برخی کلیساها افراد را بهطور کامل در آب فرو میبرند، و برخی دیگر صرفاً بر آنها آب میپاشند.
با توجه بهمعنای سمبولیک تعمید، درمییابیم که تعمید هم نمایانگرِ دفن شدن است و هم نشانۀ قیام.
بنابراین فرو بردن ایمانداران در آب عملِ دفن شدن و بيرون آوردن او از آب عمل قيام را بهتر از پاشیدنِ آب بر آنها نشان میدهد. اما ببینیم کتابمقدس در اینباره چه تعلیم میدهد؟ در کتابمقدس میخوانیم که وقتی یحیی در رود اردن تعمید میداد: «عیسی از آب برآمد» (انجیل متی ۳:۱۶)، که تلویحاً بدان معناست که او بههنگام تعمید بهطور کامل در آب فرو برده شد.
Total Pageviews
Tuesday, August 27, 2019
خادم خوب مسیح
خادم خوب مسیح - اول تیموتائوس باب 4 آیات 6 تا 16
6اگر این دستورها را به ایمانداران یادآور شوی، خادم نیكوی مسیح عیسی خواهی بود كه در حقایق ایمان و تعالیم نیكویی كه دنبال کردهای، پرورش خواهی یافت. 7امّا با افسانههای كفرآمیز كه ارزش بازگو كردن ندارد، كاری نداشته باش. اگر میخواهید ورزش كنید، خود را در خداپرستی تقویت كنید. 8زیرا اگرچه ورزش در بعضی موارد برای بدن مفید است، خداپرستی از هر حیث فایده دارد، چون هم برای حال و هم برای آینده وعدهٔ حیات دارد. 9این سخن درست و کاملاً قابل قبول است. 10بنابراین ما تقلّا و كوشش میکنیم زیرا به خدای زنده كه نجاتدهندهٔ همهٔ آدمیان و مخصوصاً ایمانداران است توکّل داریم.
11این است آنچه تو باید به آنها دستور و تعلیم دهی: 12هیچکس جوانی تو را حقیر نشمارد، بلكه در گفتار و كردار، در محبّت و ایمان و پاكی برای ایمانداران نمونه باش 13و تا موقع آمدن من، وقت خود را صرف موعظه و تعلیم و قرائت كلام خدا برای عموم بنما. 14نسبت به عطیهٔ روحانی خود بیتوجّه نباش، عطیهای كه در وقت دستگذاری تو به وسیلهٔ رهبران كلیسا همراه با نبوّت آنها به تو داده شد. 15این چیزها را به عملآور و خود را وقف آنها بساز تا پیشرفت تو برای همه معلوم گردد. 16مراقب خود و تعالیمت باش و در انجام این كارها همیشه كوشش كن چون به این وسیله هم خود و هم آنانی را كه به تو گوش میدهند، نجات خواهی داد.
6اگر این دستورها را به ایمانداران یادآور شوی، خادم نیكوی مسیح عیسی خواهی بود كه در حقایق ایمان و تعالیم نیكویی كه دنبال کردهای، پرورش خواهی یافت. 7امّا با افسانههای كفرآمیز كه ارزش بازگو كردن ندارد، كاری نداشته باش. اگر میخواهید ورزش كنید، خود را در خداپرستی تقویت كنید. 8زیرا اگرچه ورزش در بعضی موارد برای بدن مفید است، خداپرستی از هر حیث فایده دارد، چون هم برای حال و هم برای آینده وعدهٔ حیات دارد. 9این سخن درست و کاملاً قابل قبول است. 10بنابراین ما تقلّا و كوشش میکنیم زیرا به خدای زنده كه نجاتدهندهٔ همهٔ آدمیان و مخصوصاً ایمانداران است توکّل داریم.
11این است آنچه تو باید به آنها دستور و تعلیم دهی: 12هیچکس جوانی تو را حقیر نشمارد، بلكه در گفتار و كردار، در محبّت و ایمان و پاكی برای ایمانداران نمونه باش 13و تا موقع آمدن من، وقت خود را صرف موعظه و تعلیم و قرائت كلام خدا برای عموم بنما. 14نسبت به عطیهٔ روحانی خود بیتوجّه نباش، عطیهای كه در وقت دستگذاری تو به وسیلهٔ رهبران كلیسا همراه با نبوّت آنها به تو داده شد. 15این چیزها را به عملآور و خود را وقف آنها بساز تا پیشرفت تو برای همه معلوم گردد. 16مراقب خود و تعالیمت باش و در انجام این كارها همیشه كوشش كن چون به این وسیله هم خود و هم آنانی را كه به تو گوش میدهند، نجات خواهی داد.
پس خداوند میگوید: «از میان ایشان بیرون آیید و جدا شوید و چیز ناپاک را لمس مکنید تا من شما را مقبول بدارم، و شما را پدر خواهم بود و شما مرا پسران و دختران خواهید بود؛ خداوند قادر مطلق میگوید.»
وعده روشن كلام خدا
پس خداوند میگوید: «از میان ایشان بیرون آیید و جدا شوید و چیز ناپاک را لمس مکنید تا من شما را مقبول بدارم، و شما را پدر خواهم بود و شما مرا پسران و دختران خواهید بود؛ خداوند قادر مطلق میگوید.»
( دوم قرنتیان فصل ۶-۱۷،۱۸)
بازتاب و تفسير آيه امروز ؛
ما به عنوان ایمانداران مسیحی، از این دنیای گناه آلود و منحرف فرا خوانده شدهایم.
اما ما همچنان در این دنیای شریر زندگی میکنیم ولی قطعا از آن نیستیم.
ما صرفا برای خشنودی پدر آسمانی خود، از قلمرو تاریکی و ظلمت جدا شده تا اعمال نیکوی او را بجا بیاوریم.
و وقتی ما از اردوگاه شریر خارج میشویم، شادی و خوشی را تجربه میکنیم که تا به حال تجربه نکرده بودیم و دختران و پسران او میشویم، و وارد مشارکتی جدید و صمیمانهتر با پدر آسمانی خود میشویم.
از اینرو که ما بدین وسیله از داوری نهایی خدا نجات و رهایی مییابیم، به او بسیار نزدیک شده و این دلبستگی ناگسستنی است؛ و دیگر هیچ چیزی نمیتواند ما را از محبت و فیض خداوند جدا کند
پس خداوند میگوید: «از میان ایشان بیرون آیید و جدا شوید و چیز ناپاک را لمس مکنید تا من شما را مقبول بدارم، و شما را پدر خواهم بود و شما مرا پسران و دختران خواهید بود؛ خداوند قادر مطلق میگوید.»
