Total Pageviews

Thursday, October 31, 2019

صهیون

صهیون نام متعارف اورشلیم و بویژه در بر گیرنده خیمه مقدّس خداوند در اورشلیم است. خیمه مقدّس یا معبد در اورشلیم و در یک منطقه مرتفع واقع شده بود که به کوه معبد نیز معروف بود. به این کوه اغلب به عنوان ” کوه صهیون“ اشاره شده است.
صهیون (اورشلیم) در عهد قدیم از اهمیت بسزایی برخوردار بود زیرا مکانی بود که خداوند جهت سکونت نام خود برگزیده بود (تثنیه ۱۲: ۵)؛ معبد اورشلیم نمادی از محل سکونت زمینی خداوند و مرکز حاکمیت وی بر زمین بود.
گرچه باید بخاطر داشته باشیم که اورشلیم و معبد آن فقط نماد محل سکونت خداوند بود؛ و محل سکونت واقعی خداوند در آسمان است.

🍃۳۱ اکتبر "روز اصلاح"🍃

🔆مارتین لوتر🔆 (۱۰ نوامبر ۱۴۸۳ تا ۱۸ فوریه ۱۵۴۶) یک راهب آلمانی بود که یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌ها در تاریخ آیین مسیحیت و پدر اصلاحات نهضت پروتستان شد.

❇️او از بسیاری از اعتقادات کلیسای کاتولیک رم انتقاد کرد. او به طور خاص معتقد بود تنها منبع مشروع برای تفسیر کلام مسیح، «کتاب مقدس انجیل» است و نه کلیسای کاتولیک رم.

❇️ مارتین لوتر، انجیل را نیز از یونانی به آلمانی ترجمه کرد و آن را برای عموم مردم قابل دسترس نمود.

❇️مارتین لوتر در سال ۱۵۰۱ به تحصیل در رشته هنر در دانشگاه ارفورت (Erfurt) شد. او پس از کسب مدرک لیسانس به خواسته پدرش در رشته حقوق ثبت‌نام کرد که البته پس از دو ماه ترک تحصیل نمود.

❇️ظاهراً وقوع یک رعد و برق باعث تغییر مسیر زندگی لوتر شد. وحشتی غیرقابل توصیف وجودش را فراگرفت، به درگاه خدا پناه آورد. در آنجا تصمیم گرفت راهب شود و زندگی خود را وقف خداوند کند.

❇️به عنوان راهب، لوتر احساس خشکی معنوی می کرد. به این دلیل که او حس می کرد که گناه های وی به جای کم شدن بزرگ تر شده اند. او به این باور رسید که انسان‌ها براساس اعمال خود و توجیه آن به درگاه خدا ناتوانند تا بخششِ وی را به دست آورند، بلکه این لطفِ الهی است که شامل حال بندگان خواهد شد و آن‌ها باید با فروتنی، رحمت خدا را قبول نمایند.

❇️در سال ۱۵۱۷، مارتین لوتر برای اولین بار به کلیسای کاتولیک در مورد فروش بخشش گناهان بوسیله پول اعتراض کرد.   
بسیاری از کشیشان کلیسای کاتولیک خود را نمایندگان خدا در روی زمین می‌خواندند. آنها از مردم عوام پول میگرفتند تا در عوض برای آنها نزد خداوند «شفاعت» کنند. سپس به آنها سندهایی می‌فروختند که تمام گناهانشان را می‌بخشید و رفتن آنها را به بهشت تضمین می‌کرد.

🔆👈 مارتین لوتر استدلال کرد که تنها "ایمان" است که می تواند باعث آمرزش گناهان شود نه پرداخت پول.👉🔆

❇️او ادعانامه‌ای در ۹۵ ماده یا تز تنظیم کرد و آن را به در کلیسای بزرگ شهر آویخت. او کلیسای کاتولیک را متهم می‌کرد که وظیفه اصلی خود،‌ یعنی تعلیم آموزه‌های مسیح را به فراموشی سپرده است و‌ مؤمنان را از فیض و رحمت الهی دور می‌کند.

❇️کشیشانی که لوتر کسب و درآمد آنها را به خطر انداخته بود، نزد پاپ، پیشوای کلیسای کاتولیک شکایت بردند.

❇️کلیسای رم کشیش جوان را کافر اعلام‌ کرد، خواهان تحویل وی به رم و مجازات او شد.

❇️لوتر همچنان از پس‌گرفتن نظرات خود سر باز زد و معصومیت پاپ را زیر سوال برد.‌ او عقیده داشت که پاپ یک بنده عادی خداوند است،‌ پس چه حق دارد درباره کفر و ایمان بندگان دیگر داوری کند؟

❇️مارتین لوتر با یک راهبه سابق ازدواج کرد و در نتیجه مهر تاییدی برای ازدواج شخصیت روحانی در سنت پروتستان ایجاد کرد. وی با همسر خود، کاتارینا فون بورا، دارای ۵ فرزند شدند.

❇️لوتر در ۱۸ فوریه ۱۵۴۶ در ۶۲ سالگی در اثر بیماری قلبی درگذشت و در پایگاه وعظ و تدریس خود یعنی کلیسای ویتنبرگ به خاک سپرده شد...

چرا ما خدا را پرستش مي كنيم؟

پرستش در مسيحيت بسيار متفاوت است با پرستش در  مذاهب.

در مذاهب از روي ترس و اجبار  پرستش مي كنند.
 در مذاهب، پرستش مي كنند شايد گناهانشان آمرزيده شود،
در مذاهب، پرستش مي كنند كه كار خوب و اعمال خوب انجام بدهند.

اما زمانيكه به نام عيسي مسيح گناه شما بخشيده مي شود.
 رنگ پرستش و دليل آن بسيار متفاوت مي شود.

به عنوان مثال:
١- ما پرستش مي كنيم چون محبت خداوند را ديده و احساس  كرده ايم. (روميان٥: ٨)

٢-ما پرستش مي كنيم چون به عنوان فرزندان خداوند، مي خواهيم با پدر آسماني خود  در رابطه باشيم. (يوحنا١: ١٢)

٣-ما مسيح را پرستش مي كنيم، زيرا مي خواهيم كه قدرت خداوند را روزانه بطلبيم. (روميان٨: ١٥-١٦)

٤-ما خدا را پرستش مي كنيم، تا از روز بلا و شرير به دور باشيم. (انجيل لوقا٢٢: ٤٠)

ترتیب الهی چنین است

ترتیب الهی چنین است. او، منظورم خدا، به واقع روح است.  پس او آفرید... او وارد نقش دیگری شد. چه بسا تصور «یهوه کوچک» مایه‌ی حیرت مردم شود. می‌توانست در کسوت انسانی بالغ وارد شود ولی به جای آن در آخوری به دنیا آمد. یهوه کوچک چون بچه‌ای خردسال گریست. یهوه‌ی کوچک چون هر پسربچه بازی کرد. یهوه‌ی کوچک چون نجاری کارگری کرد! یهوه‌ی کوچک نوجوانی را تجربه کرد. با صورتی آلوده از آب دهان افراد مست و تف سربازان میان آسمان و زمین  معلق شد. یهوه چنین در راه فرزندان خویش طعم مرگ را چشید. یهوه مرگ را برای رهایی‌سازی تجربه کرد. شخص دیگری نبود بلکه خود خدا بود...این عملکردش بود. چرا چنین کرد؟ چون مایل بود باز در قلب بشر جا بگیرد.

