رفته بودم پارک، شاخه ای را دیدم با وجودی که وصل به تنه درخت سرسبزی بود اما خشک شده بود. به یاد تعلیم مسیح افتادم که می فرماید: “شما شاخه هستید و من تنه، در من بمانید تا میوه و ثمر بیاورید.”
از خودم پرسیدم پس چرا این شاخه با وجودی که وصل به تنه درخت است خشک شده؟چرا عنکبوت فقط بدور این شاخه تار تنیده و امکان نفس کشیدنش را گرفته و آن را خشک کرده.؟ “عنکبوت که گیاه خوار نیست، پس چرا این طور بدور برگهای سبز و تازه این شاخه تار تنیده؟” علت چیست ؟
علت اصلی وجود حشراتی است که بر روی این شاخه نشسته اند .
در واقع عنکبوت برای حشرات تار بافته، نه برای شاخه ها. ولی شاخه ها بطور ناخواسته قربانی وجود حشراتی شده اند که اجازه داشتند روی آن بنشینند .
در زندگی ما شریر نیزهیچ علاقه ای به تغذیه از خصوصیات ایمانی و باورهای کتاب مقدسی ما ندارد بلکه او بدنبال حشراتی است که بر روی قسمتی از فکر و زندگی ما نشسته اند. هرگز اجازه ندهید حشرات موذی بر روی افکار و قلب تان بنشینند .
وقتی با وجود سر سبز بودن اجازه بدهیم حشرات غرور، حسادت، خودخواهی، خودبرتر بینی و مقام پرستی یا حشرات خودکم بینی و ناامیدی، حس تقصیر و ناکافی بودن و یا دل نازکی بر روی ما بنشیند، حتما شرارت دنیا بدور ذهن و فکر ما تار میبافد و مارا منزوی میکند و با وجودی که وصل به تنه کلیسا و اجتماعات ایمانداران هستیم آرام آرام در خودمان خشک می شویم.
درمان، حقیقتا ساده است:
برای اینکه حشره ای روی شاخه ها ننشیند ابتدا آنرا برضد حشرات موذی سمپاشی میکنند.شما هم ابتدای هرروز قبل ازهرچیز خود را بوسیله دعا و پرستش و خواندن کلام خدا برعلیه حشراتی که میخواهند در طول روز بر روی افکارتان بنشینند حفاظت کنید. دراین صورت شیطان هیچ علاقه ای به تار بافتن دور شما ندارد زیرا پرستش و دعا و خواندن کلام خدا قوی ترین حفاظت کننده بر علیه حشرات نااميدى و افسردگى و ضعف ايمان است . همواره سر و سبز و مبارک خدا باشید.
جلیل سپهر
Total Pageviews
Wednesday, June 24, 2020
Wednesday, June 17, 2020
فرزندان خدا
کتاب مقدس به روشنی بیان می کند که تمام انسانها خلقت خدا هستند (کولسیان 16:1)، و خدا تمام جهان را دوست می دارد (یوحنا 16:3)، اما تنها آنانیکه دوباره متولد شده اند، فرزندان خدایند (یوحنا 12:1؛ 52:11؛ رومیان 16:8؛ اول یوحنا 1:3-10)
در کتاب مقدس، هرگز از گمشدگان به عنوان فرزندان خدا اشاره نشده است. افسسیان 3:2 به ما می گوید که پیش از آنکه نجات یافته باشیم، «بهطبع محکوم به غضب خدا بوديم» (افسسیان 1:2-3). رومیان 8:9 می گوید که «فرزندان جسماني نيستند که فرزند خدايند، بلکه فرزندان وعده، نسل ابراهيم شمرده ميشوند.» به جای اینکه به عنوان فرزندان خدا مولود شده باشیم، در گناه به دنیا آمدیم، که ما را از خدا جدا می سازد و ما را با شیطان یعنی دشمن خدا در یک صف قرار می دهد (یعقوب 4:4، اول یوحنا 8:3). عیسی گفت، «اگر خدا پدر شما بود، مرا دوست ميداشتيد، زيرا من از جانب خدا آمدهام و اکنون در اينجا هستم. من از جانب خود نيامدهام، بلکه او مرا فرستاده است» (یوحنا 42:8). سپس عیسی در چند آیه بعد در یوحنا 44:8 به فریسیان می گوید که «شما فرزندان پدر خود، ابليس هستيد و آرزوهاي پدر خود را به عمل مي آوريد.» این واقعیت که افرادیکه نجات ندارند فرزندان خدا نیستند، در اول یوحنا 10:3 نیز دیده می شود: «فرزندان خدا و فرزندان ابليس اينگونه آشکار ميشوند: آن که پارسايانه عمل نميکند، از خدا نيست، و چنين است آن که برادر خود را محبت نمينمايد.»
