از زهـر تا پاد زهـر

کارشناسان مقداری سم مار را گرفته به اسب‌ها تزریق می‌کنند تا سیستم ایمنی اسب به زهر واکنش نشان دهد و پاد زهر بسازد. و بعد ازچند روز ازآنها خون‌گیری می‌شود و پلاسمای خون را جمع کرده مواد عالی را از پلاسما جدا می‌کنند تا پادزهر تهیه شود.
.
کلام خدا میگوید نیش گناه مرگ است و عیسی مسیح بعنوان بـره خدا نیش مرگ را بر روی صلیب بخود گرفت و با مواد عالی فیض و رحمتش ممزوج کرد و بعد از سه روز از نیش مرگ پادزهری برعلیه مــرگ روحانی تهیه کرد .
.
توجه  داشته باشید  ماری که هویت آدم و حـوا را نابود کرد به آنها نیش نزد بلکه با ابـزار خوشنمایی و دلپذیری و دانش افزایی زهـرش را در قالب " یک پیشنهاد دوستانه " روی آنها ریخت و چهره آنها را تخریب کرد .

امروز پادزهر خون مسیح درمان کننده همه کسانی ست که مانند آدم و حــوا از  لحاظ فکری و عاطفی  و احساسی مارگزیده  شده اند و از ریسمان سیاه  وسفید میترسـد . امروز با پاد زهر خون مسیح میتوانیم با شهامت بگوییم : ای موت نیش تو کجاست و ای گــور ظفر تو کجاست ؟ اول قرنتیان 15 : 55
.
وقتی اشتباهتان را اعتراف کنید خدا حاضرست از زهر همان ماری که نیش تان زده  برایتان پادزهری شـفا  بخش بسازد .

چنانکه از زهر فرعون پاد زهری برای خاتمه دادن به بردگی چند صدساله قوم ساخت
چنانکه از زهر شیرهای درنده پاد زهری برای درمان حسادت دشمنان دانیال ساخت .
چنانکه از زهر آتش نبوکدنصر پاد زهری برای شدرک و میشک و عبد نغو ساخت
چنانکه از زهر خباثتهای هامان پاد زهری برای درمان زخمهای استر و مردخای ساخت .
.
بشرطی که برای رفتن بحضور خدا و دریافت فیض مسیح بعنوان خنثی کننده زهـر گناه  درنگ نکنید. برای رساندن شخص مار گزیده به دکتر لحظه ها اهمیت حـیاتی دارند.

مهم ترين بركاتي كه يك انسان بعد از ايمان واقعي به عيسي مسيح دريافت خواهد كرد چيست؟

پنج بركت عمده و اساسي كه عيسي مسيح به ايمانداران هديه مي بخشد.

١-بخشش و آمرزش تمامي گناهان.-
مسيح بار گناهانتان را برخواهد داشت.
لوقا٧-٤٨
٢-(سكونت روح القدس)، (روح قدوس خداوند) در درون شخص ايماندار
اول يوحنا٣-٢
٣-(فرزند خوانده خداوند) بعد از  ايمان

شما فرزند خداوند محسوب ميشويد.
٤-(معجزه تولد تازه) و خلقت جديد، خلقت جديد، زندگي نو، ارتباط با خداوند.
دوم قرنتيان ٥-١٧
٥-(اطمينان به حيات جاودانه) و حضور داشتن در مقابل خداوند،
پس از مرگ

يوحنا ٦-٤٧ يوحنا٤-١٥

چرا من در نام عیسی مسیح دعا میکنم

 در انجیل یوحنا فصل 14 آیه های 13 تا 14، عیسی مسیح فرموده است: «شما می‌توانيد به نام من، هر چيزی از خدا درخواست كنيد، و من آن را به شما خواهم داد. چون من كه فرزند خدا هستم هر چه برای شما انجام دهم، باعث بزرگی و جلال خدا خواهد شد. بلی، به نام من هر چه لازم داريد بخواهيد تا به شما عطا كنم».

 بعضی این آیه را اشتباه برداشت می کنند و فکر می کنند گفتن "به نام عیسی مسیح" در آخر دعا باعث می شود که خدا همیشه هر چه از او بخواهیم به ما بدهد. در واقع با این فکر به "به نام عیسی مسیح" بعنوان یک فرمول سحرآمیز نگاه می کنند. در حالی که این برخلاف کلام خداست.