علت ظهور مسيح وساکن شدن او در ميان ما چه بود؟چرا به زمین آمد؟

علت این  بودکه بدانيم خداوند با مشکلات
ورنجهای ما آشناست. تاتمامی پسران ودختران آدم درک کنند که خالق هستی، دوست
گناهکاران است.درتمام تعاليم فيض،درتمام وعده های شادی بخش ، در هرعمل محبت
آميز ، ودر هر جاذبه ی الهی نشان داده شده درحيات منجی برروی زمين ، متوجه می
شويم که " خدا با ماست ". 
شيطان شريعت محبت آميز خداوند را به عنوان احکام خود خواهانه معرفی می
کند. واطاعت از دستورات آن را غير ممکن اعلام می کند. او مسئوليت گناه وسقوط
والدين اوليه ما وتمامی مصائب حاصل از آن را به خالق جهان نسبت می دهد. او افراد
را وادار می کند تا خدارا به چشم خدايی که خالق گناه ، رنج ومرگ است ، نگاه کنند. 
عيسی آمد تا اين دروغ شيطان را افشاء کند.او همچون يکی از ما ميبايستی سرمشقِ
اطاعت می شد و به همين دليل،طبيعت ما را برخود گرفت وتجربيات ما را پشت سر
گذاشت." از همين رو ، لازم بود ازهر حيث همانند برادران خود شود." عبرانيان ١٢
آيه ١٧ .اگرما مجبور به تحمل تجربياتی می شديم که عيسی متحمل نشده بود، آنگاه
شيطان با استفاده از اين موضوع ميتوانست ادعا کند که قدرت خداوند برای مقابله با
وسوسه ها ناکافی بوده وما نخواهيم توانست با استفاده از قدرت الهی در مقابل وسوسه
ها بايستيم . ازهمين رو لازم بود که عيسی ،" ازهر حيث همچون ما وسوسه شود." 
عبرانيان ۴ آيه ١۵ .او با هر وسوسه ای که ما در معرض آن قرار می گيريم ، مواجه
شد واز همان قدرتی که به رايگان به ما داده شده است،استفاده کرده ودر مقابل وسوسه
ها ايستاد. او به عنوان انسان با وسوسه ها روبرو شد وبا قدرتی که خدا به او داده بود،
بر وسوسه- ها پيروز شد . عيسی می فرمايد،" ای خدای من ، اراده ی تو را بجا آوردم
واحکام تو را دردل خود حفظ می کنم

برگرفته از کتاب آرزوی اعصار
بقلم خانم ال .ان.جی.وایت صفحه 4

عیسی مسیح خود را چگونه معرفی میکند ؟

ﻣﻦ ﭘﺴرﺧﺪا ﻫﺴﺘﻢ:
ﻋﯿﺴﯽ ﻣﺴﯿﺢ ﺧﻮد را ﭘﺴﺮ ﺧﺪا به معنی اﯾﻨﮑﻪ ﻣﻦ ﺧﺪاﺋﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺟﺴﻢ ﭘﻮﺷﯿﺪم اﻋﻼم می کند ﮐﻪ ﯾﻬﻮدﯾﺎن ﻣﻌﻨﯽ آن را ﻣﯿﺪاﻧﺴﺘﺪ و ﻫﺮ ﻣﻮﻗﻊ او اﯾﻦ را اﻋﻼم ﻣﯿﮑﺮد آﻧﻬﺎ ﺳﻨﮓ ﺑﺮﻣﯿﺪاﺷﺘﻨﺪ ﮐﻪ او را ﺳﻨﮕﺴﺎر ﮐﻨﻨﺪ  .او نمی خواست ﮐﻪ از ﻧﻈﺮ الاهیاتی ﻏﻠﻂ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﺪ اﮔﺮ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺧﺪا ﻫﺴﺘﻢ ﺑﺪون اﯾﻨﮑﻪ ﭘﺴﻮﻧﺪ ﭘﺴﺮ در اﯾﻦ ﺻﻮرت در ﻓﮑﺮ ﯾﮏ ﯾﻬﻮدي ﮐﻠﻤﻪ ﺧﺪا ﺑﻪ ﭘﺪر ﯾﻌﻨﯽ ﺑﻌﺪ روح اﻃﻼق ﻣﯿﺸﺪ و ﻣﺴﯿﺢ در ﺑﻌﺪ ﺟﺴﻢ ﺑﻮد ﻧﻪ در ﺑﻌﺪ روح ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﻣﻦ ﺧﺪا ﻫﺴﺘﻢ ﺑﻠﮑﻪ ﺧﺪا ﺑﻮد وﻟﯽ از ﺑﻌﺪ روح ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﻣﺎده و ﺟﺴﻢ آﻣﺪه ﺑﻮد ﭘﺴﺮ  ﺧﺪا ﯾﮏ ﻟﻘﺐ اﺳﺖ و ﻣﻌﻨﯽ روﺣﺎﻧﯽ دارد ﻧﻪ ﭘﺴﺮ ﺑﻌﻨﻮان زاده ﺷﺪه و ﻋﻀﻮ ﺧﺎﻧﻮاده که ﯾﮏ ﭘﺪر ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ ﻓﺮزﻧﺪ ﭘﺴﺮ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
 ﻣﻦ ﭘﺴﺮاﻧﺴﺎن ﻫﺴﺘﻢ :
لوقا باب ١٩ آیه ١٠
زﯾﺮا ﮐﻪ ﭘﺴﺮاﻧﺴﺎن آﻣﺪه اﺳﺖ ﺗﺎ ﮔﻤﺸﺪه را ﺑﺠﻮﯾﺪ و ﻧﺠﺎت ﺑﺨﺸﺪ.
 اﯾﻦ ﻟﻘﺐ ﺧﺪا در ﺟﺴﻢ اﺳﺖ ﮐﻪ دوﺑﺎره  در ﻋﻬﺪ ﻗﺪﯾﻢ ﺑﻪ آن اﺷﺎره ﺷﺪه اﺳﺖ .داﻧﯿﺎل ﻧﺒﯽ در وﻗﺘﯽ در اﯾﺮان روﯾﺎ دﯾﺪ و ﺧﺪا را ﻣﻼﻗﺎت ﮐﺮد ﮔﻔﺖ ﮐﻪ او را ﺑﻪ ﺻﻮرت ﭘﺴﺮ اﻧﺴﺎن دیدم.

 ﻣﻦ و ﭘﺪر ﯾﮏ ﻫﺴﺘﯿﻢ:
یوحنا باب ١٠ آیه ٣٠
ﻋﯿﺴﯽ ﻣﺴﯿﺢ وﻗﺘﯽ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ و ﭘﺪر ﯾﮏ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﺑﺮاي ﯾﮏ ﯾﻬﻮدي ﮐﻪ ﮐﺘﺐ خوانده ﺑﻮد ﮐﺎﻣﻼ اﯾﻦ ﻣﻌﻨﯽ را داﺷﺖ ﮐﻪ او ﺧﻮد را خدا خطاب می کند .ﯾﻬﻮدﯾﺎن ﺑﺎ شنیدن اﯾﻦ ﺣﺮف ﺳﻨﮓ ﺑﺮداﺷﺘﻨﺪ ﮐﻪ او را سنگسار ﮐﻨﻨﺪ و ﻣﺴﯿﺢ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ چه ﻣﺮا ﺳﻨﮕﺴﺎر می خواهید ﮐﻨﯿﺪ؟  می گویند ﮐﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ اﯾﻦ ﮐﻪ ﺗﻮ را اﻧﺴﺎن می بینیم و ﺗﻮ ﻣﯿﮕﻮﺋﯽ ﮐﻪ ﺧﺪا ﻫﺴﺘﯽ .ﭘﺲ ﻣﻦ و ﭘﺪر ﯾﮏ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﯾﮏ ادﻋﺎي ﺧﺪاﺋﯽ ﺑﻮد. 