ما زمانی که نجات می یابیم، فرزندان خدا می شویم چرا که از طریق رابطه با عیسی مسیح در خانواده خدا به فرزندی پذیرفته می شویم (غلاطیان 5:4-6؛ افسسیان 5:1). این به وضوح در آیاتی نظیر رومیان 14:8-17 دیده می شود: «...زيرا آنان که بهوسيله روح خدا هدايت ميشوند، پسران خدايند. چراکه شما روح بندگي را نيافتهايد تا باز ترسان باشيد، بلکه روح پسرخواندگي را يافتهايد که بهواسطه آن ندا درميدهيم: "اَبّا، پدر." و روح، خود با روح ما شهادت ميدهد که ما فرزندان خداييم. و اگر فرزندانيم، پس وارثان نيز هستيم، يعني وارثان خدا و همارث با مسيح. زيرا اگر در رنجهاي مسيح شريک باشيم، در جلال او نيز شريک خواهيم بود.» آنانیکه نجات یافته اند، «از طریق ایمان به مسیح عیسی فرزند خدایند» (غلاطیان 26:3) چرا که خدا بنابر خشنودي اراده خود، ما را از پيش تعيين کرد تا به واسطه عيسي مسيح از مقام پسرخواندگي او برخوردار شويم» (افسسیان 5:1)
اینک خدای امید
شما را از کمال شادی و آرامش
در ایمان آکنده سازد،
تا با قدرت (روح القدس)
سر شار از امید باشید.
رومیان 15 ؛1
در کتاب مقدس، هرگز از گمشدگان به عنوان فرزندان خدا اشاره نشده است. افسسیان 3:2 به ما می گوید که پیش از آنکه نجات یافته باشیم، «بهطبع محکوم به غضب خدا بوديم» (افسسیان 1:2-3). رومیان 8:9 می گوید که «فرزندان جسماني نيستند که فرزند خدايند، بلکه فرزندان وعده، نسل ابراهيم شمرده ميشوند.» به جای اینکه به عنوان فرزندان خدا مولود شده باشیم، در گناه به دنیا آمدیم، که ما را از خدا جدا می سازد و ما را با شیطان یعنی دشمن خدا در یک صف قرار می دهد (یعقوب 4:4، اول یوحنا 8:3). عیسی گفت، «اگر خدا پدر شما بود، مرا دوست ميداشتيد، زيرا من از جانب خدا آمدهام و اکنون در اينجا هستم. من از جانب خود نيامدهام، بلکه او مرا فرستاده است» (یوحنا 42:8). سپس عیسی در چند آیه بعد در یوحنا 44:8 به فریسیان می گوید که «شما فرزندان پدر خود، ابليس هستيد و آرزوهاي پدر خود را به عمل مي آوريد.» این واقعیت که افرادیکه نجات ندارند فرزندان خدا نیستند، در اول یوحنا 10:3 نیز دیده می شود: «فرزندان خدا و فرزندان ابليس اينگونه آشکار ميشوند: آن که پارسايانه عمل نميکند، از خدا نيست، و چنين است آن که برادر خود را محبت نمينمايد.»
ما زمانی که نجات می یابیم، فرزندان خدا می شویم چرا که از طریق رابطه با عیسی مسیح در خانواده خدا به فرزندی پذیرفته می شویم (غلاطیان 5:4-6؛ افسسیان 5:1). این به وضوح در آیاتی نظیر رومیان 14:8-17 دیده می شود: «...زيرا آنان که بهوسيله روح خدا هدايت ميشوند، پسران خدايند. چراکه شما روح بندگي را نيافتهايد تا باز ترسان باشيد، بلکه روح پسرخواندگي را يافتهايد که بهواسطه آن ندا درميدهيم: "اَبّا، پدر." و روح، خود با روح ما شهادت ميدهد که ما فرزندان خداييم. و اگر فرزندانيم، پس وارثان نيز هستيم، يعني وارثان خدا و همارث با مسيح. زيرا اگر در رنجهاي مسيح شريک باشيم، در جلال او نيز شريک خواهيم بود.» آنانیکه نجات یافته اند، «از طریق ایمان به مسیح عیسی فرزند خدایند» (غلاطیان 26:3) چرا که خدا بنابر خشنودي اراده خود، ما را از پيش تعيين کرد تا به واسطه عيسي مسيح از مقام پسرخواندگي او برخوردار شويم» (افسسیان 5:1)
اینک خدای امید
شما را از کمال شادی و آرامش
در ایمان آکنده سازد،
تا با قدرت (روح القدس)
سر شار از امید باشید.