 دعا به نام عیسی مسیح در حقیقت به این معنا است که دعای ما بر طبق اراده خدا است ، «از اينرو، خاطرجمع هستيم كه هرگاه از خدا چيزی مطابق خواست او بطلبيم، دعای ما را خواهد شنيد؛ و اگر يقين داريم كه دعای ما را می‌شنود، می‌توانيم به اين هم اطمينان داشته باشيم كه آنچه از او بخواهيم، به ما عطا خواهد كرد»

در واقع اگر آنچه ما می خواهیم برای جلال نام خدا و طبق اراده او نباشد، گفتن "به نام عیسی مسیح" بی معنی است. آنچه مهم است دعای خالصانه ایست که به نام عیسی مسیح و برای جلال نام او باشد، نه اینکه لغات مخصوصی را در آخر دعا بگوییم. کلمات در دعا اهمیت ندارند، بلکه هدف پشت دعا اهمیت دارد. دعا برای چیزهایی که بر اساس اراده و خواست خدا هستند، اساس دعایی است که به نام عیسی مسیح کرده می شود.

در عیسی مسیح، مفهوم زندگی احیا شده است.

زندگی واقعی چه بر روی زمین و چه در ابدیت بستگی به احیا شدن آن رابطه ای دارد که در اثر گناه آدم گسسته شد. این رابطه فقط توسط پسر خدا، عیسی مسیح، احیا گشته و قابل دسترسی است (اعمال فصل 4 آیه 12؛ یوحنا فصل 1 آیه 12؛ یوحنا فصل 14 آیه 6). حیات ابدی زمانی دریافت می شود که شخص از گناهان خود توبه کرده (یعنی دیگر نمی خواهد به گناهانش ادامه دهد و مشتاق آن است که مسیح زنده، او را عوض کرده و از او شخص جدیدی بسازد)، و زندگی جدیدی را بر مبنای اعتماد به مسیح شروع می کند.
باید به خاطر داشت که اگر چه شناختن عیسی مسیح به عنوان نجات دهنده حقیقت ارزنده ای است، ولی مفهوم واقعی زندگی فراتر از آن است. مفهوم واقعی زندگی را زمانی تجربه خواهید کرد که مانند یک شاگرد او را پیروی کنید، از او درس بگیرید، به خواندن کلامش (کتاب مقدس) بپردازید، در دعا با او صحبت کنید، و از دستوراتش پیروی کنید. اگر شما به مسیح ایمان ندارید (و یا اینکه تازگی ایمان آورده اید) شاید این مطالب برای شما جالب و یا رضایت بخش بنظر نیایند ولی لطفاً به مطالعۀ این بخش ادامه دهید تا ببینید مسیح چه گفته است.
"ای تمام كسانی كه زير يوغ سنگين زحمت می‌كشيد، نزد من آييد و من به شما آرامش خواهم داد. يوغ مرا به دوش بكشيد و بگذاريد من شما را تعليم دهم، چون من مهربان و فروتن هستم، و به جانهای شما راحتی خواهم بخشيد. زيرا باری كه من بر دوش شما می‌گذارم، سبک است" (متی فصل 11 آیه های 28 تا 30). " من آمده‌ام تا به شما حيات واقعی را به فراوانی عطا نمايم" (یوحنا فصل 10 آیه 10). آنگاه عيسی به شاگردانش گفت: «هر كه می‌خواهد مريد من باشد، بايد خود را فراموش كند و صليب خود را برداشته، مرا پيروی كند. زيرا هر كه بخواهد جان خود را برای خود حفظ كند، آن را از دست خواهد داد؛ اما كسی كه جانش را بخاطر من فدا كند، آن را دوباره بدست خواهد آورد " (متی فصل 16 آیه های 24 تا 25). "با خدا خوش باش و او آرزوی دلت را به تو خواهد داد" (مزامیرفصل 37 آیه 4).
این آیات به ما نشان می دهند که ما حق انتخاب داریم. ما می توانیم با پیروی از خواسته های خود زندگی را پیش ببریم که در این صورت زندگی تهی و نا مفهومی را تجربه خواهیم کرد، و یا اینکه با تمامی دل و جان، خدا و اراده او را بطلبیم که در آن صورت زندگی بامفهوم و پرباری را تجربه خواهیم کرد که از آن راضی خواهیم بود. این خواست خدا برای ما می باشد چراکه او ما را دوست دارد و بهترین ها را برای ما می خواهد (یعنی یک زندگی پرمعنی و رضایت بخش؛ و نه صرفاً یک زندگی آسان و بی دردسر).
در خاتمه مایل هستم مثالی را با شما در میان بگذارم. شخصی را در نظر بگیرید که طرفدار ورزش خاصی است و در پی آن است که مسابقۀ تیم مورد علاقه اش را حضوری و بطور زنده ببیند. او می تواند با صرف پول کمی دورترین صندلی ورزشگاه را کرایه کند و یا اینکه با پرداخت مبلغی گران در اولین ردیف جای گیرد و همه چیز را از نزدیک مشاهده کند. زندگی مسیحی نیز اینگونه است. مشاهده کارهای خدا از "ردیف اول" باید همان چیزی باشد که انتخاب می کنیم. اما متاسفانه این انتخاب اکثر مردم نمی باشد. مشاهده کارهای خداوند از "ردیف اول" انتخاب شاگردان واقعی مسیح می باشد، که دست از خواسته های خود کشیده و اهداف خدا را دنبال می کنند. آنها حاضر شده اند تا قیمت گزافی (تسلیم کامل به مسیح و به ارادۀ او) را بپردازند. اینها اعمال اعجاز انگیز خدا را در زندگی خود خواهند دید. در نهایت آنها می توانند با خودشان، با هم نوعشان، و با خدای آفرینندۀ خود بدون هیچ پشیمانی روبرو شوند. آیا شما این قیمت را پرداخت کرده اید؟ آیا مایلید این قیمت را بپردازید؟ اگر اینچنین است، مطمئن باشید که به زندگی بامعنا و سرشار رسیده اید

