 آیه 24)، به یکدیگر خدمت کنند (غلاطیان فصل 5 آیه 13)، یکدیگر را راهنمایی کرده و تعلیم دهند (رومیان فصل 15 آیه 14)، به یکدیگر احترام بگذارند ( رومیان فصل 12 آیه 10)، با یکدیگر مهربان باشند و نسبت به هم دلسوز باشند (افسسیان فصل 4 آیه 32).

زمانیکه یک فرد، عیسی مسیح را به عنوان تنها نجات دهنده خود می پذیرد، عضوی از بدن مسیح می شود (اول قرنتیان فصل 12 آیه 27). برای اینکه بدن مسیح (کلیسا) به خوبی کار خود را انجام دهد، تمامی اعضای آن باید حاضر باشند و بخوبی کار کنند (اول قرنتیان فصل 12 آیه های 14 تا 20). تنها شرکت کردن در کلیسا کافی نیست؛ بلکه باید در کلیسا فعال باشیم و با استفاده از هدایای معنوی که به ما داده است، به دیگران خدمت کنیم (افسسیان فصل 4 آیه های 11 تا 13). یک ایماندار تا زمانیکه که از هدایای معنوی برای خدمت به کلیسا حداکثر استفاده را نکند، به بلوغ روحانی نخواهد رسید و در این راه همه آن چیزی که نیاز داریم، تشویق و ترغیب از سوی دیگر ایمانداران است (اول قرنتیان فصل 12 آیه های 21 تا 26).

برای همه این دلایلی که گفته شد، شرکت در کلیسا، همکاری و معاشرت باید به یک بُعد ثابت زندگی هر ایمانداری تبدیل شوند. شرکت هفتگی در کلیسا یک امر واجب و یک قانون نیست، اما کسی که به مسیح تعلق دارد باید به پرستش خدا، دریافت کلا خدا و معاشرت با دیگر ایمانداران نیز اشتیاق داشته باشد.

مسیح سنگ زاویه کلیسا است (اول پطرس فصل 2 آیه 6)، و ما " نيز مانند سنگهای زنده در دست خدا، در بنای آن عمارت و عبادتگاه روحانی بكار رويد. مهم‌تر اينكه شما در اين عبادتگاه، كاهن مقدس نيز می‌باشيد. پس قربانی‌های مقبول و مورد پسند خدا را توسط عيسی مسيح تقديم كنيد" (اول پطرس فصل 2 آیه 5). ما به عنوان مصالح ساختمانی که برای ساخت "خانه معنوی" استفاده می شوند باید با یکدیگر در ارتباط باشیم و این ارتباط زمانی دیده خواهد شد که در جلسات کلیسایی شرکت نماییم.

از ميان ايشان بیرون آیید

وقتی به ستمها و بی‌عدالتی‌های دنیای کنونی توجه می‌کنم، وقتی از فقر و فلاکت مردم در سرتاسر جهان مطلع می‌شوم، وقتی ابتذال و بی‌بند و باری اخلاقی جوامع را می‌بینم، ناخودآگاه مانند بسیاری دیگر، آرزو می‌کنم خداوند هرچه زودتر عدل و انصاف را به‌اجرا درآوَرَد و بدکاران را به سزای اعمالشان برساند. اما در این اواخر، ناگهان فکری در ذهنم جرقه زد. با خود گفتم که نکند من خودم نیز گاه و نادانسته، در بی‌بند و باری جامعه شریک می‌شوم. برای مثال، آیا از تماشای فیلم‌های پر از خشونت، لذت می‌برم، یا وقتی بنا بر مقتضیاتی اجتناب‌ناپذیر، در محفل خدانشناسان حضور می‌یابم، با شوخی‌ها و جوک‌های مبتذل ایشان همراه می‌شوم؟