رومیان 15 ؛1
چه چیزی مانع شنیدن و اجابت دعاهای ما میشود؟
جواب براساس آیات کلیدی کلام خداوند:
"کینه و رنجش":
ولی وقتی دعا میکنید اگر نسبت به کسی کینه دارید، او را ببخشید، تا پدر آسمانی شما نیز از سر تقصیرات شما بگذرد و شما را ببخشد...( مرقس ۱۱ : ۲۵ )
"انگیزه غلط و نادرست":
وقتی هم درخواست میکنید، خدا به دعاهایتان جواب نمیدهد، زیرا هدفتان نادرست است، شما در پی بدست آوردن چیزهایی هستید که باعث خوشی و لذتتان میشود.( یعقوب ۴ : ۳ )
"بی ایمانی و شک و تردید":
اما وقتی از او درخواست میکنید، شک به خود راه ندهید، بلکه یقین داشته باشید که خدا جواب دعاهایتان را خواهد داد، زیرا کسی که شک میکند، مانند موجی است در دریا که در اثر وزش باد به اینسو و آنسو رانده میشود. چنین شخصی نمیتواند تصمیم قاطعی بگیرد. پس اگر با ایمان دعا نکنید، انتظار پاسخ نیز از خدا نداشته باشید...( یعقوب ۱ : ۶ - ۸ )
تنبلی دردعا و نا امید ی :
دردعا صبور باشید و ☄️اراده خدا را باتمامی جان ودل بطلبیدنه فکرهای خودتان را
تا جواب دعاهایتان را در راستای اراده خداوند دریافت نمایید . زیرا خدای ما «امین » است وهر که طبق اراده اش درخواست کند، بدست خواهد آورد، هر که جستجو کند، خواهد یافت، و هر که در بزند در به رویش باز خواهد شد
(لوقا ۱۱ : ۹ - ۱۰)
"کینه و رنجش":
ولی وقتی دعا میکنید اگر نسبت به کسی کینه دارید، او را ببخشید، تا پدر آسمانی شما نیز از سر تقصیرات شما بگذرد و شما را ببخشد...( مرقس ۱۱ : ۲۵ )
"انگیزه غلط و نادرست":
وقتی هم درخواست میکنید، خدا به دعاهایتان جواب نمیدهد، زیرا هدفتان نادرست است، شما در پی بدست آوردن چیزهایی هستید که باعث خوشی و لذتتان میشود.( یعقوب ۴ : ۳ )
"بی ایمانی و شک و تردید":
اما وقتی از او درخواست میکنید، شک به خود راه ندهید، بلکه یقین داشته باشید که خدا جواب دعاهایتان را خواهد داد، زیرا کسی که شک میکند، مانند موجی است در دریا که در اثر وزش باد به اینسو و آنسو رانده میشود. چنین شخصی نمیتواند تصمیم قاطعی بگیرد. پس اگر با ایمان دعا نکنید، انتظار پاسخ نیز از خدا نداشته باشید...( یعقوب ۱ : ۶ - ۸ )
تنبلی دردعا و نا امید ی :
دردعا صبور باشید و ☄️اراده خدا را باتمامی جان ودل بطلبیدنه فکرهای خودتان را
تا جواب دعاهایتان را در راستای اراده خداوند دریافت نمایید . زیرا خدای ما «امین » است وهر که طبق اراده اش درخواست کند، بدست خواهد آورد، هر که جستجو کند، خواهد یافت، و هر که در بزند در به رویش باز خواهد شد
(لوقا ۱۱ : ۹ - ۱۰)
Tuesday, June 9, 2020
خبر خوشی که برای شما داریم
خبر خوشی که برای شما داریم این است که، در حدود دو هزار سال پیش، خدا بخاطر عشق و محبت خود، قدم آشتی با انسان گناهکار را برداشت یعنی حاضر شد مظهر و یا از لحاظ روحانی، پسر خود عیسی مسیح را به جهان بفرستد تا مثل یک قربانی کامل و بیعیب، بخاطر ما و برای پرداخت جریمه گناهان ما، بر روی صلیب بمیرد. انجیل شریف، یوحنا، فصل سوم، آیه ١۶ میفرماید: “زیرا خدا جهانیان را آنقدر محبت نمود که پسر یگانه خود را داد تا هرکه به او ایمان بیاورد هلاک نگردد بلکه صاحب حیات جاودان شود”. همچنین کلام خدا در رومیان، فصل سوم، آیات ٢۴ تا ٢۶ میفرماید: “اما با فیض خدا همه بوساطت عیسی مسیح که آنان را آزاد میسازد، بطور رایگان، نیک محسوب میشوند. زیرا خدا مسیح را بعنوان وسیلهای برای آمرزش گناهان که با ایمان بخون او بدست میآید در مقابل چشم همه قرار داده و با این کار، خدا عدالت خود را ثابت نمود زیرا درگذشته بسبب بردباری خود گناهان آدمیان را نادیده گرفت تا در این زمان، عدالت خدا کاملاً بثبوت برسد، یعنی ثابت شود که خدا عادل است و کسی را که به عیسی ایمان میآورد نیک میشمارد.