به محض اینکه به مسیح رو آورید و از راه ایمان با او متحد شوید، براساس کلام خدا در انجیل شریف، چند چیز درقلب و زندگیتان صورت می‌گیرد

اولاً، تمام گناهان شما آمرزیده و برطرف می شود، روح خدا در قلب شما ساکن می گردد و شما تولد تازه و حیاتی جدید در مسیح می‌یابید (براساس کولسیان ٢: ١٣، رومیان ٨: ٩، تیطس ٣: ۵). دوماً، فرزند خدا گشته و از تمام مزایای فرزند خواندگی برخوردار خواهید شد (براساس رومیان ٨: ١۶ و ١٧، افسسیان ١: ٣). سوماًً، از سلطه و اسارت گناه و نفس گناه آلود و شیطان آزاد می‌شوید (براساس رومیان ۶: ۶ و ٧، افسسیان ٢: ١ و ٢، کولسیان ١: ١٣، یوحنا ٨: ٣١ و ٣٢). چهارماً، از موت و هلاکت و جدایی ابدی از خدا رهائی یافته و صاحب حیات جاودان می‌شوید (براساس یوحنا ١٠: ٢٨، رومیان ۶: ٢٣، اول یوحنا ۵: ١٣). در خاتمه، براساس انجیل شریف، در اتحاد با عیسی مسیح، می‌توانید بوسیله ایمان و صبر، وعده‌های عالی و نیکوی خدا را که در کلام او ذکر شده، از آن خود سازید (عبرانیان ۶: ١٢). آمین.

مسیحیِ مسكین باید به سرافرازی خود در برابر خدا فخر كند و مسیحیِ ثروتمند نیز از ناچیزی خود، زیرا او مانند گُلِ علف زودگذر است

همین‌که آفتاب با گرمای سوزان خود بر آن می‌تابد علف را می‌خشکاند، گُلِ آن می‌ریزد و زیبایی آن از بین می‌رود. شخص دولتمند نیز همین‌طور در میان فعالیّتهای خود از بین می‌رود

یعقوب 9:1-11

نمی‌دانید فردا چه خواهد شد، حیات شما مثل بخاری است كه لحظه‌ای دیده می‌شود و بعد از بین می‌رود

یعقوب 14:4

جهان و تمایلات دنیوی از بین خواهند رفت؛ امّا هرکه ارادهٔ خدا را بجا آورد، تا به ابد خواهد زیست