ﻣﻦ اول و آﺧﺮ ( اﻟﻒ و ﯾﺎ هستم )

مکاشفه باب ١ آیه ٨
ﻣﻦ ﻫﺴﺘﻢ اﻟﻒ و ﯾﺎ، اول و آﺧﺮ، ﮔﻮﯾﺪآن ﺧﺪاوﻧﺪ ﺧﺪا ﮐﻪ ﻫﺴﺖ و ﺑﻮد و ﻣﯽ  آﯾﺪ، ﻗﺎدر ﻋﻠﯽ اﻻﻃﻼق.
در اﯾﻦ آﯾﻪ ﻣﺴﯿﺢ ﺧﻮد را اول و آﺧﺮ ﻣﯿﺨﻮاﻧﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﭽﯿﺰ در او ﺧﻼﺻﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ .
در عهد عتیق در کتاب اشعیا نبی باب ٤٨ آیه ١٢ یهوه ( خدا ) ﺧﻮد را اول و آﺧﺮ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ .و ﺑﺎ اﯾﻦ ﺣﺮف ﻣﺴﯿﺢ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ همان ﯾﻬﻮه ﻫﺴﺘﻢ.
 ﻣﻦ راه ﻫﺴﺘﻢ :
یوحنا باب ١٤ آیه ٦
ﻋﯿﺴﯽ ﺑﺪو ﮔﻔﺖ  ﮐﺲ ﻧﺰد ﭘﺪر ﺟﺰ ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ ﻣﻦ ﻧﻤﯽ آﯾﺪ ﻋﯿﺴﯽ ﻣﺴﯿﺢ ﺧﻮد ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ راه ﻫﺴﺘﻢ ﻧﻪ آن ﮐﻪ آﻣﺪه ام و راه رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ﺧﺪا را ﻧﺸﺎن ﺑﺪﻫﻢ .او ﮐﺘﺎب ﻧﯿﺎورد ﯾﺎ راه را ﻧﺸﺎن ﻧﺪاد ﺑﻠﮑﻪ او ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺧﻮدم راه ﻫﺴﺘﻢ .ﭘﺲ اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ در دﻧﯿﺎ ﺑﻮﺳﯿﻠﻪ ﻣﺬاﻫﺐ ﻣﯿﺨﻮاﻫﻨﺪ ﮐﻪ راه را ﺑﻪ ﺧﺪا ﭘﯿﺪا ﮐﻨﻨﺪ  .و ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﻫﻤﻪ راه ﻫﺎ ﺑﺎﻻﺧﺮه ﺑﻪ ﺧﺪا ﺧﺘﻢ ﻣﯿﺸﻮد وﻟﯽ ﺧﺪا ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﻫﻤﻪ راه ﻫﺎ ﺑﻪ ﺗﺎرﯾﮑﯽ و دوري و ﻣﺮگ اﺳﺖ ﻓﻘﻂ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﻢ ﮐﻪ می تواﻧﻢ ﺑﯿﺎﯾﻢ و ﺷﻤﺎ را ﺑﺎ  خود ببرم
من راستی(حقیقت)هستم:
یوحنا باب ۱۴آیه۶

هالوين چيست؟

ما در كشوري زندگي ميكنيم كه بعلت محدوديت ها شناخت درستی از دنيای غرب ارائه نمی شود و همه چيز به شکل و فرم ديگری معرفی ميشود. يکی از آن جمله موارد شيطان پرستي است که در شمار مذاهب رسمي غرب است .به اين مفهوم كه بطور قانوني به ثبت رسيده وحتی از پرداخت ماليات هم معاف ميباشد.
امروزه ميبينيم كه شيطان پرستان داراي دانشكده ويژه خود ميباشند تاجائيكه صدها دانشجو در رشته علوم شيطان پرستي و جادوگري تحصيل مي كنند .حتي به زندانيان شيطان پرست اجازه ميدهند كه آداب و رسوم خاص مراسم عبادتي خود را انجام دهند .متاسفانه بيشتر پيروان اين مذاهب شيطاني؛ سياستمداران؛ پزشكان؛ افرادي در رده هاي بالاي پليس و حتي كشيشاني بی ايمان که در ظاهر خادم خدا هستند.
كلام خدا در اين رابطه در دوم قرنتيان فصل 11 آيات 13 و 14 مي فرمايد :زيرا اين اشخاص رسولان دروغين و خادمين فريبكار هستند ، كه خود را به شكل رسولان مسيح در ميآورند و اين چيز عجيبي نيست که شيطان خود را به صورت فرشته نور در ميآورد.
جشن هالوين زير بناي شيطاني و بت پرستي دارد .جشن هالوين آميخته با شب مقدس كاتوليك هاست .
شب يادبود مقدسين كليساي كاتوليك در ماه مي و از سال 843 ميلادي آغاز شد .سپس براي خوشنودي حكومت و مردم رُم اين تاريخ را به اول ماه نوامبر تغيير داده اند(روز جشن الهه يا خدای درخت و ميوه) سپس در آلمان و كشورهاي اسكانديناوي ابتدا اين جشن به هالوين تبديل شد؛ كه انگليسي ها با مهاجرت به امريکا  Evening Holy نوامبر را به آخر اكتبر تغيير دادند .بدين ترتيب شب مقدس به آمريكا رفت و اين رسم را در آنجا توسعه دادند.
سي و يكم اكتبر يعني روز هالوين سال روز مادر زمين نماد بركت برای رُم باستان بود .
در گذشته هاي بسيار دور پيشينيان؛ در اين روز انسانهاي زنده را در زنبيل ها گذاشته بعنوان قرباني به مادر زمين تقديم مي كردند و با اين تقديم در واقع آنها را زنده به گور كرده؛ مي كشتند .
بنابراين رفته رفته اين شب مقدس كاتوليك به شب هالوين و يا شب ظهور ارواح شرير تغيير يافته است در چنين روزي براي دستيابي به بركت فراوان (دام و غله)اولين فرزند خانواده را قرباني ميكردند و باور داشتند كه جادوگران سوار بر جاروي خود در آسمان به پرواز در مي آيند و زنان با شيطان كارهاي زشتي انجام ميدهند .
در اين ميان خود شيطان شيپور مينوازد و ارواح شرير بر بلندي تپه ها با جادوگران به رقص و پايكوبي مي پردازند و در شب هاي مهتابي در زير نور زرد ماه؛ گربه هاي سياه ؛ خفاش ها و جن و پري ها با آنها همراهي و همكاري مي كنند و همچنين اعتقاد داشتند كه ارواح شرير همراه ارواح مقدسين در اين شب بيرون مي آيند .
از اين رو براي پذيرايي از آنها سيب و گردو و بادام و غذا و نوشيدني در داخل سيني ها گذاشته تقديم ارواح مي كردند .
هنگاميكه روميهاي فاتحانه بريتانياي كبير را تسخير كردند جشن شيطان پرستي را به انگلستان و بالاخره مهاجرين انگليسي اين جشن را با خود به آمريكا هديه آورند.
امروزه آنچه ظاهراً از اين جشن ميبينيم شادي براي بچه ها و تعارف و تقسيم شيريني و شكلات است؛ اما هوشيار باشيم كه در پس اين پرده زيبا قدرت شيطان است كه عمل کرده و تقويت مي شود و همچنين گاهي ديده شده كه شيطان پرستان در چنين شبي خوردني ها و شكلات هاي مسموم در ميان مردم توزيع مي كنند .چنانچه به اخبار حوادث تلويزيون در شب هالوين توجه كنيد حوادثي نظير؛ آتش سوزي ؛ ضرب و شتم و حتي مرگ و مير بيشتر از هر وقت ديگر به چشم ميخورد .در اين شب انسانهای بيخبر از حقيقت، قرباني فريب شيطان مي شوند.
ميگويند مردي به نام "جك" شيطان را فريب داد تا با او كاري نداشته باشد. وقتي جك در گذشت چون اجازه رفتن به بهشت يا جهنم به او داده نشد او خود را در تاريكي با نهادن زغال روشني درون يك شلغم توخالي راه خودرا جستجو ميكرد .امروزه مرسوم است كه مردم از كدو بجاي شلغم استفاده ميكنند .
با كمي تامل در مي يابيم كه اسكلت ؛ ماسك دراكولا زخمهاي مصنوعي روي صورت؛ تيوپهاي خون مصنوعي ؛ماسك هاي گربه و سگ و خفاش ؛ جارو؛ كدوي نوراني؛بادام؛ سيب و خانه های تزيين شده توام با نور زرد فقط يك جشن معمولي براي تفريح و داشتن وقتي خوش نيستند.
هنگامي كه مسيحيت رواج يافت؛ دشمنان كليسا با تحقير و آزار مسيحيان در شب هالوين؛ شيطان را مي ستودند.
پرستندگان شيطان جمجمه و مذبح و صليب و منبر هم در برابر خانه هاي خود قرار مي دادند و در قرون گذشته بر ديوارهاي كليسا صليب هاي زشت كشيده مسيحيان را مسخره مي كردند.
کلام خدا به ما هوشياری می دهد که همرنگ اين جهان نشويد
معاشرت با شريران اخلاق نيکو را فاسد ميکند.
از بديهای اين دنيا دوری کنيد.