مشکل ما با گناه چه میشود؟
به عبارتی دیگر، چرا هنوز ما گاهی با گناه در کشمکش قرار میگیریم؟ عزیزان، اگر چه بعد از لحظه نجات، ما حیاتِ ابدی روحانیِ جدیدی را دریافت میکنیم، ولی بدنهای فیزیکی ما، هنوز در موقعیتِ گناهکار قبلی خود باقی میماند. پولس رسول این مهم را در رومیان ۷: ۱۸ چنین شرح میدهد: ۱۸ میدانم که در من یعنی در طبیعت نفسانی من جایی برای نیکویی نیست زیرا اگر چه میل به نیکی کردن در من هست ولی قدرت انجام آن را ندارم. آمین! پولس رسول همچنین برای این کشمکش بین جسمِ فیزیکی گناهکارِ قدیمی مانده با ما، و خواستِ فکری جدیدمان میفرماید: ۲۲ باطنأ از شریعت خدا لذت میبرم، ۲۳ ولی میبینم فرمان دیگری بر بدن من حاکم است که با فرمان حاکم بر ذهن من میجنگند و مرا اسیر فرمان گناه میسازد یعنی اعضای بدن مرا مطیع خود نموده است. آمین! رومیان ۷: ۲۲ - ۲۳ سوال دیگری که باید به آن پاسخ دهیم این است که؛ "بنابر این، چگونه بر گناه غلبه کنیم و مطابق و شایستهٔ موقعیتِ جدیدمان در ایمانمان به عیسی مسیح، خداپسندانه زندگی کنیم؟" عزیزان، پیروزی ما بر گناه، توسطِ نو سازی فکرمان آغاز میگردد! پولس رسول در افسسیان ۴: ۲۲ - ۲۴ میفرماید: ۲۲ شما باید از آن زندگیای که در گذشته داشتید، دست بکشید و آن آدمی که در پیش بودید از خود دور سازید، زیرا او فریب شهوات خود را خورده و در راه هلاکت است. ۲۳ دل و ذهن شما باید کاملا نو شود ۲۴ و شخصیت تازهای را که در نیکی و پاکی حقیقی و به صورت خدا آفریده شده است به خود بپوشانید. آمین! توجه بفرمأیید. ما فکرمان را نو نمی کنیم تا شخصی نو شویم، بلکه ما فکرمان را نو میکنیم چرا که روح القدس ما را نو ساخته است! عزیزان، مبدل به خلقتی تازه شدنِ ما، در لحظه ی ایمانمان به عیسی مسیح حاصل میگردد. در حالی که، نو سازی افکارمان، در طی مرحلهٔ تقدیسِ ما به تدریج صورت میگیرد. افکار ما یکشبه کاملاً نو نمی شوند. تقدیسِ ما هم یکشبه حاصل نمی گردد. مرحلهٔ تقدیس ما، که همان دوری از هر گناه و شبیه عیسی مسیح شدن میباشد، تا روزی که زنده هستیم ادامه خواهد داشت. برای پیشرفت در مرحلهٔ تقدیس، باید دست در دستِ روح القدس، فروتنانه هر روز با او زندگی کنیم. ما باید خود را نسبت به گناه مرده انگاریم
Wednesday, June 3, 2020
پیدایش ۱۱، خصوصاً آیات ۶ تا ۷
زمانی که تمام بشر یک قوم بود با یک زبان و با یک هدف شرارتبار، خدا زبانشان را منقسم کرد تا هدفشان را باطل سازد و ایشان را پراکنده کند. اما در پنطیکاست، نقشۀ الهی این بود که همۀ مؤمنین بهواسطۀ روحالقدس یک قوم گردند و یک هدف داشته باشند که همانا اعلام معرفت عیسای مسیح به جهان میباشد؛ و به ایشان یک زبان بخشیده شد تا این هدف را تحقق بخشند، و آن زبان محبت است. به گفتۀ پولس، خدا «... این مسئولیت را به ما سپرده تا پیغام این آشتی را به دیگران نیز برسانیم... ما سفیران مسیح هستیم. خدا بهوسیلۀ ما با شما سخن میگوید» (دوم قرنتیان ۵:۱۸و۲۰). این دعوتی است والا و افتخاری است بس عظیم برای هر ایماندار.