1 یوحنا 17:2

صلیب

صلیب یک علامت تزیینی برای گردن های ما نیست، هر چند میتوان آنرا بگردن انداخت.
صلیب یک علامت مذهبی برای سر در کلیساهای ما نیست، هرچند میتوان بر سر در کلیساها نصب کرد.
صلیب یک علامت مرگ بر روی قبر های قبرستانهای ما نیست، هر چند میتوان بر بالای مزار عزیزانمان قرار داد.
صلیب وسیله ای است برای دریافت "مـاده پاک کننده و و آزاد کننده ای بنام خـون مــسیح" برای پاک کردن دل همه انسانها از هر لکه سیاه و تیرگی، و نجات بشریت از بندگی و بردگی گناه و مرگ.
خوشبختانه این "پاک کننده ی معجزه گر"  تاریخ انقضاء ندارد، هر وقت تصمیم بگیرید از آن استفاده کنید، با همان کیفیت ثابت و ابدی اولیه ی خود عمل میکند و اگر لکه دل هایمان حتی مانند ذغال سیاه باشد، با ایمان به صلیب مسیح و خون او، مانند برف سفید خواهد شـد. بچشید و ببنید چقدر نیکوست.

داستان پنطیکاست به یک گزارش تاریخی‌ در بخش عهد جدید در کتاب مقدّس باز میگردد

در اورشلیم که یکی‌ از مراکز فرهنگی‌ حکومت روم باستان بود، مردم بسیاری جمع شده بودند تا مناسبتی را جشن بگیرند. شاگردان عیسی، در یک خانه‌ای جمع شده بودند که ناگهان اتفاق نادر و غیر منتظره‌ای رخ داد.
کتاب مقدس گزارش میدهد:

"ناگاه صدایی همچون صدای وزش تندبادی از آسمان آمد و خانه‌ای را که در آن نشسته بودند، به تمامی پر کرد. آنگاه، زبانه‌هایی دیدند همچون زبانه‌های آتش که تقسیم شد و بر هر یک از ایشان قرار گرفت. سپس همه از روح‌القدس پُر گشتند و آن‌گونه که روح بدیشان قدرت تکلّم می‌بخشید، به زبانهای دیگر سخن گفتن آغاز کردند."
 (اعمال رسولان باب ۲ آیات ۲ تا ۴

و خیلی‌ از مردمی که به اورشلیم آماده بودند، شگفت زده شده بودند و فریاد می‌‌زدند:
"چون این صدا برخاست، جماعتی گرد ‌آمده، غرق شگفتی شدند، زیرا هر یک از ایشان می‌شنید که آنان به زبان خودش سخن می‌گویند. پس حیران و بهت‌زده، گفتند: مگر اینها که سخن می‌گویند جملگی اهل جلیل نیستند؟ پس چگونه هر یک می‌شنویم که به زبان زادگاه ما سخن می‌گویند؟"

(اعمال رسولان باب ۲ آیات ۶ تا ۸

با واقعه پنطیکاست پیام عیسی به اقصای نقاط جهان گسترش پیدا کرد

در پنطیکاست، مسیحیان روح القدس را دریافت کردند. این بدان معنا است که خدا در آنها زندگی‌ می‌‌کند. گروه کوچک و ترسان شاگردان مسیح، به یکباره به زبان‌های گوناگون در وصف کار‌های عظیم خداوند شروع به سخن گفتن کردند.
ازآن حا ل به بعد، همه مردم جهان میتوانستند دربارهٔ محّبت عظیم عیسی بشنوند.
این خبر خوش به صورت پخش شد. خیلی‌ از مردم روش زندگی‌ قدیمی‌ خود را ترک کردند؛ چون نزد خدا آنها می‌‌توانستند از گناهان و تقصیراتشان آزاد شوند. آنها می‌‌توانستند اکنون زندگی‌ جدیدی را شروع بکنند. ایشان پیوسته با هم جمع می‌شدند تا بیشتر درباره عیسی تعلیم یابند. آنها با هم شاد بودند و همچون یک خانواده بزرگ با هم بودند.
پنطیکاست همچنین تولد کلیسای جهانی‌ مسیحی‌ نیز می‌‌باشد. کلیسا از روز اول، شامل افرادی با پیشینه رنگارنگ میشد.
بله این بود پنطیکاست .

