این آیه یکی از بنیادیترین حقایق کتاب مقدس را آشکار میکند:
انسان نه بهوسیلهی اعمال یا شایستگیهای شخصی، بلکه تنها از طریق ایمان به وعدههای خدا عادل شمرده میشود.
۱. عدالت از طریق ایمان، نه اعمال
ابراهیم در زمانی که هنوز فرزندی نداشت، به وعدهی خدا اعتماد کرد.
همین ایمان، از نظر خدا «عدالت» محسوب شد.
در الهیات مسیحی این اصل پایهی آموزهی تبرّر به ایمان است.
پولس رسول بارها به این آیه اشاره میکند (رومیان ۴:۳؛ غلاطیان ۳:۶).
۲. پیشتصویر ایمان به مسیح
ایمان ابراهیم صرفاً باور به یک وعده نبود، بلکه اعتماد کامل به خدای وعدهدهنده بود.
این ایمان، نمونه و تصویری از ایمان مسیحیان به عیسی مسیح است.
همانگونه که ابراهیم به وعدهی نسل اعتماد کرد، ما نیز به وعدهی نجات در مسیح اعتماد میکنیم.
۳. عدالت بهعنوان هدیه
خدا عدالت را به ابراهیم «محسوب داشت».
این عدالت نتیجهی کوشش او نبود، بلکه موهبت الهی بود.
در عهد جدید، این حقیقت آشکارتر میشود:
عدالت مسیح به حساب ایمانداران گذاشته میشود (دوم قرنتیان ۵:۲۱).
۴. آغاز قوم خدا
ایمان ابراهیم نقطهی آغاز قوم عهد خدا شد.
در الهیات مسیحی، این قوم محدود به اسرائیل نیست،
بلکه همهی کسانی که ایمان دارند «فرزندان ابراهیم» خوانده میشوند (غلاطیان ۳:۷).
این آیه ما را دعوت میکند که ایمان خود را بر پایهی وعدههای خدا بنا کنیم،
نه بر شرایط ظاهری یا تواناییهای خود.
درست همانطور که ابراهیم با وجود ناممکن بودن شرایط، به خدا اعتماد کرد،
ما نیز میتوانیم در سختیها، آیندهی نامعلوم و ضعفهای خود به وعدههای خدا تکیه کنیم.
در مسیح، عدالت نه چیزی است که باید به دست آوریم،
بلکه هدیهای است که با ایمان دریافت میکنیم.
این حقیقت به ما آرامش، آزادی و امید میبخشد.
پس بیاییم همچون ابراهیم، با اعتماد ساده اما عمیق به خدا قدم برداریم،
و باور کنیم که آنچه نزد انسان ناممکن است، نزد خدا ممکن است.
No comments:
Post a Comment