کلام خدا می‌فرماید: "از میان ایشان بیرون آیید و جدا شوید. هیچ چیز نجس را لمس مکنید و من شما را خواهم پذیرفت." (دوم قرنتیان ۶: ۱۷). در جایی دیگر نیز می‌فرماید: "ای قوم من، از این شهر بیرون آیید، مبادا شریک گناهان او شوید، مبادا سهمی از بلاهای او به شما رسد،" (مکاشفه ۱۸: ۴). کسانی که به مسیح ایمان آورده‌اند، در حال حاضر، در اين دنيا به‌سر می‌برند، اما به دنيا تعلق ندارند و نباید در کارهای گناه‌آلود دوستدارانِ دنيا شریک باشند، کارهایی که شاید به‌ظاهر ناپاک به‌نظر نرسند! هشدار کلام خدا را سرسری نگیریم: "از میان ایشان بیرون آیید و جدا شوید. هیچ چیز نجس را لمس مکنید

Monday, February 25, 2019

گاهی قد و قواره مشکلات ما اصلا اندازه ی خودمان نیست


. 💥یعنی نمیدانیم چه شده که دیگر راه حل هایمان برای ما جواب نمیدهد. مثل آدمی تنها، بالای یک صخره، با یک نردبان کوچک گیر افتاده ایم. هر کاری هم بکنیم با آن نردبان نمیتوانیم از کوه مشکلاتی که برای خودمان ساخته ایم پایین بیاییم.
اگر با خودمان صادق باشیم بزرگترین کسی که برای ما مشکل درست کرده است خودمان هستیم. اشتباه است اگر بگوییم فلانی باعث این مشکل من است و خودم هیچ تقصیری ندارم.  اکثر ما کسانی که برایمان دردسر درست کرده اند را خودمان به زندگی هایمان راه داده ایم. اکثر ما پذیرش موقعیت ها یا افراد را نداریم و شرایط را برای خودمان بدتر میکنیم ❗️اکثر ما قدرت نه گفتن نداریم و نمیتوانیم به عامل اصلی مشکلاتمان نه بگوییم. ❗️
امروز میخواهم بگویم بیشتر انسانها مشکلاتشان بزرگتر از  توانایی و درکشان هست و دلیل آن هم خودشان هستند چرا که انتخاب های نابجا، به دلیل بی تجربگی، بسیار داریم.
با اطمینان به تو میگویم بیشتر ما انسانها هم توانایی بیرون آوردن سنگی که به داخل چاه انداخته ایم را نداریم.
🔴اگر امروز بالای صخره ی زندگیت گیر افتاده ای، اگر درون چاه به سر میبری، اگر آدمی وارد زندگیت شده و زندگیت به هم ریخته، اگر آبرو و موقعیت اجتماعیت در خطر هست،  اگر بابت همه ی اینها رنج میکشی ، برای یکبار هم که شده، گره کور مشکلاتت را به دست خدا بسپار
آمین آمین به تو میگویم که بلندترین نردبانها از آن خداست. گیرنده ترین دست، دست خداست. خدا بالاترین حامی انسانهاست. فقط یکبار با تمام ایمان خودت را به دست خدا بسپار.
به تو امروز میگویم قدرت و اقتدار خداوند را دست کم نگیر و اگر میخواهی هرگز در مشکلات و رنج نباشی، هرگز نردبان خداوند را رها نکن. مبادا از نردبان که پایین آمدی خدا رو رها کنی و دوباره مشکلات جدیدی درست کنی.
🌟کلید اصلی رهایی از مشکلات رها نکردن نردبان خداوند است. آنکس که بر خدا توکل کند محبت خداوند بر زندگیش جاری خواهد شد. چرا که خداوند میفرماید:
رنجهای شریران بسیار است، اما هر کس را که بر خداوند توکل دارد محبت احاطه خواهد کرد.
مزمور 32 : 10
آمین.🌿🍂 

چرا خدا اجازه می دهد چیزهای بد برای مردم خوب اتفاق بیفتد؟


 این یکی از سخت‌ترین سوالات الهیاتیست (علم خداشناسی). خدا ابدی، بدون انتها، دانای کامل، همه جا حاضر و قادر مطلق است. چرا انسان (که نه ابدی، نه بی انتها، نه دانای کامل، نه همه جا حاضر، و نه قادر مطلق است) انتظار دارد همهٔ طریقهای خدا را بطور کامل بفهمد؟
کتاب ایوب در اینباره صحبت می کند. خدا به شیطان اجازه داد که همه چیز او را بجز جانش از او بگیرد. عکس العمل ایوب چه بود.؟ " اگر چه مرا بکشد برای او انتظار خواهم کشید." ( ایوب 13 : 15) "خدا داد و خدا گرفت و نام خداوند متبارک باد." (ایوب 1 :21 ) ایوب نمی فهمید که چرا خدا به شیطان چنین اجازه ای داده، اما او می دانست که خدا نیکوست بنابراین به اعتمادش به او ادامه داد. همین باید عکس العمل ما هم باشد.