Monday, October 28, 2019

صبر كردن براى خدا

در كتاب مقدس مى بينيم كه داود به تجربه معناى توكل به خدا را مى دانست. او در ١٦ سالگى براى پادشاهى تدهين شد، اما تا ٣٠ سالگى پادشاه نشد. در اين فاصله، در بيابان مورد تعقيب شائول، پادشاه حسود قرار داشت. بعداً كه به سلطنت رسيد، مورد تعقيب پسر شورشگرش، ابشالوم قرار گرفت. داود براى تحقق وعده خدا در مورد پادشاه شدنش، مى بايست براى او صبر كند.
منتظر ماندن براى خدا آسان نيست. گاه فكر مى كنيم كه خدا دعاهاى ما را مستجاب نمى كند يا متوجه نيست كه موقعيت ما چقدر عاجل است. آنانى كه چنين تفكرى در مورد خدا دارند، ناآگاهانه تصور مى كنند كه خدا كنترل امور را در دست ندارد و يا منصف نيست. اما صبر كردن براى خدا به زحمتش مى ارزد.👈 اشعيا ٢٧:٤٠-٣١ ما را به صبر كردن دعوت مى كند زيرا خدا اغلب از انتظار كشيدن ما، براى تجديد قوا، احيا و تعليم ما استفاده مى كند. 👉 با آگاهى از اين حقيقت، هر گاه كه مجبوريم براى خدا صبر كنيم، خوب است كه بهترين استفاده را از اين فرصت به عمل آوريم.

برای هر چیز زمانی است و هر امری را زیر آسمان، وقتی: وقتی است برای زاده شدن و وقتی برای مردن؛ وقتی برای کاشتن و وقتی برای برکندنِ آنچه کاشته شده؛ وقتی برای کُشتن و وقتی برای شفا دادن؛ وقتی برای ویران کردن و وقتی برای بنا نمودن؛ وقتی برای گریه و وقتی برای خنده؛ وقتی برای ماتم و وقتی برای رقص؛ وقتی برای دور افکندن سنگها و وقتی برای گِرد آوردن آنها؛ وقتی برای در آغوش کشیدن و وقتی برای خود‌داری از آن. وقتی برای جُستن و وقتی برای از دست دادن؛ وقتی برای نگاه داشتن و وقتی برای دور افکندن؛ وقتی برای دریدن و وقتی برای دوختن؛ وقتی برای سکوت و وقتی برای سخن گفتن؛ وقتی برای محبت و وقتی برای نفرت؛ وقتی برای جنگ و وقتی برای صلح. جامعه 3:1 - 8


گاهی احساس کمبود می‌کنید؛
کمبود عشق،
کمبود توجه،
کمبود پول.
اما اگر فکر کنید که ماهيت شما همین احساس کمبودها هست، باید بدانید که برای همیشه احساس کمبود خواهید کرد.
در نتیجه به جای آنکه داشته های خود را ببینید و یا از آنها بهره مند شوید، و شكر گزاري كنيد کمبودهای خود را می بینید و از نداشتن چیزها احساس ناخرسندی و یا اندوه می کنید.
عیسی مسیح همواره می فرمود: ببخش، تا به تو‌ بخشیده شود

خوبی‌هایی که از شما سرازیر می شوند، به تو بازگردانده خواهند شد.
منشا تمام وفور نعمات، خارج از وجود شما نیست، بلکه بخشی از وجود شماست؛
با این وجود، از قدردانی و درک وفور نعمتهایی که در خارج از وجود شما قرار دارد، آغاز کنید.
کمال زندگی را در اطراف خود مشاهده کنید،
گرمای آفتاب را بر‌ روی پوست خود احساس کنید،
به نمایش باشکوه گلها در یک گلفروشی نگاه کنید،
از گاز زدن یک میوه آبدار لذت ببرید و یا از خیس شدن در زیر وفور باران الهي که از آسمان می بارد.
کمال زندگی در هر قدم قابل مشاهده است.
در واقع قدردانی از وفور نعمت های که اطرافتان را احاطه کرده است، مي تواند وفور نعمت نهفته درونتان را بیدار كند.
به آن اجازه دهید تا سرازیر گردد. هنگامیکه به غریبه ای لبخند می زنید، این نيرو را برای مدت کوتاهی به سمت بیرون جاری می‌نمایید؛ بخشنده می شوید.
همواره از خودتان سوال کنید، در این لحظه و‌ موقعیت، چه چیزی را می‌توانم ببخشم؟
چطور‌ می‌توانم در خدمت این فرد یا موقعیت باشم؟
برای اینکه وفور نعمتها را احساس کنید، نیازی نیست که چیزی داشته باشید، اما اگر دائما این وفور‌ نعمت را در خود احساس نمایید، بدون شک به زندگی تان راه پیدا کرده و جاری خواهد شد.
وفور و فراوانی تنها به سراغ فردی خواهد آمد که قبلا آن را در خود دارد؛ به نظر ناعادلانه می رسد، اما اینگونه نیست!
این‌ موضوع قانونی جهانی است.
هم وفور نعمت و نیز احساس کمبود، حالات درونی خود شما هستند که به شکل واقعیت زندگی تان، خود را نشان می دهند.
عیسی مسیح در این باره می‌گوید: به شخصی که دارای فراوانی است، بیش‌تر  عطا خواهد شد و از فردی که ندارد، حتی همانی را که در اختیار دارد نیز ستانده خواهد شد.
(مثال قنطارها)