( دوم قرنتیان فصل ۶-۱۷،۱۸)
بازتاب و تفسير آيه امروز ؛
ما به عنوان ایمانداران مسیحی، از این دنیای گناه آلود و منحرف فرا خوانده شدهایم.
اما ما همچنان در این دنیای شریر زندگی میکنیم ولی قطعا از آن نیستیم.
ما صرفا برای خشنودی پدر آسمانی خود، از قلمرو تاریکی و ظلمت جدا شده تا اعمال نیکوی او را بجا بیاوریم.
و وقتی ما از اردوگاه شریر خارج میشویم، شادی و خوشی را تجربه میکنیم که تا به حال تجربه نکرده بودیم و دختران و پسران او میشویم، و وارد مشارکتی جدید و صمیمانهتر با پدر آسمانی خود میشویم.
از اینرو که ما بدین وسیله از داوری نهایی خدا نجات و رهایی مییابیم، به او بسیار نزدیک شده و این دلبستگی ناگسستنی است؛ و دیگر هیچ چیزی نمیتواند ما را از محبت و فیض خداوند جدا کند
پنج اصل اساسي
كه مسیحیان در مورد شناخت خدا در اختیار دارند ،،،،،،
خدا با انسان تکلم فرموده است ،و کتاب مقدس کلام اوست که به ما داده شده تا ما راه نجات را بفهمیم.
خدا،خداوند و پادشاه دنیای خود است.او دنیا را طوری اداره میکند تا همه چیز باعث جلال او شود.
خدا نجات دهنده است به این معنی که بر اثر محبت کامل خود از طریق خداوند عیسی مسیح عمل می فرماید.
وجود خدا به صورت تثلیث است یعنی در الوهیت و عمل نجات ،عمل واحدی است که هر سه در آن نقش دارند.
خداپرستی عبارت است از این که به مکاشفه الهی با اعتماد و اطاعت ،ایمان و عبادت ،دعا و پرستش ،تسلیم و خدمت پاسخ بدهیم.
خدا با انسان تکلم فرموده است ،و کتاب مقدس کلام اوست که به ما داده شده تا ما راه نجات را بفهمیم.
خدا،خداوند و پادشاه دنیای خود است.او دنیا را طوری اداره میکند تا همه چیز باعث جلال او شود.
خدا نجات دهنده است به این معنی که بر اثر محبت کامل خود از طریق خداوند عیسی مسیح عمل می فرماید.
وجود خدا به صورت تثلیث است یعنی در الوهیت و عمل نجات ،عمل واحدی است که هر سه در آن نقش دارند.
خداپرستی عبارت است از این که به مکاشفه الهی با اعتماد و اطاعت ،ایمان و عبادت ،دعا و پرستش ،تسلیم و خدمت پاسخ بدهیم.
دوستي يادشمني باخدا
آیا میدانستید که ممکن است خود را دوست خدا تصور کنیم در حالیکه با خدا دشمنی داشته باشيم!
یعقوب رسول میفرماید: "آیا نمیدانید دوستی با دنیا دشمنی با خداست؟ هر که در پی دوستی با دنیاست، خود را دشمن خدا میسازد." (رسالۀ یعقوب ۴: ۴).
دلبستگیها و اعتماد شما به چیست؟
اگر به امور دنیوی دل بستهاید و به آنچه فانیست اعتماد و توکل داريد، قطعاً دشمنی با خدا را انتخاب کردهاید!
راه حل اضطراب و تشويش
مسیح در شب آخر، به شاگردانش که از رویدادهای آن لحظات مضطرب و مشوش بودند، فرمود: "دل شما مضطرب نباشد. به خدا ایمان داشته باشید؛ به من نیز ایمان داشته باشید." (انجیل یوحنا ۱۴: ۱).
منظور مسیح از "ایمان"، صرفاً اعتقاداتِ سطحی و ذهنی نبود، بلکه اعتماد قلبیِ محکم به ارادۀ خدای پدر و خودش که چهرۀ ديدنی خدای پدر ناديده بود. فقط اينگونه ايمان و اعتماد به خدای پدر و عيسای مسيحِ خداوند، مرهم تشویشها و اضطرابهای فرزندانِ خدا در این روزگار است.
یعقوب رسول میفرماید: "آیا نمیدانید دوستی با دنیا دشمنی با خداست؟ هر که در پی دوستی با دنیاست، خود را دشمن خدا میسازد." (رسالۀ یعقوب ۴: ۴).
دلبستگیها و اعتماد شما به چیست؟
اگر به امور دنیوی دل بستهاید و به آنچه فانیست اعتماد و توکل داريد، قطعاً دشمنی با خدا را انتخاب کردهاید!
راه حل اضطراب و تشويش
مسیح در شب آخر، به شاگردانش که از رویدادهای آن لحظات مضطرب و مشوش بودند، فرمود: "دل شما مضطرب نباشد. به خدا ایمان داشته باشید؛ به من نیز ایمان داشته باشید." (انجیل یوحنا ۱۴: ۱).
منظور مسیح از "ایمان"، صرفاً اعتقاداتِ سطحی و ذهنی نبود، بلکه اعتماد قلبیِ محکم به ارادۀ خدای پدر و خودش که چهرۀ ديدنی خدای پدر ناديده بود. فقط اينگونه ايمان و اعتماد به خدای پدر و عيسای مسيحِ خداوند، مرهم تشویشها و اضطرابهای فرزندانِ خدا در این روزگار است.