بله، گاهی اوقات چیزهای بد برای مردمی اتفاق می افتد که بنظر می آید آن چیز حقشان نبود، اما چه ما بفهمیم و چه نفهمیم، خدا اجازه می دهد که بدلایل خودش آن چیزها اتفاق بیفتند. بالاتر از همه، بهر حال، ما باید بیاد داشته باشیم که خدا نیکو، عادل، با محبت، و رحیم است. اغلب چیزهایی برای ما اتفاق می‌افتند که ما آنها را درک نمی کنیم. بهر حال، بجای شک به خوبی خدا، عکس العمل ما باید اعتمادمان به او باشد.

"بتمامی دل خود بر خداوند توکل نما و بر عقل خود تکیه مکن. در همهٔ راههای خود او را بشناس و او طریقهایت را راست خواهد گردانید."

Wednesday, February 20, 2019

توبه یعنی چه؟

توبه نه تنها به معنی احساس تاسف شخص از مبادرت به گناه است بلکه به معنی بازگشت و ترک آن گناه نیز هست. اعتراف به گناهان کافی نیست؛ ما باید از مبادرت به گناه نیز دست بکشیم. وقتی یک شخص حقیقتا توبه می‌کند، اعمال، افکار و تمایلات او نیز تغییر می‌کند. اگر شخصی بگوید، ” من توبه کرده ام“، اما هیچ چیز مشهودی برای اثبات این مدعا در زندگی او دیده نشود، آنوقت ” توبه“ او کاذب و دروغین بوده است.
توبه گامی اساسی در کسب نجات است. بدون توبه، نجات غیر ممکن است (متی ۵: ۳-۴؛ مرقس ۱: ۴، ۱۵؛ اعمال ۲: ۳۷-۳۸؛ دوم پطرس ۳: ۹)

Sunday, February 17, 2019

خود من بیش از هر کس دیگری، دلیل داشتم که می توانم خود را نجات دهم. اگر دیگران فکر می کنند که با تکیه به اصل و نصب و امتیازات شخصی خود می توانند نجات یابند، من بیشتر حق دارم چنین فکری بکنم! فیلیپیان ۴:۳

در نگاه اول، به نظر می رسد که پولس به پیشرفتهایی که در زندگی داشته است، افتخار می کند.
🔹اما در واقع او برعکس نشان می دهد که پیشرفتهای انسانی، هر چقدر هم عظیم باشند، نمی تواند نجات و حیات ابدی در حضور خدا را برای او حاصل کند.

پولس از امتیازات برجسته ای برخوردار بود: تحصیلات، ملیت، اصالت خانوادگی، میراث ملی، پیروی از فرقه درست مذهبی، جدیت کاری و اخلاقیات. اما وقتی به مسیح ایمان آورد، دیگر به امتیازات و افتخارات خود متکی نبود، بلکه به فیض مسیح، چون حتی برجسته ترین امتیازات او در مقایسه با معیارهای مقدس خدا، هیچ بود.

✨آیا شما برای اینکه در نظر خدا بی گناه محسوب شوید، بر والدین مسیحی، عضویت در کلیسا، یا فقط بر خوبی های خودتان متکی هستید؟
🔸امتیاز، پیشرفت یا شهرت نمی تواند منجر به کسب نجات شود. شما مانند پولس باید دریابید که نجات فقط از طریق ایمان به مسیح بدست می آید.

هفت اصل مهم درباره آموزه تثلیث

۱. خدا یکی است. فقط یک خدا وجود دارد
۲. پدر خدا است.
۳. پسر خدا است.
۴. روح‌القدس خدا است.
۵. پدر پسر نیست.
۶. پسر روح‌القدس نیست.
۷. روح‌القدس پدر نیست.