عید پنطیکاست

سومین عید عبارتست از عید پنطیکاست که مصادف است با هفت هفته بعد از عید قیام و یادگار روزی است که روح القدس به شکل شراره های آتش بر شاگردان مسیح  نزول کرد.

پنطیکاست در تقویم کلیسایی، فصل نیایشی کلیسا بعد از ایام عید قیام میباشد، که جشن نزول روح القدس بر کلیساست. شروع دوره ای که توسط روح القدس، کلیسا (ایمانداران به مسیح) تحت راهنمایی و هدایت او قرار گرفت.(مراجعه شود به اعمال رسولان باب ۲ آیات ۱ تا ۴۱)

در این روز مقدس، وقتی روح القدوس بر رسولان مسیح قرار گرفت؛ در حالیکه رسولان مسیح به زبان محلی مردم جلیل صحبت میکردند، ولی تمامی مردمی که از زبانهای بیگانه در آن جمع حضور داشتند یکباره ، گفته های ایشان را کاملا فهمیدند و روح القدوس به همه، فهم درک کردن زبانهای غیر را عطا فرمود.

پنطیکاست درهشتمین یکشنبه بعد ازعید قیام، یا پنجاه روز بعد از عید قیام میباشد.

کلمه ی پنطیکاست ‘Pentecost’  از یونانی آمده و به معنی پنجاهمین است. کلمه ی پنطیکاست در ابتدا به عید یهودیان نسبت داده شد که عیدی است که پنجاه روز بعد از عید فصح میباشد، زمانیکه اولین محصول گندم درو شده، به خداوند تقدیم شد که به عید هفته ها مشهور است ( مراجعه شود به لاویان باب ۲۳ آیات ۱۵ تا ۲۱) و مراجعه کنید به ( تثنیه باب ۱۶ آیات ۹ تا ۱۱).

باب دوم از کتاب اعمال رسولان با این جمله آغاز میشود که چون عید هفته ها یا روز پنطیکاست فرا رسید..

مسیحیان، این زمان را بعنوان تولد کلیسا، محترم می شمارند، زیرا که از این زمان بود که رسولان مسیح، با یاری و هدایت روح القدس، پیام نجات بخش انجیل مسیح را به جهان اعلام کردند. در حقیقت این زمان شروع کار جدید مسیح برای کلیساست تا از این طریق نجات جهانیان را فراهم کند و کار کلیسا از این زمان آغاز شد.

عید پنطیکاست از قدیمی ترین جشن های تاریخ کلیساست. عید پنطیکاست هر ساله روزش در تقویم تغییر میکند و بستگی به این دارد که روز عید قیام به چه زمانی بیفتد.

در روز یکشنبه ی پنطیکاست، وقتیکه روح القدس بر رسولان مسیح قرار گرفت و نزول آمد، آنها از هدایای روح القدس لبریز شدند. این هدایا به آنها قدرت و یاری رسانید تا بتوانند پیام انجیل مسیح را به تمامی اقوام دنیا برسانند. امروزه این فیض روح القدس، برای ما نیز بصورت فیض رایگان ریخته میشود و از طریق آن میتوانیم روح خود را چنان درزندگی با خداوند تقدیم کنیم که ثمرات آن در زندگی مسیحی مان به روشنی دیده شود.

در روز پنطیکاست نزدیک به سه هزار نفر ایمان آوردند.

عید پنطیکاست نزدیک است

بیشتر از همه چیز دنبال چه چیزی هستیم و خدا را برای چه می پرستیم

بسیاری از امتها خداوند را برای دلایل اشتباهی می پرستند، ما تنها به دنبال منافع و برکات از او هستیم! به جای آنکه به دنبال محبت او باشیم و طالب حضور او در قلبمان
ما نا آگاهانه از خداوند سوء استفاده میکنیم ، و او برای ما انسانها منبعی شده است تا به سخنان ما گوش کند و او از ما اطاعت کند بجای اینکه ما از او اطاعت کنیم،،،  او برای ما انسانها همانند چراغ جادویی شده است که تا به حرفهای ما جامه ای عمل بپوشاند

آیا تا بحال با اشخاصی بر خورد کرده اید که تنها برای نیازشان یا چیزی که از شما میخواهند، با شما تماس میگیرند؟
چه حسی دارید از رابطه با آنها
 آنها هیچ رابطه ای حقیقی با شما ندارند!