با وجود شکوفایی عصر ارتباطات موضوع " تنها بودن و از تنهایی رنج بردن " متحیر کننده است . شما برای چنین شرایطی چه پیغامی برای خانواده و کسانیکه بشما نگاه میکنند دارید ؟
چه کسی پیغام امید بخشی برای دیگران دارد اگر ابتدا برای خودش نداشته باشد.؟ پس سوال مهم اینست : من در این شرایط چه پیغام امیدبخشی برای خودم دارم ؟ پشتوانه اعتماد و امید من کیست ؟
جواب را در بیرون ازخودتان جستجو نکنید . نقش اطلاعات و موعظه و طرح های تئوریسین های رفتارشناسی برای تغییر فقط 3 % است 97% مابقی اش در نوع نگاه و برداشت و سلیقه و خواسته و تمایلات و تفسیر های درونی ما ست و نه دیگران
مسیج از شخصی که دنیا را تیره میدید نپرسید . روانشانسان - نویسندگان - ملایان یهود - نظامیان رومی و فلاسفه یونانی و سیاستمداران پارسی و واعظین و معلمین و مفسرین مسیحی دنیا را چگونه میبینند ؟
بلکه او را به خلوت برده از او پرسید " تــو خودت چـی میـبـینـی ؟ نه دیگران . امروز هم از ما میپرسد " تـو خودت شخصا فردایت را چگونه مـیـبـیـنی؟ "
مسیح از او پرسید: چیزی میبینی؟ گفت: «مردمان را خرامان، چون درختها میبینم . مسیح پس بار دیگر دستهای خود را بر چشمان او گذارده پس صحیح گشته، همه چیز را به خوبی دید . مرقس 8 : 22 تا 25
برای تغییر نگاه به زندگی آگاهی لازمست ولی کافی نیست باید اتفاقی در درون ما بیفتد و این اتفاق کار انسانها نیست بلکه نیاز بـه " لـمـسی دوباره بوسیله دستان تبدیل کننده عیسی مسیح بعنوان کلمه زنده خدا دارد تا تفسیری اصیل و حقیقی از زندگی داشته باشیم .
بحضور خدا برویم و بگذاریم یکبار دیگر چشمان دل ما را لمس کند تا ما نیز همه چیز را بخوبی ببینیم و امید زنده را یکبار دیگر شفاف تر از قبل تجربه کنیم .آنوقت به دنیای " گرفتار تنهایی در عصرارتباطات" خواهیم گفت :
مادامیکه خداباماست هرگز تنها نیستیم . هرگز به انتها نرسیده ایم و هرگز از حد اکثر فیضی که بخاطر صلیب مسیح حق مان است تخفیف نخواهیم داد و زندگی را تا آخرین قطره اش زندگی خواهیم کرد. آمین .
جواب را در بیرون ازخودتان جستجو نکنید . نقش اطلاعات و موعظه و طرح های تئوریسین های رفتارشناسی برای تغییر فقط 3 % است 97% مابقی اش در نوع نگاه و برداشت و سلیقه و خواسته و تمایلات و تفسیر های درونی ما ست و نه دیگران
مسیج از شخصی که دنیا را تیره میدید نپرسید . روانشانسان - نویسندگان - ملایان یهود - نظامیان رومی و فلاسفه یونانی و سیاستمداران پارسی و واعظین و معلمین و مفسرین مسیحی دنیا را چگونه میبینند ؟
بلکه او را به خلوت برده از او پرسید " تــو خودت چـی میـبـینـی ؟ نه دیگران . امروز هم از ما میپرسد " تـو خودت شخصا فردایت را چگونه مـیـبـیـنی؟ "
مسیح از او پرسید: چیزی میبینی؟ گفت: «مردمان را خرامان، چون درختها میبینم . مسیح پس بار دیگر دستهای خود را بر چشمان او گذارده پس صحیح گشته، همه چیز را به خوبی دید . مرقس 8 : 22 تا 25
برای تغییر نگاه به زندگی آگاهی لازمست ولی کافی نیست باید اتفاقی در درون ما بیفتد و این اتفاق کار انسانها نیست بلکه نیاز بـه " لـمـسی دوباره بوسیله دستان تبدیل کننده عیسی مسیح بعنوان کلمه زنده خدا دارد تا تفسیری اصیل و حقیقی از زندگی داشته باشیم .
بحضور خدا برویم و بگذاریم یکبار دیگر چشمان دل ما را لمس کند تا ما نیز همه چیز را بخوبی ببینیم و امید زنده را یکبار دیگر شفاف تر از قبل تجربه کنیم .آنوقت به دنیای " گرفتار تنهایی در عصرارتباطات" خواهیم گفت :
مادامیکه خداباماست هرگز تنها نیستیم . هرگز به انتها نرسیده ایم و هرگز از حد اکثر فیضی که بخاطر صلیب مسیح حق مان است تخفیف نخواهیم داد و زندگی را تا آخرین قطره اش زندگی خواهیم کرد. آمین .
Monday, August 19, 2019
چه تفاوتی بین جان و روح انسان هست؟
بر اساس کتاب مقدس، جان و روح دو قسمت اساسی غیر مادی انسان هستند. دانستن تفاوت دقیق به این دو می تواند گیج کننده باشد. کلمه "روح" فقط به جنبه غیر مادی انسان اطلاق می شود. انسان روح دارد، اما ما ارواح نیستیم. با این وجود، در کلام خدا، تنها ایمانداران از نظر روحانی زنده خوانده شده اند (اول قرنتیان فصل 2 آیه 11؛ عبرانیان فصل 4 آیه 12؛ یعقوب فصل 2 آیه 26)، در حالیکه بی ایمانان از نظر روحانی مرده اند (اول قرنتیان فصل 2 آیه 14، فصل 3 آیه 1؛ افسسیان فصل 1 آیه 3، فصل 5 آیه 19؛ کولسیان فصل 1 آیه 9، فصل 3 آیه 16). روح عاملی درون انسان است که به ما قدرت می دهد تا بتوانیم رابطه شخصی و نزدیک با خداوند برقرار کنیم. هر گاه کلمه "روح" استفاده می شود، به قسمت غیر مادی انسان اشاره می شود که با خدا ارتباط دارد، خدایی که خودش روح است (یوحنا فصل 4 آیه 24).
کلمه "جان" می تواند هم به قسمت غیر مادی و هم قسمت مادی انسان اشاره داشته باشد. برخلاف اینکه انسان ها یک روح دارند، اما انسان ها، جان ها هستند. اساسا، کلمه "جان" یعنی زندگی و وجود. بهر حال ماورای این معنی و مفهوم اساسی، کتاب مقدس جان را به مفاهیم مختلف بکار می برد. یکی از این معانی اشتیاق انسان به گناه است (لوقا فصل 12 آیه 26). انسان دارای ذات گناهکار می باشد و جان های ما آلوده به گناه شده اند. جان، به عنوان ماهیت حیات جسم، هنگام مرگ جسمانی گرفته می شود (پیدایش فصل 35 آیه 18؛ ارمیا فصل 15 آیه 2). جان، که با روح است، کانون خیلی از تجربیات احساسی و روحانی می باشد (ایوب فصل 30 آیه 25؛مزامیر فصل 43 آیه 5؛ ارمیا فصل 13 آیه 17). هر جا کلمه "جان" استفاده می شود، می تواند اشاره به تمامیت یک شخص، چه زنده و چه بعد از مرگ باشد.