اگر این هفت اصل را درک نمایید، آموزه تثلیث را درک کرده‌اید یعنی متوجه شده‌اید منظور چیست که  می‌گوییم یک خدا در سه شخصیت وجود دارد.
آموزه تثلیث آموزه‌ای بسیار مهم و حیاتی است، چرا که هیچ موضوعی از شناخت خدا مهم‌تر نیست.

Thursday, February 14, 2019

حیثیت مسیح در جهان بستگی به نحوه استفاده ما از ثروتمان دارد

موضوع پول و سبک زندگی در کتاب مقدس موضوعی فرعی نیست.
"پانزده درصد گفته های مسیح مربوط به این موضوع است، یعنی بیش از تعالیم او درباره آسمان و جهنم".
حتی تاکید عیسی بر پول و اموال در سراسر عهد جدید توسط رسولان تکرار شده است.
این موضوع برای شهادت کلیسا اهمیت زیادی دارد. اگر می خواهیم مردمان را در خدا شادمان سازیم، باید نشان دهیم که شادی ما خدا است، نه اموال ما.
زندگی ما باید نشان دهد که از اموال خود استفاده می کنیم تا انسانها را در خدا شادمان سازیم، خصوصا تنگدستان را.
حیثیت مسیح در جهان بستگی به این امر دارد!

- جان پایپر

Monday, February 11, 2019

وقتی در اعتماد به آخـر می رسـی

وقتی با  اطمینان به طرف کسی می روی و دست خالی برمی گردی هر دلیل و توجـیـهی برای اعتماد کردن به او، درد آورست و حسابی رنجت می دهد. ولی هرگز از اعتماد کردن دست بر ندار زیرا اگر چه همه انسان ها در صورت مثل همدیگرند ولی درسیرت متفاوتند. چـه بـسا وفاداری نفر بعد بزرگتر از اعتماد کردن تـو باشد. علت ضربه خوردن دراعتماد " انتخاب شخص نامناسب " است نه اعتماد کردن. 

مردم را گله ای و فله ای ارزیابی و قضاوت نکن. هرگز نگو همه مردها ، همه زنها، همه دختر و پسرها، همه ایرانی ها، همه امریکایی ها، همه کشیش ها، همه  مسلمان ها، همه مسیحی ها مثل هم هستند همه شون سـرا پـا یک کربـاس اند!!!  چون همه مثل هم نیستند  و همه مثل  هم فکر نمی کنند.

وقتی ایلیا می گوید " همه وفاداران مردند و من تنها باقی مانده ام "  خدا می گوید: “از این دخمه ناامیدی بیرون بیا من " هفت هزار مرد و زن وفادار دارم"  که تو هنوز آنها را ندیده ای”.
در قضاوت هایت کلمه «همه» را از زبانت بنداز. زیرا محرومیت غیر قابل  وصفی را تجربه خواهی کرد . هرگز «همه» را با هم جمع نبند.

درمان ساده این است:
بگذار منشاء اعتماد کردنت خدای مورد اعتماد باشـد و نه انسان هایی که قابل تغییرند. بگذار خدا حـدود اعتماد کردن را به تو نشان بدهد و نه احساسات متغیرت.

در  پیش روی ایلیا، الیشعی هست که دارد زمینش را شخم می زند و منتظر است ایلیا از دخمه ناامیدی اش بیرون بیاید و به او اعتماد کند. در برابر تو هم مردان و زنانی هستند که منتظرند تو به آنها اعتماد کنی تا همانند الیشع منشاء  معجزات باشند.

بلند شـو و از دخـمه ناامیدی بخاطر ضربه ای که از اعتماد کردن خورده ای بیرون بیا و بعد از این در حـد قـد و قـواره افـراد بعبارتی در حــد  ظرفیت  افـراد به آنها اعتماد کن نه در حـد احساسات به هیجان آمده ات، هرگز اعتماد کردن را دور نینداز. هیچ کس وقتی بنزین ماشینش تمام می شود، آن را دور نمی اندازد.
جلیل سپهر

Saturday, February 9, 2019

روشی که شیطان برای وسوسه عیسی در پیش گرفت همانی است که برای وسوسه کردن حوا در پیش گرفت