بیشتر ما انسانها متاسفانه خدا را برای کاری که میتواند برای مان انجام دهد پرستش و عبادت میکنیم نه به خاطر عشق به خود او
پس تا زمانی که خدا برایمان  تدارک ببیند نسبت به او خوشحال و شاد و هیجان زده  خواهیم بود یعنی شکر گزاری، اما کافیست که وارد خشکی بشویم،،،   سختیها

پس باشد که خواست و اراده کامل و نیکوی خداوند ما عیسی مسیح در زندگی ما جاری شود، نه خواست و اراده ما
 آمین

فقط قوی و دلیر باش . یوشع 1 : 6

وقتی قوم بعد از وفات موسی در بیابان بلاتکلیفی مانده بودند خدا به  یوشع که باید قوم  را  به سرزمین کنعان ببرد گفت : فقط قوی و دلیر  باش.

برای رسیدن به رویاهای زندگی شجاعت و دلیری لازمست نه شانـس و اقبال .
آیا شجاعت اینرا داری مانند یوشع براساس رویای درونت زندگی کنی؟
آیا شجاعت اینرا داری مانند یوشع در برابر طوفانهای مسیر موفقیت بایستی؟
آیا شجاعت اینرا داری در برابر وسوسه های عقب  نشینی کردن بایستی؟

اگر شجاعت اینرا نداشته باشی که آنچه در درونت میگذرد را زندگی کنی آنوقت در بیابان آه  و حسرت و اما و شاید و اگرهای زندگی زنده زنده  دفن خواهی شد. برای رسیدن به رویاهایت فقط  قوی و دلیر باش.

بدبختی و شکست همیشه کنار ما نشسته و در انتظار همکاری ما است. ولی سرزمین موفقیت " شجاعت حرکت کردن " میخواهد. خدا به یوشع گفت هر جاییکه قدم بگذاری را به تو خواهم داد  نه هر جایی را که آرزو کنی .

برای رسیدن به سرزمین کنعان باید از حصار نگرانی و ترس و شک و تردید و دیوار اریحا و رودخانه اردن زندگی عبور کرد . مطمئنا اگر در آنچه میکنی موفق نمیشوی لازمست متفات از آن عمل کنی و متفاوت عمل کردن شجاعت میخواهد .

وقتی تصمیم بگیری قوی و دلیر باشی مردم در موردت حرف خواهند زد . پشت سرت غیبت خواهند کرد . ایراد خواهند گرفت و زمانیکه موفق بشوی حتما حسادت خواهند کرد.
مردم هیچ وقت در مورد افراد شکست خورده حرف نمیزنند . هیچکس روی اسب بازنده  شرط بندی نمیکند .

آیا شجاعت اینرا داری بگویی با وجود حرفها و حسادتهای دیگران میایستم ؟
آیا شجاعت اینرا داری بگویی تا اینجا نیامده ام که شکست خورده زندگی کنم ؟ 
آیا شجاعت اینرا داری بگویی با تحمل اینهمه زحمت زندگی به حداقل قانع نخواهم شد؟
آیا شجاعت اینرا داری بگویی تا رسیدن به کنعان  رویاهایم عقب نخواهم نشست ؟
آنوقت مانند یوشع به کنعان خواهی رسید .

دوست عزیز " شجاعت و دلیری "  تنها  نیاز امروز تو برای رسیدن به موفقیت فردایی است که در آرزویش بسر میبری . درهر شرایطی که امروز هستی" فقط قوی و دلیر باش " 

عیسی مسیح فرمود: “هر که خدا را می پرستد، می باید او را به روح و راستی بپرستد.” (یوحنا ۴: ۲۴)

 پرستش به «روح و راستی» یک  سیستم دفاعی روحی بسیار قدرت مند در برابر تمام ویروس های تخریب کننده یاس، ناامیدی، افسردگی، احساس ضعف و اضطراب است، و درون ما را به طرز شگفت انگیزی در برابر حملات شریر حفاظت می کند.

وقتی وارد پرستش به روح و راستی می شوید، شریر صدای خواندن سرود نمی شنود، بلکه صدای چرخیدن سنگی را می شنود که از فلاخن ایمان و غیرت برانگیخته شـده داوود رهــا شده و دارد به طرف سرش می آید، بنابراین تمام سیستم دفاعی اش فلج شده و آماده افتادن به زیر پای شـماست.