جان و روح بهم متصل، اما قابل تفکیک هستند (عبرانیان فصل 4 آیه 12). جان، اساس و ماهیت انسانیت است، یعنی آنچه ما هستیم. روح بُعدی از انسان است که با خدا ارتباط برقرار می کند.
کلمه "جان" می تواند هم به قسمت غیر مادی و هم قسمت مادی انسان اشاره داشته باشد. برخلاف اینکه انسان ها یک روح دارند، اما انسان ها، جان ها هستند. اساسا، کلمه "جان" یعنی زندگی و وجود. بهر حال ماورای این معنی و مفهوم اساسی، کتاب مقدس جان را به مفاهیم مختلف بکار می برد. یکی از این معانی اشتیاق انسان به گناه است (لوقا فصل 12 آیه 26). انسان دارای ذات گناهکار می باشد و جان های ما آلوده به گناه شده اند. جان، به عنوان ماهیت حیات جسم، هنگام مرگ جسمانی گرفته می شود (پیدایش فصل 35 آیه 18؛ ارمیا فصل 15 آیه 2). جان، که با روح است، کانون خیلی از تجربیات احساسی و روحانی می باشد (ایوب فصل 30 آیه 25؛مزامیر فصل 43 آیه 5؛ ارمیا فصل 13 آیه 17). هر جا کلمه "جان" استفاده می شود، می تواند اشاره به تمامیت یک شخص، چه زنده و چه بعد از مرگ باشد.
جان و روح بهم متصل، اما قابل تفکیک هستند (عبرانیان فصل 4 آیه 12). جان، اساس و ماهیت انسانیت است، یعنی آنچه ما هستیم. روح بُعدی از انسان است که با خدا ارتباط برقرار می کند.
میوه آرامی چیست ؟
الف - آرامش ، نتیجه حضور خدا در زندگی ماست ، یعنی حتي در سختترين لحظات و فشارها، در سلامتی فکر و آسایش خاطر قرار گرفتن.
ب - وقتی تولد دوباره می یابیم، دیگر از خدا جدا شده نیستیم . نزاع و دشمنی های دیرینه از جانمان بیرون رفته، آرامش جایگزین آن میشود.
ج - حضور آرامش در قلب ما بزرگترین ابزار خدا براي هدایت ما میشود. اگر خدا با مسیر زندگی ما خوشنود باشد ، آرامش او با ماست .
وقتی در مسیر اشتباه هستیم پریشانی را در روح خود حس میکنیم. این همانند زنگ خطریست از سوی خدا . با دنبال کردن آرامش خدا ، مقصود زندگی خود را به کمال میرسانیم.
د - در مقام یک ايماندار مسیحی ، مسئولیم آرامش مسيح را به هر مکان و موقعیتی که در آن قرار میگیریم منتقل و منعكس كنيم.
یوحنا باب ۱۴ آیه ۲۷
افسسیان باب ۲ آیه ۱۴
رومیان باب ۸ آیه ۶
اول پطرس باب ۳ آیه ۱۰-۱۲
کولسیان باب ۳ آیه ۱۵
فیلیپیان باب ۴ آیه ۷
عبرانیان باب ۱۲ آیه ۱۴
رومیان باب ۱۲ آیه ۱۸
رومیان باب ۱۴ آیه ۱۹
افسسیان باب ۴ آیه ۳
ب - وقتی تولد دوباره می یابیم، دیگر از خدا جدا شده نیستیم . نزاع و دشمنی های دیرینه از جانمان بیرون رفته، آرامش جایگزین آن میشود.
ج - حضور آرامش در قلب ما بزرگترین ابزار خدا براي هدایت ما میشود. اگر خدا با مسیر زندگی ما خوشنود باشد ، آرامش او با ماست .
وقتی در مسیر اشتباه هستیم پریشانی را در روح خود حس میکنیم. این همانند زنگ خطریست از سوی خدا . با دنبال کردن آرامش خدا ، مقصود زندگی خود را به کمال میرسانیم.
د - در مقام یک ايماندار مسیحی ، مسئولیم آرامش مسيح را به هر مکان و موقعیتی که در آن قرار میگیریم منتقل و منعكس كنيم.
یوحنا باب ۱۴ آیه ۲۷
افسسیان باب ۲ آیه ۱۴
رومیان باب ۸ آیه ۶
اول پطرس باب ۳ آیه ۱۰-۱۲
کولسیان باب ۳ آیه ۱۵
فیلیپیان باب ۴ آیه ۷
عبرانیان باب ۱۲ آیه ۱۴
رومیان باب ۱۲ آیه ۱۸
رومیان باب ۱۴ آیه ۱۹
افسسیان باب ۴ آیه ۳
Tuesday, August 13, 2019
عهد جديد
"خداوند میگوید: اینک ایامی میآید که با خاندان اسرائیل و خاندان یهودا عهد تازهای خواهم بست... شریعت خود را در باطن ایشان خواهم نهاد و آن را بر دل ایشان خواهم نوشت. ارميا٣١: ٣١،٣٣
وقتيكه خداوند در صحراى سينا با قوم بنى اسرائيل عهد بست، به ايشان فرمود، "اکنون اگر آواز مرا فی الحقیقه بشنوید، و عهد مرا نگاه دارید، همانا خزانه خاص من از جمیع قومها خواهید بود" (خروج١٩: ٥). اما متأسفانه اسرائيليها قدرت اطاعت از عهد عتيق خداوند را نداشتند. آنها همانند سایر انسانها ذات نفسانى و گناه آلود داشتند. عهد عتيق فيض خداوند را به همراه نداشت تا به آنها توانايى اطاعت کردن از خدا را ببخشد. شريعت عهد عتيق فقط گناهان مردم را نمايان مى كرد و به آنها خاطر نشان می کرد که شریعت خدا را زیر پا گذاشته، علیه خداوند گناه کرده اند.
در ارميا ٣١ خداوند وعده عهد جديد را به بنى اسرائيل داد تا بتوانند با کمک آن همراه با اطاعت از خدا زندگى كنند. خداوند به يهوديان وعده داد كه در عهد جديد، شريعت خود را در باطن ايشان قرار دهد و در دل ايشان بنويسد. "نه به مرکب بلکه به روح خدای حی، نه بر الواح سنگ، بلکه بر الواح گوشتی دل" (دوم قرنتيان٣:٣). خداوند این کار را کرد تا یهودیان همانند داود بگويند، "در بجا آوردن اراده تو ای خدای من رغبت میدارم و شریعت تو در اندرون دل من است" (مزامير٤٠: ٨).