او دوباره سعی کرد که گفته های خدا را به چالش بکشد. شیطان همیشه تلاش می کند چشم ما را بر روی واقعیتها ببندد و نگذارد واقعیت و نادیدنی های خدا را ببینیم ،فکر های ما را می بندد تا نتوانیم تشخیص بدهیم ، هم چنین شیطان می خواهد ، قدرت غلبه بر مشکلات و سختی های را که خداوند به ما داده را از ما بگیرد تا ما شکست بخوریم و همه چیز را ، حتی خدا را رها کنیم .
مزامير باب ١١٢ به ما می گوید چگونه باشیم ، پس بايد به مرحله ای برسیم که با هيچ چيز لغزش نخوریم ، نه با چيزهائی که می شنویم و نه با چيزهايی که می بينیم و يا احساس میکنیم .
دل استوارمان در کلام زنده خداوند ساکن شده و بر آن توکل دارد.
 دل استوار و محکم می داند که در هر شرايطی فقط حضور خدا کافی است .
او امروز از ایمان ، خدمت و زندگی ما محافظت خواهد کرد .
 پس نترس چون خداوند برای هر روز یک بار گفته : نترس .و اجازه ندهیم شریر خوب را بد و بد را خوب جلوه دهد و واقعیت را تغییر دهد .

پس به شما می‌گویم، نگران زندگی خود نباشید

‎“«پس به شما می‌گویم، نگران زندگی خود نباشید که چه بخورید یا چه بنوشید، و نه نگران بدن خود که چه بپوشید. آیا زندگی از خوراک و بدن از پوشاک مهمتر نیست؟ پرندگان آسمان را بنگرید که نه می‌کارند و نه می‌دِرَوَند و نه در انبار ذخیره می‌کنند و پدر آسمانی شما به آنها روزی می‌دهد. آیا شما بس باارزشتر از آنها نیستید؟ کیست از شما که بتواند با نگرانی، ساعتی به عمر خود بیفزاید؟ «و چرا برای پوشاک نگرانید؟ سوسنهای صحرا را بنگرید که چگونه نمو می‌کنند؛ نه زحمت می‌کشند و نه می‌ریسند. به شما می‌گویم که حتی سلیمان نیز با همۀ شکوه و جلالش همچون یکی از آنها آراسته نشد. پس اگر خدا علف صحرا را که امروز هست و فردا در تنور افکنده می‌شود، این‌چنین می‌پوشانَد، آیا شما را، ای سست‌ایمانان، به‌مراتب بهتر نخواهد پوشانید؟ «پس نگران نباشید و نگویید چه بخوریم یا چه بنوشیم و یا چه بپوشیم. زیرا اقوامِ بت‌پرست در پی همۀ این‌گونه چیزهایند، امّا پدر آسمانی شما می‌داند که بدین همه نیاز دارید. بلکه نخست در پی پادشاهی خدا و عدالت او باشید، آنگاه همۀ اینها نیز به شما عطا خواهد شد. پس نگران فردا مباشید، زیرا فردا نگرانی خود را خواهد داشت. مشکلات امروز برای امروز کافی است!”
‎ 
متى ٦: ٢٥-٣٤

Thursday, February 7, 2019

چهار اصول معنوی کدامند؟

از طریق چهار اصول معنوی میتوان مژدۀ نجات را، که بواسطۀ ایمان به عیسی مسیح دریافت می شود، با دیگران در میان گذاشت. چهار اصول معنوی پیغام انجیل را به زبانی ساده در چهار نکته طبقه بندی می کند.

اصل اول: خدا شما را دوست دارد و برای زندگی شما نقشه ای عالی دارد. یوحنا فصل 3 آیه 16 می فرماید: "زيرا خدا بقدری مردم جهان را دوست دارد كه يگانه فرزند خود را فرستاده است، تا هر كه به او ايمان آورد، هلاک نشود بلكه زندگی جاويد بيابد." عیسی مسیح دلیل آمدن خود را به این جهان در یوحنا فصل 10 آیه 10 روشن می کند: من آمده‌ام تا به شما حيات واقعی را به فراوانی عطا نمايم." چه چیزی ما را از محبت خدا جدا کرده است؟ چه چیزی ما را از داشتن یک زندگی سرشار و پر برکت در مسیح محروم کرده است؟