امروز، این است مفهوم و پیام پنطیکاست برای ما!
پنطیکاست یعنی رابطهای جدید با خدا، آغازی جدید، زندگی جدید، هدفی جدید، پیامی پیروزمند، و اطمینان از حیاتی نو در ملکوت جدید خداوند! باشد که در این پنطیکاست خداوند قلب و وجود شما را مالامال از قدردانی نماید، قدردانی بهخاطر این هدیۀ پرارزش!
امروز، این است مفهوم و پیام پنطیکاست برای ما!
پنطیکاست یعنی رابطهای جدید با خدا، آغازی جدید، زندگی جدید، هدفی جدید، پیامی پیروزمند، و اطمینان از حیاتی نو در ملکوت جدید خداوند! باشد که در این پنطیکاست خداوند قلب و وجود شما را مالامال از قدردانی نماید، قدردانی بهخاطر این هدیۀ پرارزش!
فانوس های دریایی از موج ها نمی ترسند
فانوس های دریایی از موج ها نمی ترسند زیرا برپایه های مستحکمی از جنس بتن بر روی صخره ها ساخته شده و سرپا ایستاده اند. ولی موج های عظیم را بادها بلند می کنند و آنها را در اوج حرکتشان به حال خود رها می سازند و هر چه بالاتر رفته باشند محکم تر به زیر می آیند.
برای نترسیدن از موج های شرایط زندگی می باید از درستی باورها و استحکام پایه های ایمانی که داری مطمئن باشی.
پولس میگوید: “می دانم به چه کسی ایمان دارم و مرا یقین است که او قادرست مرا تا به روز آخـر حفظ کند.”
(دوم تیمو تائوس ۱: ۱۲)
پولس از یک باور تجربی و به یقین رسیده در زندگی شخصی اش صحبت می کند، نه از یک عقیده آلوده به تعصب و خلسه احساساتی. زیرا چندین بار در دریا شکسته کشتی شده و بارها از حوادث مرگبار به فیض رهابخش خدا رهایی یافته.
او به تجربه روزانه شرایط زندگی اش یقین دارد که به کی ایمان آورده.
من و شما چطور؟
جلیل سپهر
برای نترسیدن از موج های شرایط زندگی می باید از درستی باورها و استحکام پایه های ایمانی که داری مطمئن باشی.
پولس میگوید: “می دانم به چه کسی ایمان دارم و مرا یقین است که او قادرست مرا تا به روز آخـر حفظ کند.”
(دوم تیمو تائوس ۱: ۱۲)
پولس از یک باور تجربی و به یقین رسیده در زندگی شخصی اش صحبت می کند، نه از یک عقیده آلوده به تعصب و خلسه احساساتی. زیرا چندین بار در دریا شکسته کشتی شده و بارها از حوادث مرگبار به فیض رهابخش خدا رهایی یافته.
او به تجربه روزانه شرایط زندگی اش یقین دارد که به کی ایمان آورده.
من و شما چطور؟
جلیل سپهر
اصل ۹۰ به ۱۰
قبل از اینکه بخواهید اصل 90 به 10 را بخوانید باید بدانید که این اصل تمامآ مربوط به عکس العمل شما نسبت به اتفاق های مختلف است. اینکه این اصل زندگی شما را متحول خواهد کرد یا نه به عکس العمل شما نسبت به این مطلب مربوط می شود.
اگر به چشم «یک مزخرف دیگه» بهش نگاه کنید قطعآ عمل نخواهد کرد، البته من هم از شما نمی خواهم بدون تفکر قبولش کنید فقط قبل از اینکه فراموشش کنید با ذهن باز و بی طرف درباره اش فکر کنید و چند بار امتحانش کنید.