اما عهد جدید پر از فیض و راستی است که باعث زنده شدن انسان می شود. "که او ما را هم کفایت داد تا عهد جدید را خادم شویم، نه حرف را بلکه روح را، زیرا که حرف می کشد لیکن روح زنده می کند" (دوم قرنتیان3: 6). عیسی مسیح با خون خود با تمامی انسانها عهد بست تا گناهان آنها را ببخشد و آنها را از مردگان زنده کرده، حیات جاودان به ایشان ببخشد. "و پیاله را گرفته، شکر نمود و بدیشان داده، گفت: همه شما از این بنوشید، زیرا که این است خون من در عهد جدید که در راه بسیاری بجهت آمرزش گناهان ریخته می شود." متی26: 27-28
خدایا تو را شکر می کنم که بوسیله ریخته شدن خون عیسی مسیح برای گناهان، با ما عهد جدید بستی تا نه تنها گناهان ما را ببخشی بلکه ما را به عنوان فرزندان خود نیز قبول کرده، وارد حیات جاودانی در بهشت کنی. در نام عیسی مسیح، آمین
وقتيكه خداوند در صحراى سينا با قوم بنى اسرائيل عهد بست، به ايشان فرمود، "اکنون اگر آواز مرا فی الحقیقه بشنوید، و عهد مرا نگاه دارید، همانا خزانه خاص من از جمیع قومها خواهید بود" (خروج١٩: ٥). اما متأسفانه اسرائيليها قدرت اطاعت از عهد عتيق خداوند را نداشتند. آنها همانند سایر انسانها ذات نفسانى و گناه آلود داشتند. عهد عتيق فيض خداوند را به همراه نداشت تا به آنها توانايى اطاعت کردن از خدا را ببخشد. شريعت عهد عتيق فقط گناهان مردم را نمايان مى كرد و به آنها خاطر نشان می کرد که شریعت خدا را زیر پا گذاشته، علیه خداوند گناه کرده اند.
در ارميا ٣١ خداوند وعده عهد جديد را به بنى اسرائيل داد تا بتوانند با کمک آن همراه با اطاعت از خدا زندگى كنند. خداوند به يهوديان وعده داد كه در عهد جديد، شريعت خود را در باطن ايشان قرار دهد و در دل ايشان بنويسد. "نه به مرکب بلکه به روح خدای حی، نه بر الواح سنگ، بلکه بر الواح گوشتی دل" (دوم قرنتيان٣:٣). خداوند این کار را کرد تا یهودیان همانند داود بگويند، "در بجا آوردن اراده تو ای خدای من رغبت میدارم و شریعت تو در اندرون دل من است" (مزامير٤٠: ٨).
اما عهد جدید پر از فیض و راستی است که باعث زنده شدن انسان می شود. "که او ما را هم کفایت داد تا عهد جدید را خادم شویم، نه حرف را بلکه روح را، زیرا که حرف می کشد لیکن روح زنده می کند" (دوم قرنتیان3: 6). عیسی مسیح با خون خود با تمامی انسانها عهد بست تا گناهان آنها را ببخشد و آنها را از مردگان زنده کرده، حیات جاودان به ایشان ببخشد. "و پیاله را گرفته، شکر نمود و بدیشان داده، گفت: همه شما از این بنوشید، زیرا که این است خون من در عهد جدید که در راه بسیاری بجهت آمرزش گناهان ریخته می شود." متی26: 27-28
خدایا تو را شکر می کنم که بوسیله ریخته شدن خون عیسی مسیح برای گناهان، با ما عهد جدید بستی تا نه تنها گناهان ما را ببخشی بلکه ما را به عنوان فرزندان خود نیز قبول کرده، وارد حیات جاودانی در بهشت کنی. در نام عیسی مسیح، آمین
Sunday, August 11, 2019
معنی واژه پرستش
واژۀ پرستش بهمعنای ابراز تشکر و قدرشناسی قلبی است. در عهدعتیق پرستش در قالب "حمد و ثنا"، "عرض حال"، "تقدیم قربانی"، "نذر کردن" (نه بهمعنای معامله با خدا بلکه ابرازِ عملی تشکر) و "کلاً تقدیم خود"، بیان میشد. عهدعتیق بهکرات بر لزوم پرستشی تأکید میورزید که در آن برگزاری مراسم و آیین جایگزین حالت وجودی شخصی نگردد. اگر فرد صادقانه با تمام قلب خود در حضور خدا حاضر نمیشد، پرستش او مقبول نبود (مزمور ۴۰:۶-۸؛ عاموس ۵:۲۱-۲۴). در واقع پرستش، پاسخ انسان به عملکرد سرشار از فیض و رحمت خداست.
پرستش واکنش انسان به کنش خداست (عبرانیان ۱۳:۱۵ و انجیل مرقس ۱۰:۴۵) و هر چه این واکنش آگاهانهتر صورت گیرد، پرستش با محتواتر میگردد. عهدجدید نیز بهصراحت تقدیم همۀ وجود و زندگی خود به خدا را پرستش قلمداد میکند (رومیان ۱۲:۱). به یک معنا، عملکرد غیر از آن در نقطۀ مقابل پرستش قرار میگیرد. عهدجدید نیز همچون عهدعتیق پرستشی که ما را نسبت به نیازهای نیازمندان بیتفاوت میکند، مزمت مینماید چرا که ابراز لطف و محبت به خدا میباید در خود شخص چنین رویکردهایی را نسبت به دیگران ایجاد کند.
پرستش واکنش انسان به کنش خداست (عبرانیان ۱۳:۱۵ و انجیل مرقس ۱۰:۴۵) و هر چه این واکنش آگاهانهتر صورت گیرد، پرستش با محتواتر میگردد. عهدجدید نیز بهصراحت تقدیم همۀ وجود و زندگی خود به خدا را پرستش قلمداد میکند (رومیان ۱۲:۱). به یک معنا، عملکرد غیر از آن در نقطۀ مقابل پرستش قرار میگیرد. عهدجدید نیز همچون عهدعتیق پرستشی که ما را نسبت به نیازهای نیازمندان بیتفاوت میکند، مزمت مینماید چرا که ابراز لطف و محبت به خدا میباید در خود شخص چنین رویکردهایی را نسبت به دیگران ایجاد کند.