اصل دوم: تمام آدمیان با گناه آلوده شده اند، و در نتیجه از خدا جدا می باشند. به همین دلیل است که ما قادر نیستیم نقشۀ عالی خدا را برای زندگی خود تشخیص دهیم. رومیان فصل 3 آیه 23 این حقیقت را تاکید می کند: "زيرا همه گناه كرده‌اند و هيچكس به آن كمال مطلوب و پرجلالی كه خدا انتظار دارد، نرسيده است." رومیان فصل 6 آیه 23 نتیجۀ گناه را معرفی می کند: "زيرا هر كه گناه كند، تنها دستمزدی كه خواهد يافت، مرگ است." خدا ما را آفرید تا با او معاشرت داشته باشیم، ولی گناهی که انسان به جهان آورد همۀ ما را از خدا جدا ساخت. گناه انسان رابطۀ او با خدا را قطع کرده است. پس راه حل چیست؟

اصل سوم: عیسی مسیح تنها راه حل خدا برای آمرزش گناهان ما می باشد. تنها از طریق عیسی مسیح است که میتوانیم آمرزیده شویم و رابطه ای صحیح با خدا داشته باشیم. رومیان فصل 5  آیه 8 می گوید: "اما ببينيد خدا چقدر ما را دوست داشت كه با وجود اينكه گناهكار بوديم، مسيح را فرستاد تا در راه ما فدا شود." اول قرنتیان فصل 15 آیه 3 تا 4 به ما می گوید که که برای نجات یافتن، چه چیز را باید بدانیم و به چه چیزی ایمان بیاوریم. آن حقیقت این است: "... مسيح طبق نوشته‌های كتاب آسمانی، جان خود را در راه آمرزش گناهان ما فدا كرد و مرد، در قبر گذاشته شد و روز سوم زنده گرديد و از قبر بيرون آمد، همانطور كه انبياء پيشگويی كرده بودند." خود مسیح در انجیل یوحنا فصل 14 آیه 6 صریحا بیان می کند که او تنها راه نجات است: "راه منم، راستی منم، زندگی منم. هيچ كس نمی‌تواند به خدا برسد مگر بوسيله‌‌ء من." چگونه من می توانم این هدیه گرانبهای نجات را دریافت کنم؟

اصل چهارم: ما باید به عیسی مسیح به عنوان تنها نجات دهنده خود ایمان آوریم تا هدیۀ نجات را دریافت کنیم و نقشۀ عالی خدا را برای زندگی خود دریابیم. یوحنا فصل 1 آیه 12 می فرماید: " اما او به تمام كسانی كه به او ايمان آوردند، اين حق را داد كه فرزندان خدا گردند." اعمال رسولان فصل 16 آیه 31 خیلی واضح به این مطلب اشاره می کند: "به خداوند عیسی ایمان آور که تو ... نجات خواهی یافت." نجات ما تنها به دلیل لطف خدا و بوسیلۀ ایمان، و فقط از طریق عیسی مسیح میسر خواهد بود.( افسسیان فصل 2 ایه های 8 تا 9)

اگر مایل هستید عیسی مسیح را به عنوان نجات دهندۀ خود بپذیرید، میتوانید از این نمونۀ دعا استفاده کنید. ولی این حقیقت را همیشه بیاد داشته باشید که گفتن و یا تکرار این دعا (و یا هر دعای دیگر) باعث نجات شما نمیشود. نجات واقعی تنها با اعتماد قلبی به عیسی مسیح که بر صلیب گناهان ما را آمرزید، دریافت میشود. این دعا، راه ساده ای است برای ابراز ایمان و قدردانی شما از خدایی که "نجات" را برای شما فراهم کرد:
"خداوندا، می دانم که بر ضّد تو گناه کرده ام و مستحق مجازات می باشم. اما می دانم که عیسی مسیح، مجازاتی را که من شایستۀ آن بودم بر خود گرفت تا من بتوانم بوسیلۀ ایمان به او آمرزیده شوم. از گناه خود توبه میکنم و برای نجات فقط به تو اعتماد می کنم. تو را شکر می کنم که به خاطر لطف و مهربانی عظیمی که داری، گناهانم را بخشیدی و به من زندگی ابدی عطا کردی.
 آمین."