اصلآ چی هست این 90 به 10؟
این اصل میگه 10 درصد زندگی خارج از کنترل ولی 90 درصد آن تحت کنترل ما است و خوب یا بد بودن آن به عکس العمل ما مربوط می شود. تاخیر ساعت پرواز هواپیما، خراب شدن ماشین یا فوت یکی نزدیکان مان دست ما نیست، ما روی این 10 درصد کنترلی نداریم ولی 90 درصد باقی متفاوت است! ما می تونیم تصمیم بگیریم که چطوری باشه. چطوری؟ با عکس العمل هامون.
نگذارید مردم روی زندگی شما تاثیر منفی بگذارند، هنر عکس العمل می تواند بدترین شرایط را به بهترین شرایط تبدیل کند. بگذارید یک مثال بزنم:
سر میز صبحانه نشسته اید که یکدفعه دست دختر کوچک تان به لیوان چای می خوره و همش میریزه روی لباس شما. چیزی که اتفاق افتاده ابدآ تحت کنترل شما نبوده.
اما کاری که شما بعد از افتادن این اتفاق می کنید همه چیز را مشخص می کند!
شما قاطی می کنید! با عصبانیت سر دخترتان داد می زنید. او شروع به گریه کردن می کند. حالا با خشم همسرتان را به خاطر گذاشتن لیوان چای روی لبه میز دعوا می کنید و با عجله می روید بالا و لباس تان را عوض می کنید و بر می گردید پایین. اما می بینید دخترتان به خاطر گریه کردن نتوانسته صبحانه اش را تمام کند و برای مدرسه رفتن آماده شود. سرویس دخترتان می رود!
همسرتان باید سریع برود سر کار ، شما ماشین را بر می دارید تا دخترتان را به مدرسه برسانید. چون عجله دارید جایی که باید با سرعت 60 کیلومتر در ساعت حرکت کنید با سرعت 90 رانندگی می کنید. شما بعد از هدر دادن 35 هزار تومان برای جریمه سرعت غیرمجاز با 15 دقیقه تاخیر به مدرسه می رسید. دخترتان با عجله بدون خداحافظی به طرف در می دود.
با نیم ساعت تاخیر می رسید به محل کارتان اما می بینید کیف تان را فراموش کرده اید! روز شما به گند کشیده شده! و همینطور بیشتر به گند کشیده می شود!
بالاخره با خستگی بر می گردید خانه و بدیهی است که جو خانه مثل هر روز نیست و همسر و دخترتان از شما دلخور هستند و هر سه تای تان روز بدی داشته اید.
چرا؟ به خاطر عکس العمل شما هنگام صبحانه خوردن.
چرا شما روز افتضاحی داشتید؟
الف) تقصیر چای بود؟
ب) تقصیر دختر تان بود؟
پ) تقصیر پلیس بود؟
ت) تقصیر خودتان بود؟
جواب قطعآ «ت» است. ریختن چای تقصیر شما نبود اما عکس العمل شما به ریختن چای تنها در همان پنج ثانیه روز شما رو خراب کرد.
حالا ببینید این روز می توانست چطوری باشه:
چای می ریزه روی شما. دخترتان خیلی ناراحت می شود.
شما می گویید «عیبی نداره عزیزم، دفعه بعدی حواستو بیشتر جمع کن»
حوله را از روی صندلی بر می دارید و سریع می روید بالا، پیراهن دیگه ای می پوشید و کیف تان را بر می دارید و سریع میایید پایین، در همین لحظه دخترتان را از پنجره می بینید که سوار سرویس شد و برای شما دست تکان داد.
شما پنج دقیقه زود به کار تان می رسید، به همکاران تان سلام می کنید و با نشاط و انرژی روی کار تان تمرکز می کنید.
دو سناریو مختلف، شروع های یکسان ، پایان های خیلی متفاوت!
چرا؟ به خاطر عکس العمل شما!
اجازه ندهید اتفاق های مختلف روز و زندگی شما را مختل کند چون هر عکس العمل اشتباه می تواند ضرر زیادی به همراه داشته باشد.
به شما می گویند شاید از کارتان اخراج شوید؟
به جای اینکه عذا بگیرید و بی خواب بشید و استرس بگیرید دنبال یک کار تازه باشید. قبول دارم وقتی واقعآ این موضوع پیش بیاد کار سختیه و نمیشه فقط راجع به یه چیزی حرف زد ولی سعی تان را بکنید. خواهید دید که قوی تر و قوی تر می شوید.