Tuesday, August 6, 2019
فرق مذهب و مسیحیت چیست؟
مسیحیت چنانکه بعضی میپندارند مذهب نیست، بلکه تنها راه و رابطۀ بین خدا و انسان است، که از خود خدا شروع میشود و به خود خدا میرسد. در مذهب، انسان میخواهد با اجرای قوانینی چند به خدا برسد، ولی میدانیم که این کار امکان پذیر نیست. در مسیحیت خدا به سوی انسان میآید و انسان هیچ نقشی در برقراری رابطه با خدا ندارد جز اینکه به آنچه دربارۀ این رابطه در کتاب مقدس بر دنیا مکشوف شده است ایمان بیاورد. میدانیم این ایمان به خاطر مسیح به ما عطا میشود (فیلیپیان ۱ :۲۹) و از ما سرچشمه نمیگیرد
Monday, August 5, 2019
جلال آینده
18در نظر من، رنجهای زمان حاضر در قیاس با جلالی که در ما آشکار خواهد شد، هیچ است. 19زیرا خلقت با اشتیاق تمام در انتظار ظهور پسران خداست. 20زیرا خلقت تسلیم بطالت شد، نه به خواست خود، بلکه به ارادۀ او که آن را تسلیم کرد، با این امید که 21خودِ خلقت نیز از بندگی فساد رهایی خواهد یافت و در آزادی پرجلال فرزندان خدا سهیم خواهد شد.
22ما میدانیم که تمام خلقت تا هماکنون از دردی همچون درد زایمان مینالد. 23و نه تنها خلقت،بلکه خود ما نیز که از نوبر روح برخورداریم، در درون خویش ناله برمیآوریم، در همان حال که مشتاقانه در انتظار پسرخواندگی، یعنی رهایی بدنهای خویش هستیم. 24زیرا با همین امید نجات یافتیم. امّا امیدی که به دست آمد، دیگر امید نیست. چگونه کسی میتواند به امید چیزی باشد که آن را یافته است؟ 25امّا اگر به چیزی امیدواریم که هنوز ندیدهایم، بردبارانه انتظارش را میکشیم.
26و روح نیز در ضعف ما به یاریمان میآید، زیرا نمیدانیم چگونه باید دعا کنیم. امّا روح با نالههایی بیانناشدنی، برای ما شفاعت میکند.
رومیان 8
تقدیس یعنی چه؟
تقدیس عمل جدا ساختن یا وقف نمودن یک شخص یا یک شی برای خدمت به خداوند است. وقتی کسی یا چیزی برای خداوند تقدیس میشود، بدین مفهوم است که آن شخص یا آن چیز کاملا تحویل خداوند میگردد تا برای انجام امور خداوند مورد استفاده قرار گیرد.
تقدیس همچنین به مفهوم ” مقدّس ساختن“ و ” درخور ساختن“ است (فهرست لغات: قدّوسیت مشاهده شود). خداوند در عهد قدیم مراسم تقدیس را فراهم آورد که به موجب آن افراد و اشیا میتوانستند مقدّس شده و بدینسان درخور و مناسب خدمت در معبد شوند (خروج ۲۹: ۱-۹ و تفسیر آن مشاهده شود).
گرچه تقدیس حقیقی امری ظاهری و مذهبی نیست. تقدیس حقیقی حاکی از طهارت باطنی، و پاکی درونی و قلبی یک شخص است. این کار صرفا فقط بوسیله روح خود خداوند یعنی روحالقدس امکان پذیر است؛ اینک کل تقدیس برای مسیحیان کاملا باطنی و روحانی بوده که بوسیله روحالقدس به مرحله انجام میرسد.
منبع: رازگاه
تقدیس همچنین به مفهوم ” مقدّس ساختن“ و ” درخور ساختن“ است (فهرست لغات: قدّوسیت مشاهده شود). خداوند در عهد قدیم مراسم تقدیس را فراهم آورد که به موجب آن افراد و اشیا میتوانستند مقدّس شده و بدینسان درخور و مناسب خدمت در معبد شوند (خروج ۲۹: ۱-۹ و تفسیر آن مشاهده شود).
گرچه تقدیس حقیقی امری ظاهری و مذهبی نیست. تقدیس حقیقی حاکی از طهارت باطنی، و پاکی درونی و قلبی یک شخص است. این کار صرفا فقط بوسیله روح خود خداوند یعنی روحالقدس امکان پذیر است؛ اینک کل تقدیس برای مسیحیان کاملا باطنی و روحانی بوده که بوسیله روحالقدس به مرحله انجام میرسد.
منبع: رازگاه
پطرس Peter
لغت فوق به معنای « صخره » می باشد.
اطلاعات در مورد پطرس، بطور کلی در چهار کتاب اناجیل، اعمال باب ۱ تا ۱۵، در غلاطیان ۱ و ۲ ، و در دو رساله پطرس، دیده می شود.
پِطرُس شخصی یهودی بود که نام اصلی وی شمعون (در زبان یونانی سیمون) به معنای “ شنوا ” می باشد. نام پدر او یونا و و نام برادرش اندریاس که از شاگردان یحیی تعمید دهنده بود. وی ساکن بیت صیدا در شمال دریاچه جلیل بود و شغل وی ماهیگیری و با برادرش اندریاس و با یعقوب و یوحنا پسران زبدی ، شریک بوده.
پطرس از پیروان یحیی تعمید دهنده بود. عیسی نام وی را به کیفا که ترجمه آن پطرس می باشد، تغییر داد. پیتِر یا کیفا از اسامی آرامی است که در زبان یونانی قدیم پِطرُس نامیده می شده است، و تمامی آنها به معنای “ صخره ” می باشد.
داستان زندگی پطرس به دو دوره تقسیم می شود. اولین دوره از زمان خوانده شدن وی به شاگردی تا عروج عیسی به آسمان، و دومین دوره پس از عروج عیسی و شامل خدمات زمینی وی می باشد.
۱- اولین دوره شامل وقایعی است که قبل از به صلیب کشیدن مسیح و اتفاقات بعد از آن می باشد.