داوری در کتاب مقدس به چه مفهومی است؟

در کتاب مقدّس به سه نوع داوری متفاوت اشاره شده است.
1- نخستین داوری مربوط به قضاوت انسانها بر علیه یکدیگر است. عیسی می‌گوید که ما نباید دیگران را مورد قضاوت و داوری قرار دهیم (متی ۷: ۱-۲). داوری انسان هرگز نمی‌تواند کاملا درست باشد، زیرا هیچ انسانی هرگز نمی‌تواند تمامی حقایق را درباره انسان دیگری بداند. فقط این خداوند است که همه چیز را درباره هر شخصی می‌داند. از اینرو فقط خداوند قادر به قضاوت حقیقی و منصفانه است.

2- دومین نوع داوری که در کتاب مقدّس ذکر شده است مجازاتی است که خداوند بر بدکاران نازل می‌کند. این مجازات هم شامل ایمانداران و هم شامل غیر ایمانداران می‌شود (اول قرنتیان ۱۱: ۲۹-۳۴). هدف از این نوع داوری باز گرداندن گناهکاران بسوی خداوند و اصلاح و تطهیر زندگی انسان است.

3- سومین نوع داوری که در کتاب مقدّس ذکر شده، داوری نهایی خداوند است که در پایان دنیا رخ خواهد داد. خداوند اقتدار داوری نهایی بر نوع بشر را به عیسی مسیح واگذار کرده است (یوحنا ۵: ۲۲). هر کسی باید در حضور تخت داوری مسیح بایستد (دوم قرنتیان ۵: ۱۰). داوری مسیح فارغ از هرگونه تبعیض و جانبداری خواهد بود. داوری وی در آن روز همانند قضاوت انسانها در این دنیا نیست؛ داوری نهایی کاملا منصفانه و عادلانه خواهد بود. آنانی که ایمان خود را در این دنیا بر مسیح قرار داده‌اند نجات یافته و به آسمان خواهند رفت. اما آنانی که در این دنیا به مسیح ایمان نیاورده‌اند محکوم شده و به جهنم خواهند رفت (یوحنا ۳: ۱۸، ۳۶). بعد از داوری نهایی دیگر هیچ امکانی برای تجدید نظر دوباره وجود نخواهد داشت. از اینرو شخص به منظور دریافت نجات باید در این دنیا به مسیح ایمان بیاورد؛ هیچ راه دیگری برای نجات وجود ندارد (یوحنا ۱۴: ۶؛ اعمال ۴: ۱۲).-:

صلیب : دلیل مضاعف

صلیبی که مسیح بر روی آن میخکوب شد،در آن واحد هم نفرت انسان را نشان میدهد و هم محبت خداوند را.
در حقیقت در طول زندگی مسیح بر روی زمین او از جایی به جای دیگر می رفت و کارهای نیکو انجام می‌داد ولی به جای آنکه به خاطر این کارها شناخته شود مورد نفرت دیگران قرار گرفت به اندازه ای که تصمیم گرفتند تا از دست او رهایی یابند.
او محکوم شد تا در میان دو مجرم به صلیب کشیده شود. هیچ صدایی در مخالفت با این کار نفرت انگیز بلند نشد. مسیح مصلوب شده نشان می‌دهد که انسان قادر به انجام چه کارهایی است.

در برابر این عمل انسان، خداوند سکوت کرد. او در نهایت کسانی را که عامل این اتفاق بودند داوری نکرد. عیسی مسیح در حالی مصلوب شده بود از خداوند خواست تا کسانیکه او را مصلوب کرده اند ببخشد :
"ای پدر اینها را بیامرز، زیرا که نمی‌دانند چه می کنند" (لوقا 23:34)

بنابراین عیسی در حالی که گرفتار نفرت انسان افسار گسیخته شده بود، جان خود را از روی محبت داد تا کسانی که توبه کرده و ایمان بیاورند، نجات یابند. او به ما اطمینان می‌دهد که هیچ چیز نمی تواند محبت او را نسبت به انسانها تغییر دهد؛ او پذیرفت که مجازاتی را که سزاوار انسانها است را بر دوش بگیرد و بر روی صلیب گفت :  "تمام شد" ( یوحنا19:30)
"ای پدر به دستهای تو روح خود را می سپارم. (لوقا 23:46)
قلب انسانها در طول قرنها هیچ پیشرفتی نکرده است و محبت مسیح نیز هیچ تغییری نکرده است. او شما را دوست دارد و می خواهد که شما را نجات دهد.
نجات عظیم او را که در این روز خاص به شما پیشنهاد می‌دهد بپذیرید