برای هر چیز زمانی است

برای هر چیز زمانی است و هر امری را زیر آسمان، وقتی:  وقتی است برای زاده شدن و وقتی برای مردن؛ وقتی برای کاشتن و وقتی برای برکندنِ آنچه کاشته شده؛  وقتی برای کُشتن و وقتی برای شفا دادن؛ وقتی برای ویران کردن و وقتی برای بنا نمودن؛  وقتی برای گریه و وقتی برای خنده؛ وقتی برای ماتم و وقتی برای رقص؛  وقتی برای دور افکندن سنگها و وقتی برای گِرد آوردن آنها؛ وقتی برای در آغوش کشیدن و وقتی برای خود‌داری از آن.  وقتی برای جُستن و وقتی برای از دست دادن؛ وقتی برای نگاه داشتن و وقتی برای دور افکندن؛  وقتی برای دریدن و وقتی برای دوختن؛ وقتی برای سکوت و وقتی برای سخن گفتن؛  وقتی برای محبت و وقتی برای نفرت؛ وقتی برای جنگ و وقتی برای صلح.
جامعه 3:1 - 8

Friday, October 25, 2019

خدا متعلقان خود را می شناسد.

دوم تيموتائوس 2: 19

گيولموت ها پرندگان سياه و سفيدي هستند که در ساحل درياي شمال روی تخته سنگ ها زندگی می کنند. آنجا محلي است که هزاران نوع از آنها با هم جمع می شوند. به خاطر جمعيت زيادی که دارند ماده ها تخم هايشان را در يک رديف کنار هم می گذارند. قدرت پرنده مادر در تشخيص تخمش شگفت انگيز است. مطالعات نشان می دهند که پرنده مادر قادر است پرندگان متعلق به خود را با پرواز به مسافت های دور پيدا کرده و به محل اصلي شان برگرداند.

پدر آسمانی ما نسبت به فرزندانش شناخت بيشتری دارد. او از تمامی فکرها، احساسات و تصميم گيری هايمان باخبر است. از صبح تا شب در کارهايي که انجام می دهيم به ما توجه دارد. غرق در حقيقت پرجلال، نويسنده مزمور با شگفتی اعلام می کند که: "شناختی که تو از من داری بسيار عميق است و من يارای درک آن را ندارم." (مزمور 139: 6) اين آيه نه تنها ستايش ما را بر می انگيزاند بلکه يک آرامش جاودانی را نيز در قلب هايمان ايجاد می کند. عيسی به شاگردانش گفت: اگر پدر ما از افتادن يک گنجشک به زمين اطلاع دارد چقدر بيشتر ما برای او ارزشمند هستيم. فرزندان خدا می توانند نسبت به حفاظت و توجه پدر آسمانی اطمينان داشته باشند.چقدر اعجاب انگيز است که فردی چنين مشهور و محبوب باشد.



منجی ما از عميق ترين نيازهای ما با خبر است؛ او همه ترس های ما را می داند

منجی ما قول داده که هميشه در کنار ما باشد و بار تمامی نگرانی هايمان را بدوش گيرد . همراه خدا، هرگز در شلوغي گم نخواهيد شد.

مُهرِ روح القدس چیست؟

به روح القدس بعنوان "بیعانه،" "مُهر،" و "ضامن" در قلبهای مسیحیان اشاره شده است. (دوم قرنتیان ۱:۲۲؛ ۵:۵؛ افسسیان ۱۳:۱-۱۴؛ ۳۰:۴). روح القدس مُهر خدا بر روی فرزندانش است و ادعای مالکیت تعلق ما به او را دارد. واژه یونانی ای که در این قسمت "ضامن" ترجمه شده، "آرهابون" است که بمعنی "بیعانه" است، که بخشی از مبلغ خرید ملک به عنوان پیش پرداخت است و تضمینی است برای پرداخت مابقی آن. عطای روح القدس به ایمانداران در واقع پیش پرداختی از میراث آسمانی ماست، که مسیح آن را بر روی صلیب تضمین کرده و به ما وعده داده است. بخاطر اینکه روح القدس ما را مُهر کرده است، ما از نجات خود اطمینان داریم. هیچکس نمی تواند مُهر خداوند را بشکند.

روح القدس بعنوان یک "بیعانه روح" به ایمانداران عطا شده تا ما را اطمینان بخشد که میراث کاملمان را بعنوان فرزندان خدا را دریافت خواهیم کرد. روح القدس به ما عطا شده تا تأیید کند که به خدا تعلق داریم که روحش را بعنوان یک هدیه به ما ارزانی داشته است، همانطور که فیض و ایمان را نیز به عنوان هدیه به ما داده است (افسسیان ۸:۲-۹). از طریق هدیه روح القدس، خدا ما را احیا و تقدیس می کند. او آن احساسات، امیدها و امیالی را در قلبمان بوجود می آورند که گواه آن هستند که ما مقبول خدا شده ایم، و اینکه ما فرزندان او محسوب شده ایم، و اینکه امید ما حقیقی است، و اینکه رهایی و نجات ما تضمین شده است، به همانطور که مُهر، توافق نامه و یا وصیت نامه ای را تضمین می کند. خدا به ما روح القدس خود را بعنوان بیعانه قطعی که ما تا ابد برای او هستیم و در روز واپسین نجات خواهیم یافت، اعطا می کند. گواه حضور روح القدس این موارد است: عملکرد او در قلب که توبه به بار می آورد، ثمره روح (غلاطیان ۲۲:۵-۲۳)، همنوایی با فرامین و ارادۀ خدا، اشتیاق برای دعا و ستایش، و محبت برای فرزندان خدا. این چیزها، شواهدی هستند که روح القدس، قلب را احیا کرده و مسیحیان برای روز رستگاری مُهر شده اند.

پس این از طریق روح القدس و تعالیم و قدرت هدایت اوست که ما تا روز رستگاری، مُهر و تأیید شده ایم، کامل و عاری از فسادِ گناه و قبر. از آنجاییکه مُهر روح القدس را در قلبهایمان داریم، می توانیم با شادی زندگی کنیم و با اطمینان از مکان قطعی مان در آینده ای که جلال آن وصف ناشدنی است.

کفر به روح القدس چیست؟


 مفهوم "کفر به روح القدس" در مرقس فصل 3 آیه های 22 تا 30 و متی فصل 12 آیه های 22 تا 32 آمده است. در انجیل شاهد آن هستیم که عیسی مسیح معجزه انجام داد. مردی که روح او توسط ارواح شیطانی تسخیر شده بود را نزد عیسی مسیح آوردند و او ارواح شیطانی را از وجود آن مرد بیرون کرد. او کور و لال را شفا داد. کسانی که شاهد بیرون راندن ارواح شیطانی از وجود آن مرد توسط عیسی مسیح بودند به این فکر افتادند که شاید او همان مسیح موعود باشد. گروهی از فریسیان که زمزمه مسیح موعود را در میان مردم شنیدند با سرعت این امید نوپای آمدن مسیح موعود را فرو نشاندند و گفتند:" عيسی به اين دليل می‌تواند ارواح ناپاک را از مردم بيرون كند زيرا خودش شيطان و رئيس ديوهاست" (متی فصل 12 آیه 24).