پطرس اولین شاگرد از دوازده شاگرد عیسای مسیح بوده است. وی و سایر شاگردان پس از بازگشت از میهمانی عروسی در قانای جلیل، به عیسی ایمان آوردند. او عیسی را، مسیح پسر خدای زنده خواند و عیسی کلیدهای ملکوت آسمان را به وی سپرد. پطرس یکی از سه شاگردی بود که توسط عیسی به بالای تپه ای برده شد و او حضور الیاس و موسی را با مسیح دید.
پطرس و یوحنا مامور تدارک شام فصح ( شام آخر ) گردیند. پطرس یکی از کسانی بود که عیسی با خود به باغ جتسیمانی برد. عیسای مسیح برای وی دعا کرد تا ایمانش توسط شیطان تلف نشود و به وی گفت قبل از بانگ خروس سه بار وی را انکار خواهد کرد. زمانیکه عیسی را دستگیر می کردند، پطرس به حمایت از عیسی، شمشیر کشیده و گوش یکی از سربازان را قطع کرد و مسیح وی را مورد نکوهش قرار داد.
در هنگامی که عیسی را سران قوم یهود بازخواست می کردند، وی سه بار قبل از خواندن خروس، دوستی با عیسی را انکار کرد و سپس به گوشه ای رفت و گریست.
دیگر از پطرس تا رستاخیز مسیح از مردگان چیزی دیده نمی شود. فرشته ای که خبر برخاستن مسیح از مردگان را به زنان گفت، بطور ویژه از پطرس نام می برد.
پطرس و یوحنا اولین کسانی بودند که مریم مجدلیه پس از آنکه سنگ قبر را در جایش ندید، به آنان اطلاع داد، و پطرس اولین نفری بود که وارد قبر شده و کفن را باز شده دید و از عیسی هیچ خبری نبود. وی عیسی را قبل از سایر شاگردان زنده دید. فردای آنروز عیسی باز در کناره دریای طبریه، در بین شاگردان حضور پیدا کرد و پس از معجزه صید ماهی، پطرس اولین کسی بود که به او خوش آمد گفت، و بعد از خوردن صبحانه، عیسی سه بار از پطرس پرسید: “ای شمعون، پسر یونا، آیا مرا بیشتر از اینها محبت مینمایی؟” و پطرس جواب داد بلی خداوندا، تو میدانی که تو را دوست میدارم و پیمان خود را در پیروی از عیسی تا مرگ استوار ساخت.
۲- دومین دوران زندگی پطرس از عروج مسیح تا تغییر و تبدیل پولس بصورتی خلاصه بازگو می شود.
در روز پنطیکاست به سبب سخنرانی پطرس، که پر از روح القدس بود، تعداد زیادی به مسیح ایمان آوردند.
پطرس مدت زمانی نیز در انطاکیه به فعالیت پرداخت و در شورایی که در اورشلیم جهت ختنه شدن غیر یهودیانی که ایمان آورده بودند، شرکت و بر علیه این عقیده سخنرانی کرد و در این جلسه پولس را نیز ملاقات نمود.
در مورد مرگ وی در کتاب مقدس هیچ چیزی گفته نشده است.گفته می شود که وی در سال ۶۷ بعد از میلاد در سن ۷۵ سالگی در رُم به شهادت رسیده است. مرگ وی را به گفتار مسیح در یوحنا باب ۲۱ آیه ۱۸ و ۱۹ تشبیه می کنند. در زمان نرون به مرگ بوسیله صلیب محکوم شد، ولی بنا به درخواست خودش، او را بصورت وارونه مصلوب کردند، چون خود را کوچکتر از آن می دانست که همانند مسیح مصلوب شود. اما در کتاب مقدس در این باره و مرگ وی چیزی گفته نشده است.
نام وی در اول لیست شاگردان مسیح آمده، و او سخنران آنان برای عموم مردم بوده است. او امیدوار، دلیر، مطمئن، با جرات، رک گو، عمل کننده، پر انرژی، قوی، پر قوت، با محبت و پر از ایمان به استاد خود تا جایی که مصلوب گردید، بوده است. وی دارای سرشت و طبیعت اخلاقی عجیب و ناهماهنگی بود، گاهی اوقات او را عجول و بی پروا می بینیم، که خود را جلو می انداخته است. اما بعدها با فیض خداوند، او بر این نقایص پیروز شده و وارد فروتنی و تواضع و ملایمتی بسیار زیبا می شود.
دو رساله توسط پطرس در اواخر زندگیش نوشته شده است. این رسالات بویژه برای یهودیانی که مسیحی شده بودند و در شهرهای مختلفی در آسیای صغیر پراکنده و زندگی می کردند، نوشته شده است.
نماد پطرس دو کلید بصورت ضربدر و یک صلیب وارونه می باشد، که معمولا روی تصویر یک سِپر کشیده می شود.
تصویر کلید به واسطه آن است که پس از آنکه پطرس به عیسی پاسخ داد که او مسیح، پسر خدای زنده است. عیسی کلیدهای ملکوت آسمان را به وی سپرد.
تصویر صلیب وارونه، نمادی از به شهادت رسیدن پطرس است، که به خاطر تقاضای خودش به صورت وارونه به صلیب کشیده شد.
بیست و نهم ماه ژوئن (June) هر سال، روزی است که برای یادبود پطرس، اختصاص یافته است.
اطلاعات در مورد پطرس، بطور کلی در چهار کتاب اناجیل، اعمال باب ۱ تا ۱۵، در غلاطیان ۱ و ۲ ، و در دو رساله پطرس، دیده می شود.
پِطرُس شخصی یهودی بود که نام اصلی وی شمعون (در زبان یونانی سیمون) به معنای “ شنوا ” می باشد. نام پدر او یونا و و نام برادرش اندریاس که از شاگردان یحیی تعمید دهنده بود. وی ساکن بیت صیدا در شمال دریاچه جلیل بود و شغل وی ماهیگیری و با برادرش اندریاس و با یعقوب و یوحنا پسران زبدی ، شریک بوده.
پطرس از پیروان یحیی تعمید دهنده بود. عیسی نام وی را به کیفا که ترجمه آن پطرس می باشد، تغییر داد. پیتِر یا کیفا از اسامی آرامی است که در زبان یونانی قدیم پِطرُس نامیده می شده است، و تمامی آنها به معنای “ صخره ” می باشد.
داستان زندگی پطرس به دو دوره تقسیم می شود. اولین دوره از زمان خوانده شدن وی به شاگردی تا عروج عیسی به آسمان، و دومین دوره پس از عروج عیسی و شامل خدمات زمینی وی می باشد.