چه زمان، چرا، و چگونه خداوند ما را به خاطر گناهمان تادیب می کند؟

تنبیه و ادب شدن توسط خداوند واقعیتی است که در زندگی ما ایمانداران اغلب نادیده گرفته می شود. ما معمولاً از شرایط خود شکایت می کنیم اما تشخیص نمی دهیم که اینها پیامدهای گناه خودمان و بخشی از تنبیه محبت آمیز خداوند برای آن گناه است. این بی توجهی خودخواهانه می تواند باعث شود که گناه در زندگی ایماندار تبدیل به یک عادت شود و منجر به تنبیهات بیشتری شود.

ادب شدن توسط خداوند را نباید با تنبیه بیرحمانه اشتباه گرفت. تادیب خداوند، محبت خدا را به ما نشان می دهد و اشتیاق او را نسبت به هر یک از ما، که مقدس باشیم. "پسرم، وقتی خداوند تو را تأديب و تنبيه می‌كند، از او آزرده خاطر نشو، زيرا تنبيه كردن او دليل محبت اوست. همانطور كه هر پدری پسر محبوب خود را تنبيه می‌كند تا او را اصلاح نمايد، خداوند نيز تو را تأديب و تنبيه می‌كند " (امثال فصل 3 آیه های 11 تا 12؛ نگاه کنید به عبرانیان فصل 12 آیه های 5 تا 11). خدا از آزمایشها، امتحان ها، و شرایط سخت استفاده می کند تا ما را با توبه به سوی خودش برگرداند. تادیب او باعث می شود که در ایمان قویتر شده، و رابطه ما با خدا تازه شود (یعقوب فصل 1 آیه های 2 تا 4)، و همچنین قدرتی را که گناه بر ما داشته نابود کند.

تادیب خداوند برای خیریت خودمان است، و اینکه شکوه او در زندگی ما دیده شود. او می خواهد در پاکی زندگی کنیم، و بدین شکل، زندگی ما، طبیعت تازه ای را که خدا به ما داده، بازتاب دهد: "به همين جهت، در تمام رفتار و كردار خود، پاک و مقدس باشيد، زيرا خداوند نيز پاک و مقدس است، همان خداوندی كه شما را خوانده تا فرزند او باشيد. او خود فرموده است: «پاک باشيد، زيرا من پاک هستم»". (اول پطرس فصل 1 آیه های 15 تا 16).

Friday, February 1, 2019

چرا خدا انسان را نجات می دهد؟

خدا انسان را به خاطر اعمال نیکو نجات نمی دهد، ولی امکان انجام اعمال نیکو را برایش فراهم می سازد. هدف نهایی خدا در نجات ابدی این است که به شخص ایماندار طبیعت تازه ببخشد و نتیجه آن الزامأ در زندگی کنونی اش در این دنیا منعکس گردد.
یقینأ یکی از اهداف خدا برای زندگی تک تک نجات یافتگان اینست که نیکوکار باشند. تشخیص اینکه اعمال نیکو چه اعمالی هستند از اهمیت خاصی برخوردار است. قبل از هر چیز باید گفت فقط افراد مشخصی می توانند اعمال نیکو انجام بدهند، کسانی که در عیسی مسیح برای انجام اعمال نیکو آفریده شده اند. بدیهی است برای اینکه اعمال و رفتار ما نیک شمرده شوند، باید نه به منظور تمجید و تفاخر انسان، بلکه برای جلال خدا باشند.
"هرچه بکنید،همه را برای جلال خدا بکنید" (اول قرنتیان ۱۰:۳۱)

"دفاعیات مسیحی" چیست؟

 دفاعیات یا "آپولوجی" از واژه یونانی گرفته شده است که اساساً به معنای "دفاعیه دادن" است.  بنابراین دفاعیات مسیحی، علم دف...