هواپیما تاخیر داره؟ برنامه کاری تان را به هم زده؟
به جای فحش دادن به زمین و زمان و اخم کردن به مهمان دار ها از وقت تان برای یاد گرفتن چیز های تازه یا شناختن بقیه مسافر ها استفاده کنید. گاهی این کار ها که به نظر مسخره می آیند (مثلآ شناختن سایر مسافر ها هنگام تاخیر هواپیما) زندگی تان را طوری متحول می کنند که خودتان باورتان نمی شود. فرصت های خوب همیشه آن لحظه که انتظار دارید سر راهتان نمی آیند گاهی باید خودتان ماجرا جو باشید و آنها را پیدا کنید.
عصبانی بودن و از روی عصبانیت رفتار کردن همه چیز را بدتر می کند. مثالش را به خوبی می دانید!
حالا اصل 90 به 10 را به خوبی شناخته اید، کاری که باید بکنید این است که با بستن این صفحه آن را از یاد نبرید و آن را در موقعیت های واقعی در زندگی تان به کار بگیرید. فقط یک بار امتحان کنید، مثلآ در یک جر و بحث سعی کنید مثال بالا همه چیز را به طرز مثبت تغییر دهید و اگر همه چیز خوب پیش رفت عین این پست فکر کنید که اگر این کار را نمی کردید چه اتفاق هایی می توانست بیفتد.
مداد سیاهی که من دارم می تواند اثرهای چند صد هزار دلاری خلق کند اما من نمی توانم! بستگی داره کی چطوری ازش استفاده کنه.
اصل 90 به 10 و امثال آن می تواند بدترین زندگی ها را به بهترین زندگی ها تبدیل کند. باز هم بستگی داره کی چطوری ازش استفاده کنه.
منبع : مرکز پژوهشهای مسیحی (متفرقه)
اگر به چشم «یک مزخرف دیگه» بهش نگاه کنید قطعآ عمل نخواهد کرد، البته من هم از شما نمی خواهم بدون تفکر قبولش کنید فقط قبل از اینکه فراموشش کنید با ذهن باز و بی طرف درباره اش فکر کنید و چند بار امتحانش کنید.
اصلآ چی هست این 90 به 10؟
این اصل میگه 10 درصد زندگی خارج از کنترل ولی 90 درصد آن تحت کنترل ما است و خوب یا بد بودن آن به عکس العمل ما مربوط می شود. تاخیر ساعت پرواز هواپیما، خراب شدن ماشین یا فوت یکی نزدیکان مان دست ما نیست، ما روی این 10 درصد کنترلی نداریم ولی 90 درصد باقی متفاوت است! ما می تونیم تصمیم بگیریم که چطوری باشه. چطوری؟ با عکس العمل هامون.
نگذارید مردم روی زندگی شما تاثیر منفی بگذارند، هنر عکس العمل می تواند بدترین شرایط را به بهترین شرایط تبدیل کند. بگذارید یک مثال بزنم:
سر میز صبحانه نشسته اید که یکدفعه دست دختر کوچک تان به لیوان چای می خوره و همش میریزه روی لباس شما. چیزی که اتفاق افتاده ابدآ تحت کنترل شما نبوده.
اما کاری که شما بعد از افتادن این اتفاق می کنید همه چیز را مشخص می کند!
شما قاطی می کنید! با عصبانیت سر دخترتان داد می زنید. او شروع به گریه کردن می کند. حالا با خشم همسرتان را به خاطر گذاشتن لیوان چای روی لبه میز دعوا می کنید و با عجله می روید بالا و لباس تان را عوض می کنید و بر می گردید پایین. اما می بینید دخترتان به خاطر گریه کردن نتوانسته صبحانه اش را تمام کند و برای مدرسه رفتن آماده شود. سرویس دخترتان می رود!
همسرتان باید سریع برود سر کار ، شما ماشین را بر می دارید تا دخترتان را به مدرسه برسانید. چون عجله دارید جایی که باید با سرعت 60 کیلومتر در ساعت حرکت کنید با سرعت 90 رانندگی می کنید. شما بعد از هدر دادن 35 هزار تومان برای جریمه سرعت غیرمجاز با 15 دقیقه تاخیر به مدرسه می رسید. دخترتان با عجله بدون خداحافظی به طرف در می دود.
با نیم ساعت تاخیر می رسید به محل کارتان اما می بینید کیف تان را فراموش کرده اید! روز شما به گند کشیده شده! و همینطور بیشتر به گند کشیده می شود!
بالاخره با خستگی بر می گردید خانه و بدیهی است که جو خانه مثل هر روز نیست و همسر و دخترتان از شما دلخور هستند و هر سه تای تان روز بدی داشته اید.
چرا؟ به خاطر عکس العمل شما هنگام صبحانه خوردن.