عیسی مسیح با یک بحث منطقی، نادرستی ادعای فریسیان را مبنی بر اینکه او با قدرت شیطانی ارواح شریر را بیرون می کند، ثابت کرد (متی فصل 12 آیه های 25 تا 29). سپس درباره کفر به روح القدس صحبت کرد:" اگر كسی حتی به من كفر بگويد و يا گناه ديگری مرتكب شود، امكان بخشايش او وجود دارد؛ اما بی‌حرمتی به روح‌القدس هيچگاه بخشيده نخواهد شد، نه در اين دنيا و نه در آن دنيا" (متی فصل 12 آیه های 31 تا 32).

واژه کفر به طور کلی به معنی "جسارت گستاخانه" می باشد. کفر گفتن یعنی مرتکب گناهانی مانند ناسزا گفتن به خدا و یا خوار شمردن هر آن چیزی است که به او مربوط می شود. همچنین، بدی و شرارت را به خدا نسبت دادن و یا انکار خوبی هایی که باید به او نسبت بدهیم هم، کفر محسوب می شود. این نوع خاص از کفرگویی در متی فصل 12 آیه 31 با عنوان "کفر به روح القدس" نام برده شده است. فریسیان شاهد معجرات انکار ناپذیر عیسی مسیح با قدرت روح القدس بودند، اما ادعا کردند که عیسی مسیح توسط دارای قدرت شیطانی است (متی فصل 12 آیه 24). عیسی مسیح در مرقس فصل 3 آیه 30 صراحتا می گوید که کار فریسیان، کفر به روح القدس است چراکه آنها ادعا می کنند که عیسی مسیح با قدرت شیطان آن معجزات را انجام می دهد.

گفته فریسیان به این علت کفر به روح القدس است که بجای اینکه بگویند عیسی از روح خدا پُر است، گفتند که او دارای قدرت و روح شیطانی است. این نوع بخصوص کفر نمی تواند امروزه تکرار شود. فریسیان در زمان بسیار خاصی از تاریخ قرار داشتند: آنها شریعت و پیامبران را داشتند، آنها روح القدس را داشتند که قلب آنها را بیدار می کرد، آنها پسر خدا را داشتند که درست مقابل آنها ایستاده بود و با چشمان خود معجزات او را دیدند. در طول تاریخ بشریت هرگز تا آن اندازه نور الهی به بشر نتابیده بود. اگر تنها یک گروه می بایستی عیسی مسیح را تشخیص داده و بشناسند، کسانی به جز فریسیان نبودند. اما آنها گستاخی را انتخاب کردند. آنها با وجود اینکه حقیقت را می دانستند و مدرک برای دانستن آن حقیقت نیز جلوی چشمان آنها بود، اما کارها و معجزات روح القدس را به روح شیطانی نسبت دادند. عیسی مسیح اعلام نمود که نابینایی عمدی آنها غیرقابل بخشش است. این کفر به روح القدس، نپذیرفتن شکوه و جلال خداوند برای بار آخر بود. آنها مسیر خود را انتخاب کردند و خداوند نیز مانع حرکت آنها به سمت نابودی نشد.

عیسی مسیح به مردم گفت: " اما بی‌حرمتی به روح‌القدس هيچگاه بخشيده نخواهد شد، نه در اين دنيا و نه در آن دنيا" (متی فصل 12 آیه 32). اینگونه هم می توان گفت که گناه آنها هرگز چه در این دنیا چه در آن دنیا بخشیده نخواهد شد. همانطور که در مرقس فصل 3 آیه 29 می خوانیم:" اگر كسی به روح‌القدس كفر گويد، خدا هرگز او را نخواهد بخشيد و بار اين گناه تا ابد بر دوش او خواهد ماند".

نتیجه رد کردن عیسی مسیح توسط فریسیان ( و همچنین رد شدن فریسیان توسط خدا) بلافاصله در فصل بعدی دیده می شود. عیسی مسیح برای اولین بار "چیزهای زیادی در قالب داستان به آنها گفت" (متی فصل 13 آیه 3؛ مرقس فصل 4 آیه 2). شاگردان از اینکه عیسی مسیح روش آموزشی خود را تغییر داده بود، گیج شده بودند و عیسی مسیح دلیل استفاده از داستان ها را اینگونه بیان کرد:" قدرت درک اسرار ملكوت خدا فقط به شما عطا شده، و به ديگران چنين دركی بخشيده نشده است. ... به همين دليل است كه من اين حكايتها را می‌گويم تا مردم بشنوند و ببينند ولی نفهمند" (متی فصل 13 آیه های 11 و 13). عیسی مسیح حقیقت را از آن پس، در لفافه و از طریق داستان ها و حکایات بیان می کرد و دلیل آن، انکار و تکذیب او توسط رهبران دینی یهود بود.

باز هم تکرار می کنیم که علیرغم تلاش برخی از مردم، کفر به روح القدس امروزه نمی تواند تکرار شود. عیسی مسیح دیگر روی زمین نیست، او بر دست راست خداوند در آسمان تکیه زده است. به همین دلیل کسی نمی تواند شخصا معجزه عیسی مسیح را امروزه ببیند تا قدرت شیطانی را به جای قدرت روح القدس به او نسبت دهد.

گناه نابخشودنی امروزه این است که به بی ا
یمانی ادامه دهیم. روح القدس امروز همه غیر ایمانداران را متوجه گناه کار بودنشان می کند (یوحنا فصل 16 آیه 8). مقاومت نشان دادن در برابر این هشدار و بی ایمان ماندن و توبه نکردن "کفر به روح القدس" است. برای کسی که هشدار، تشویق و اصرار روح القدس برای ایمان به عیسی مسیح را نادیده می گیرد، چه در زمان حال و چه در آینده، بخششی وجود ندارد. عشق خداوند امروز برای ما کاملا مشهود و آشکار است:" زيرا خدا بقدری مردم جهان را دوست دارد كه يگانه فرزند خود را فرستاده است، تا هر كه به او ايمان آورد، هلاک نشود بلكه زندگی جاويد بيابد" (یوحنا فصل 3 آیه 16). و انتخاب نیز روشن و واضح است:" خدا كسانی را كه به فرزند او ايمان آورند، نجات می‌دهد و زندگی جاويد نصيبشان می‌سازد. ولی كسانی كه به او ايمان نياورند و از او اطاعت نكنند، هرگز بحضور خدا راه نخواهند يافت، بلكه گرفتار خشم او خواهند شد" (یوحنا فصل 3 آیه 36).

Monday, October 14, 2019

مهمترین چیز در زندگی مسیحی چیست؟

عبرانیان ۱۴:۱۲
سخت بکوشید که با همۀ مردم در صلح و صفا به سر برید و مقدّس باشید، زیرا بدون قدّوسیت هیچ‌کس خداوند را نخواهد دید.