۱- اولین دوره شامل وقایعی است که قبل از به صلیب کشیدن مسیح و اتفاقات بعد از آن می باشد.
پطرس اولین شاگرد از دوازده شاگرد عیسای مسیح بوده است. وی و سایر شاگردان پس از بازگشت از میهمانی عروسی در قانای جلیل، به عیسی ایمان آوردند. او عیسی را، مسیح پسر خدای زنده خواند و عیسی کلیدهای ملکوت آسمان را به وی سپرد. پطرس یکی از سه شاگردی بود که توسط عیسی به بالای تپه ای برده شد و او حضور الیاس و موسی را با مسیح دید.
پطرس و یوحنا مامور تدارک شام فصح ( شام آخر ) گردیند. پطرس یکی از کسانی بود که عیسی با خود به باغ جتسیمانی برد. عیسای مسیح برای وی دعا کرد تا ایمانش توسط شیطان تلف نشود و به وی گفت قبل از بانگ خروس سه بار وی را انکار خواهد کرد. زمانیکه عیسی را دستگیر می کردند، پطرس به حمایت از عیسی، شمشیر کشیده و گوش یکی از سربازان را قطع کرد و مسیح وی را مورد نکوهش قرار داد.
در هنگامی که عیسی را سران قوم یهود بازخواست می کردند، وی سه بار قبل از خواندن خروس، دوستی با عیسی را انکار کرد و سپس به گوشه ای رفت و گریست.
دیگر از پطرس تا رستاخیز مسیح از مردگان چیزی دیده نمی شود. فرشته ای که خبر برخاستن مسیح از مردگان را به زنان گفت، بطور ویژه از پطرس نام می برد.
پطرس و یوحنا اولین کسانی بودند که مریم مجدلیه پس از آنکه سنگ قبر را در جایش ندید، به آنان اطلاع داد، و پطرس اولین نفری بود که وارد قبر شده و کفن را باز شده دید و از عیسی هیچ خبری نبود. وی عیسی را قبل از سایر شاگردان زنده دید. فردای آنروز عیسی باز در کناره دریای طبریه، در بین شاگردان حضور پیدا کرد و پس از معجزه صید ماهی، پطرس اولین کسی بود که به او خوش آمد گفت، و بعد از خوردن صبحانه، عیسی سه بار از پطرس پرسید: “ای شمعون، پسر یونا، آیا مرا بیشتر از اینها محبت مینمایی؟” و پطرس جواب داد بلی خداوندا، تو میدانی که تو را دوست میدارم و پیمان خود را در پیروی از عیسی تا مرگ استوار ساخت.
۲- دومین دوران زندگی پطرس از عروج مسیح تا تغییر و تبدیل پولس بصورتی خلاصه بازگو می شود.
در روز پنطیکاست به سبب سخنرانی پطرس، که پر از روح القدس بود، تعداد زیادی به مسیح ایمان آوردند.
پطرس مدت زمانی نیز در انطاکیه به فعالیت پرداخت و در شورایی که در اورشلیم جهت ختنه شدن غیر یهودیانی که ایمان آورده بودند، شرکت و بر علیه این عقیده سخنرانی کرد و در این جلسه پولس را نیز ملاقات نمود.
در مورد مرگ وی در کتاب مقدس هیچ چیزی گفته نشده است.گفته می شود که وی در سال ۶۷ بعد از میلاد در سن ۷۵ سالگی در رُم به شهادت رسیده است. مرگ وی را به گفتار مسیح در یوحنا باب ۲۱ آیه ۱۸ و ۱۹ تشبیه می کنند. در زمان نرون به مرگ بوسیله صلیب محکوم شد، ولی بنا به درخواست خودش، او را بصورت وارونه مصلوب کردند، چون خود را کوچکتر از آن می دانست که همانند مسیح مصلوب شود. اما در کتاب مقدس در این باره و مرگ وی چیزی گفته نشده است.
نام وی در اول لیست شاگردان مسیح آمده، و او سخنران آنان برای عموم مردم بوده است. او امیدوار، دلیر، مطمئن، با جرات، رک گو، عمل کننده، پر انرژی، قوی، پر قوت، با محبت و پر از ایمان به استاد خود تا جایی که مصلوب گردید، بوده است. وی دارای سرشت و طبیعت اخلاقی عجیب و ناهماهنگی بود، گاهی اوقات او را عجول و بی پروا می بینیم، که خود را جلو می انداخته است. اما بعدها با فیض خداوند، او بر این نقایص پیروز شده و وارد فروتنی و تواضع و ملایمتی بسیار زیبا می شود.
دو رساله توسط پطرس در اواخر زندگیش نوشته شده است. این رسالات بویژه برای یهودیانی که مسیحی شده بودند و در شهرهای مختلفی در آسیای صغیر پراکنده و زندگی می کردند، نوشته شده است.
نماد پطرس دو کلید بصورت ضربدر و یک صلیب وارونه می باشد، که معمولا روی تصویر یک سِپر کشیده می شود.
تصویر کلید به واسطه آن است که پس از آنکه پطرس به عیسی پاسخ داد که او مسیح، پسر خدای زنده است. عیسی کلیدهای ملکوت آسمان را به وی سپرد.
تصویر صلیب وارونه، نمادی از به شهادت رسیدن پطرس است، که به خاطر تقاضای خودش به صورت وارونه به صلیب کشیده شد.
بیست و نهم ماه ژوئن (June) هر سال، روزی است که برای یادبود پطرس، اختصاص یافته است.
Subscribe to:
Posts (Atom)
آیا مسیح بر روی زمین فقیر بود یا ثروتمند؟
گاهی مسیحیان درباره این موضوع بحث می کنند که آیا مسیح بر روی زمین فقیر بود یا ثروتمند؟ ابتدا باید بدانیم کتاب مقدس چه گزارشی می دهد: پولس ن...
-
در انجیل یوحنا باب ۲۰ آیه ۷ می خوانیم که آن دستمالی که با آن سر و صورت عیسی مسیح را پوشانده بودند، به کناری همراه با پارچه های کفن انداخته ...
-
گاهی احساس کمبود میکنید؛ کمبود عشق، کمبود توجه، کمبود پول. اما اگر فکر کنید که ماهيت شما همین احساس کمبودها هست، باید بدانید که برای ه...
-
دوم تيموتائوس 2: 19 گيولموت ها پرندگان سياه و سفيدي هستند که در ساحل درياي شمال روی تخته سنگ ها زندگی می کنند. آنجا محلي است که هزاران نوع...