چرا شما روز افتضاحی داشتید؟
الف) تقصیر چای بود؟
ب) تقصیر دختر تان بود؟
پ) تقصیر پلیس بود؟
ت) تقصیر خودتان بود؟
جواب قطعآ «ت» است. ریختن چای تقصیر شما نبود اما عکس العمل شما به ریختن چای تنها در همان پنج ثانیه روز شما رو خراب کرد.
حالا ببینید این روز می توانست چطوری باشه:
چای می ریزه روی شما. دخترتان خیلی ناراحت می شود.
شما می گویید «عیبی نداره عزیزم، دفعه بعدی حواستو بیشتر جمع کن»
حوله را از روی صندلی بر می دارید و سریع می روید بالا، پیراهن دیگه ای می پوشید و کیف تان را بر می دارید و سریع میایید پایین، در همین لحظه دخترتان را از پنجره می بینید که سوار سرویس شد و برای شما دست تکان داد.
شما پنج دقیقه زود به کار تان می رسید، به همکاران تان سلام می کنید و با نشاط و انرژی روی کار تان تمرکز می کنید.
دو سناریو مختلف، شروع های یکسان ، پایان های خیلی متفاوت!
چرا؟ به خاطر عکس العمل شما!
اجازه ندهید اتفاق های مختلف روز و زندگی شما را مختل کند چون هر عکس العمل اشتباه می تواند ضرر زیادی به همراه داشته باشد.
به شما می گویند شاید از کارتان اخراج شوید؟
به جای اینکه عذا بگیرید و بی خواب بشید و استرس بگیرید دنبال یک کار تازه باشید. قبول دارم وقتی واقعآ این موضوع پیش بیاد کار سختیه و نمیشه فقط راجع به یه چیزی حرف زد ولی سعی تان را بکنید. خواهید دید که قوی تر و قوی تر می شوید.
هواپیما تاخیر داره؟ برنامه کاری تان را به هم زده؟
به جای فحش دادن به زمین و زمان و اخم کردن به مهمان دار ها از وقت تان برای یاد گرفتن چیز های تازه یا شناختن بقیه مسافر ها استفاده کنید. گاهی این کار ها که به نظر مسخره می آیند (مثلآ شناختن سایر مسافر ها هنگام تاخیر هواپیما) زندگی تان را طوری متحول می کنند که خودتان باورتان نمی شود. فرصت های خوب همیشه آن لحظه که انتظار دارید سر راهتان نمی آیند گاهی باید خودتان ماجرا جو باشید و آنها را پیدا کنید.
عصبانی بودن و از روی عصبانیت رفتار کردن همه چیز را بدتر می کند. مثالش را به خوبی می دانید!
حالا اصل 90 به 10 را به خوبی شناخته اید، کاری که باید بکنید این است که با بستن این صفحه آن را از یاد نبرید و آن را در موقعیت های واقعی در زندگی تان به کار بگیرید. فقط یک بار امتحان کنید، مثلآ در یک جر و بحث سعی کنید مثال بالا همه چیز را به طرز مثبت تغییر دهید و اگر همه چیز خوب پیش رفت عین این پست فکر کنید که اگر این کار را نمی کردید چه اتفاق هایی می توانست بیفتد.
مداد سیاهی که من دارم می تواند اثرهای چند صد هزار دلاری خلق کند اما من نمی توانم! بستگی داره کی چطوری ازش استفاده کنه.
اصل 90 به 10 و امثال آن می تواند بدترین زندگی ها را به بهترین زندگی ها تبدیل کند. باز هم بستگی داره کی چطوری ازش استفاده کنه.
منبع : مرکز پژوهشهای مسیحی (متفرقه)
Subscribe to:
Posts (Atom)
"دفاعیات مسیحی" چیست؟
دفاعیات یا "آپولوجی" از واژه یونانی گرفته شده است که اساساً به معنای "دفاعیه دادن" است. بنابراین دفاعیات مسیحی، علم دف...
-
معمول ترین مخالفت برای اعتقاد به امنیت ابدی برای نجات این است که ظاهرا به مردم اجازه می دهد هر طوری که دلشان می خواهد زندگی کنند و هنوز نجا...
-
گاهی مسیحیان درباره این موضوع بحث می کنند که آیا مسیح بر روی زمین فقیر بود یا ثروتمند؟ ابتدا باید بدانیم کتاب مقدس چه گزارشی می دهد: پولس ن...
-
در انجیل یوحنا باب ۲۰ آیه ۷ می خوانیم که آن دستمالی که با آن سر و صورت عیسی مسیح را پوشانده بودند، به کناری همراه با پارچه های کفن انداخته ...