قداست مهمترین چیز در زندگی مسیحی می باشد. چرا؟

✅ اول از همه اینکه چون خدا مقدس است و این یک حکم الهی است:
▪️مقدّس باشید، زیرا من قدّوسم  (لاویان ۴۴:۱۱ و  اول پطرس ۱۶:۱)

✅ بعد اینکه هدف از نجات ما قداست بوده:
▪️زیرا پیش از آفرینش جهان، ما را در وی برگزید تا در حضورش مقدّس و بی‌عیب باشیم.

✅ و در آخر قداست نشانه مسیحی واقعی است:
▪️هر که چنین امیدی بر وی دارد، خود را پاک می‌سازد، چنانکه او پاک است. اول یوحنا ۳:۳

ماموریت و وظیفه یک مسیحی بعد از دریافت رایگان نجات، رشد در قداست است. این جایی هستش که کاملا به ما ربط پیدا میکنه. قسمت شاگردی مسیح، قسمت زندگی با خدا، قسمتی که ما در مشارکت با خدای مقدس قراره زندگی کنیم و نور و نمک این جهان باشیم، مثل فرزندان خدا رفتار کنیم و از مسیح الگوی ایمانی خودمون تعلیم بگیریم و شبیه او بشیم.

✝️ریشه این قداست در اطاعت خداست، ریشه اطاعت در محبت به خداست، ریشه محبت به خدا در شناخت خداست و ریشه شناخت خدا در تعلیم صحیح کتاب مقدسی است.✝️

امروز مشکل کلیسا و مسیحیان اینه که این موارد رو جدی نمی گیریم. کلام خدا مطالعه نمیشه و اگر هم میشه جدی گرفته نمیشه، بنابراین طبیعتا شناخت درستی هم از تعالیم و خدا نداریم پس محبت هم نسبت به خدا آنطور که باید داشته باشیم نداریم چون چطور کسی را که نمی شناسیم محبت کنیم و در نتیجه اطاعتی در کار نیست و در آخر قداست حاصل نمی شود.

قداست مهمترین وظیفه مسیحیان است. چه نو ایمان و چه قدیم الایمان.

در مسیح مقدس باشید!

Tuesday, October 8, 2019

وقتی پیلاطس فرمانده نظامی روم در اورشلیم فهمید که عیسی بی‌گناه است

وقتی پیلاطس فرمانده نظامی روم در اورشلیم فهمید که عیسی بی‌گناه است و به خاطر حسادت فریسیان دستگیر شده، چندین بار سعی کرد که او را آزاد کند. تا این‌ که به او گفتند: "اگر عیسی را آزاد کنی دوست قیصر روم نیستی." و پیلاطس بلافاصله بدون کوچکترین مقاومتی حکم مصلوب کردن عیسی را صادر کرد. چـــرا؟

زیرا که دوستی با قیصر، منبع اصلی تمام منافع شخصی او بود و به این ترتیب منافعش به‌خطر می‌افتاد. پیلاطس بعد از امضای حکم مصلوب کردن عیسی هنوز هم می‌دانست که او بی‌گناه است و در خودش حس گناه می‌کرد. بنابراین ظرف آبی خواست و در حضور همه " دست‌هایش را شست " و گفت: "من در برابر خون این شخص بی‌گناه هستم."

احتمالا با خودش می‌گفت: "من سعی خودم را کردم، می‌خواستم او را آزاد کنم ولی این‌ها نگذاشتند." درصورتی‌که علت صادر کردن حکم مرگ مسیح منافع شخصی پیلاطس در دوستی با قیصر روم بود نه فقط جهل و تعصب کورکورانه فریسیان یهود.

فهمیدن و باور کردن حقیقت خیلی ساده است. ایمان داشتن به عدالت و راستی هم ساده است. آن‌ چه برای خیلی‌ها سخت و غیرممکن است این است که به خاطر حقیقتی که به آن ایمان دارند مجبور باشند منافع شخصی خود را از دست بدهند و دنیای شریر خوب می‌داند که اگر منافع شخصی افراد را به خطر بیندازد، آن وقت رنگ ادعاهای خیلی از مدعیان عوض خواهد شد.

دوست عزیز! باور داشتن حقیقت، زمانی به ایمان واقعی تبدیل می‌شود که بتواند از حصار منافع شخصی من و شما عبور کند، در غیر این‌صورت یک باور سطحی بدون حس مسئولیت است، و چنین باوری نه تنها نمی‌تواند دریاها را بشکافد، دیوارها را فرو بریزد و کوه‌ها را منتقل کند، بلکه حتی قادر نیست چهره آرایش کرده ادعاهای ایمان‌دار بودن‌مان را حفظ کند.

از کتاب ایوب می آموزیم که

از کتاب ایوب می آموزیم که اتفاقات بد به این دلیل رخ نمی دهد که خدا به انسان بی توجه یا بی انصاف است و یا آن قدر قدرتمند نیست که از ما محافظت کند.
اتفاقات بد به این دلیل رخ می دهند که ما در دنیایی سقوط کرده و آغشته به گناه زندگی می کنیم. دنیایی که در آن، عواقب دردناک گناه گریبان ایمانداران مسیحی و غیر مسیحی را هم می گیرد.
دفعه بعد که با سختی ها و مشکلات روبرو شدید، برای تقویت یافتن به خدا توسل جویید. تنها در آن صورت است که پی خواهید برد که با خدایی سرو کار داریم که منتظر است محبت و شفقت و لطف خود را به انسان نشان دهد. اگر بتوانید بدون در نظر گرفتن موقعیت خود به او اعتماد کنید، پیروزی از آن شما خواهد شد. اگر بنیاد عمارت زندگی تان خدا باشد، هرگز همه چیز را از دست نخواهید داد. آمین!

Monday, October 7, 2019

خدا گفت: «روشنایی باشد،» و روشنایی شد. پیدایش 1:3

در او حیات بود و آن حیات، نور آدمیان بود. این نور در تاریکی می‌درخشد و تاریکی آن را درنیافت.  آن نور حقیقی که به هر انسانی روشنایی می‌بخشد، براستی به جهان می‌آمد.  او در جهان بود، و جهان به واسطۀ او پدید آمد؛ امّا جهان او را نشناخت. او به مُلک خویش آمد، ولی قومِ خودش او را نپذیرفتند. امّا به همۀ کسانی که او را پذیرفتند، این حق را داد که فرزندان خدا شوند، یعنی به هر کس که به نام او ایمان آورْد؛
یوحنا 1:4 - 5 ,  9 - 12

زیرا نزد تو چشمۀ حیات است، و در نور توست که نور را می‌بینیم.
مزمور 36:9

شما زمانی تاریکی بودید، امّا اکنون در خداوندْ نور هستید. پس همچون فرزندان نور رفتار کنید.
اَفِسسیان 5:8
«شما نور جهانید. شهری را که بر فراز کوهی بنا شده، نتوان پنهان کرد.
مَتّی 5:14
سپس عیسی دیگر بار با مردم سخن گفته، فرمود: «من نور جهانم. هر که از من پیروی کند، هرگز در تاریکی راه نخواهد پیمود، بلکه از نورِ زندگی برخوردار خواهد بود.»
یوحنا 8:12

دلیل برای خواندن و مطالعه دائمی کتاب مقدس6

با اینکه امروزه چه از طریق کتابهای مختلف چه از طریق رایانه منابع غنی و پرباری در دسترس همگان است، هنوز هم کتاب مقدس یگانه منبع مکاشفه و قدرت الهی است که می تواند مسیحیان را در گام برداشتن روزانه شان با خدا حفظ نماید.
به این وعده های مهم و چشمگیر در کتاب مقدس توجه نمایید:

۱) کتاب مقدس منبع حقیقت است.
«ایشان را به راستیِ خود تقدیس نما؛ کلام تو راستی است» (یوحنا ۱۷ :۱۷).

۲) کتاب مقدس منبع برکت خدا است وقتی از آن اطاعت شود.
«خوشا به حال آنانی که کلام خدا را می شنوند و آن را حفظ می کنند»
(لوقا ۱۱ : ۲۸).

۳) کتاب مقدس منبع پیروزی است.
«شمشیر روح را که کلام خدا است» (افسسیان ۶ : ۱۷).

۴) کتاب مقدس منبع رشد است.
«چون اطفال نوزاده مشتاق شیر روحانی و بیغش باشید تا از آن برای نجات نموّ [رشد] کنید» (اول پطرس ۲:۲).

۵) کتاب مقدس منبع قدرت است.
«زیرا که از انجیل مسیح عار ندارم. چون که قوت خدا است برای نجات هر کس که ایمان آورد، اول یهود و پس یونانی» (رومیان ۱ : ۱۶).

۶) کتاب مقدس منبع راهنما است.
«کلام تو برای پایهای من چراغ و برای را ههای من نور است»
(مزمور ۱۱۹ : ۱۰۵).

زخم های دوست داشتنی

کودکی در کنار رودخانه‌ گرفتار دندانهای تمساحی شد که پای او را به داخل رودخانه کشاند. مادر، بلافاصله بازوی کودک را گرفت و او را به طرف بیرون کشاند.
مردم به کمک آمده کودک را از دهان تمساح رهانیدند. کودک با اثر دو زخم بزرگ شد. وقتی از او می پرسیدند زخم پایت چیست؟ با ناراحتی می گفت زخم درنده خویی تمساحی است که به من بدون این که تقصیری داشته باشم حمله کرد و هر وقت به یادش میافتم دلم پر از درد می شود.
اما وقتی می پرسیدند زخم های بازوهایت چیست، با  شادی و آرامش می گفت:  آه این زخم های عـشق است. زخم ناخن های مادرم وقتی مرا با تمام وجودش گرفته بود و از دهان تمساح بیرون می کشید.

با یادآوری این زخم های دوست داشتنی همیشه لذت می برم و به آنها افتخار می کنم اگر این زخم ها نبود من آن روز تکه تکه شده بودم .

دوست عزیز همه ما در مسیر زندگی بنوعی زخمی میشویم .
بعضی به خاطر بی وفایی دوست پسر یا دوست دخترشان زخم احساسی دارند.
بعضی به خاطر ناجوانمردی نامزد و یا همسرشان زخم عاطفی دارند.
بعضی به خاطر اعتماد بیش از حـد به دیگران زخم ضربه های مالی دارند.
بعضی به خاطر شـرایط نامساعـد پناهندگی و آوارگی، زخم روحی دارند.
بعضی به خاطر ایمانشان زخم آزار و محرومیت از حقوق انسانی دارند.
زخم ها انواع است و آثار آنها را نمی توان انکار کرد.

اما درمان چیست؟

درمان این است که یک بار برای همیشه تکلیف تان را با علت همه زخمهایتان روشن کنید تا درد ناشی از این زخم ها بیشتر از این آزارتان ندهد و آن را با تلخی به نـسل بعد از خودتان منتقل نکنید.
هیچ چیزی در دنیا بدون قیمت نیست. باید از خودمان سوال کنیم : زخم عمیق امروز من قیمت رسیدن به کدام خواسته و رویای فردای من است ؟ 

چه بـسا تمام زخم هایی که از بی وفایی دوست، نامزد، همسر، شرایط آوارگی و آزار دیدن به خاطر ایمانتان دارید مانند همان زخم های دوست داشتنی ناخـن های مادر این کودک باشد که شما را از تکه تکه شدن به وسیله تمساح شرارت این دنیا، محفوظ نگاه داشته است!!!!

در نهایت یادمان باشد در برابر زخمهای نفرت انگیز آدمهای تمساح صفت این دنیا " زخم های دوست داشتنی"عـیسایی وجود دارد که برای رهانیدن ما از دندانهای شریر بر صلیب رفت و " زخم عشـق " گرفت.

کلام خدا میگوید :
به زخمهای مسیح ما شــفا یافتيم.
اول پطرس ٢ : ٢٤

Wednesday, October 2, 2019

كتاب مقدس در رابطه با (خشم) چه توصيه اي ميكند

برگزيده اي از آيات كتاب مقدس رو براتون ميزارم، آمين كه همه ما بتونيم به خشم خودمون غلبه كنيم و خشم كه سر منشا بسيارى از گناهان و تباهى ها و كينه ها است رو كنترل كنيم!
درنام پر جلال عيسى مسيح آمين✝️✝️✝️

🔴 «برادران عزیز من، توجه کنید: هر کس باید در شنیدنْ تند باشد، در گفتنْ کُند و در خشمْ آهسته!»
  یعقوب   1:19 

🔴 «شخصِ دیرخشم از دلاور بهتر است، و آن که بر نَفْس خود مسلط باشد از فاتح شهر، برتر.»
  امثال   16:32

🔴«عقل انسان خشم او را بازمی‌دارد؛ جلال او در چشم‌پوشی از خطاست.»
  امثال   19:11 

🔴«از خشم بازایست و غضب را ترک نما! خویشتن را مکدر مساز، که جز به شرارت نمی‌انجامد.»
  مزمور   37:8 

🔴«جوابِ نرم خشم را برمی‌گرداند، اما سخن تند غضب را برمی‌انگیزد!»
  امثال   15:1 

🔴«امّا من به شما می‌گویم، هر که بر برادر خود خشم گیرد، سزاوار محاکمه است؛ و هر که به برادر خود ’راقا‘ گوید، سزاوار محاکمه در حضور شوراست؛ و هر که به برادر خود احمق گوید، سزاوار آتش جهنم بُوَد.»
  مَتّی   5:22

🔴«زیرا خشمِ آدمی پارسایی مطلوب خدا را به بار نمی‌آورد.»
  یعقوب   1:20 

🔴«هر گونه تلخی، خشم، عصبانیت، فریاد، ناسزاگویی و هر نوع بدخواهی را از خود دور کنید.»
  اَفِسسیان   4:31

🔴«شخص دیرخشم از درک بسیار برخوردار است، اما تندخو حماقت را به نمایش می‌گذارد.»
  امثال   14:29 

🔴«در دل خویش زود خشمگین مشو، زیرا خشم در دامن احمقان منزل می‌گزیند.»
  جامعه   7:9 

🔴«خشمگین باشید، اما گناه مکنید»: مگذارید روزتان در خشم به سر رسد،»
  اَفِسسیان   4:26

🔴 « نادان همۀ خشم خود را بی‌مهابا بروز می‌دهد، اما حکیم آن را بازمی‌دارد.»
  امثال   29:11 

🔴 « مرد تندخو نزاعها برمی‌انگیزد، اما شخص دیرخشم مرافعه را فرو می‌نشاند.»
  امثال   15:18

بخشیدن چـه مواردی را شامل می‌شود؟

 بخشیدن یعنی باطل کردن صورت حساب های اشخاصی که بما بدهکار هستند.  بخشیدن یعنی باطل کردن سـنـد حقوقی ای که ما از ضربه زنندگان خود داریم.  بخش...