در لوقا باب نهم آیه ۵۷ ملاحظه میکنیم که شخصی به خداوند چنین میگوید؛
خداوندا هر جا روی تو را متابعت کنم ...
پاسخ خداوند به این شخص حاکی از سختیها و مشقات این متابعت است . عیسی برای آن شخص توضیح میدهد که شرط پیروی از وی خروج از امنیت فانی و زود گذری است که به هر وسیله ای میتوان آنرا بدست آورد
به عبارت ساده تر عیسی به آن فرد چنین میگوید؛
اگر میخواهی از من پیروی کنی ، باید به امنیت حاصل آمده از طریق خودت پشت کنی و تمام امنیت خود را در من جستجو نمایی
در اینجا لازم است به یک سوال بسیار مهم پاسخ گوییم :
ما از چه طریقی به امنیت خودساخته خودمان دست می یابیم ؟
پاسخ یک کلمه است : " تلاش و کوشش فردی "
بله درست است ، در دنیای مادی برای رسیدن به آرامش و امنیت هر چه بیشتر ، باید بیشتر کار کرد . تنها از طریق تلاش و زحمت بیشتر است که میتوان به اسباب امنیت دست یافت.
با توجه به این نکته گویی منظور خداوند این است که برای پیروی از من باید از یک چیز دست بکشی ؛
" تلاش و کوشش خود محورانه"
حال اجازه دهید تا مفهوم فوق را در بستر چالش موجود در بین عیسی و مذهبیون مورد توجه و بررسی قرار دهیم :
مذهبیون کسانی بودند که در نقطه مقابل عیسی ایستاده و دائما در پی آن بودند که با او به مخالفت برخيزند. آنها درست بر طبق این خصیصه رفتاری عمل میکردند. به این معنا که نجات و رسیدن به امنیت روحانی را در گرو تلاش هر چه بیشتر شریعت مآبانه خود میدیدند. به همین دلیل دائما در تکاپو و تلاش بودند تا خود را به امنیت به ظاهر پایدار روحانی برسانند.
به سخنان یکی از مذهبيون در قصه فریسی و خراجگیر دقت کنید :
فَریسی ایستاد و با خود چنین دعا کرد: ”خدایا، تو را شکر میگویم که همچون دیگر مردمان دزد و بدکاره و زناکار نیستم، و نه مانند این خَراجگیرم. دو بار در هفته روزه میگیرم و از هر چه به دست میآورم، دهیک میدهم.“
لوقا ۱۸ : ۱۱_۱۲
آنچه در اینجا شاهد آنیم روحیه خودمحوری ، طمع و فریب است . او قصد دارد تا با دست آویز قرار دادن تلاش های شریعتی خود ، به شکلی فریبکارانه ، خود را در پشت نقاب روحانیت پر زرق و برق خویش پنهان کند تا بدینوسیله در جایگاهی بالاتر از طرف مقابل خود ایستاده و امنیت روحانی خود را هر چه بیشتر تثبیت نماید .
آیا متوجه نکات کلیدی این ماجرا شدید ؟
او سعی دارد تا نیاز خود را به فیض و نجات الهی در پشت رنگ و لعابی از اعمال مذهبی پنهان سازد .
باید توجه داشت که وی از خدا رویگردان نشده ، بلکه تنها فیض و نجات او را نادیده گرفته و بر تلاش فردی خود پای می فشرد .
امروزه نیز مسیحیانی وجود دارند که الارغم سر دادن شعار فیض و محبت ، پشت نقابی از اعمال مذهبی بظاهر زیبا پنهان شده و در تلاش اند تا به شکلی آگاهانه و یا ناخودآگاه به امنیت ناشی از کوشش های فردی خود دست یافته و حاصل تلاش هایشان را به معرض نمایش بگذارند .
طمع افسار گسیخته چنین مسیحیانی را میتوان در حریص بودن آنان برای حفظ جایگاه های مذهبی شان دید ، چنانکه در فریسیان و مذهبیون زمانه عیسی کاملا مشهود بود.
آنانیکه مبتنی بر " ترس از دست دادن مقام های روحانی شان در سیستم مذهبی معبد " با عیسی و به یک معنا با خود فیض به مخالفت برخواسته و بیرق ستیز و دشمنی خود را با او برافراشتند. اینان کسانی بودند که بخاطر از دست ندادن جایگاه و حفظ " امنیت خود ساخته شان " عیسی را از خود طرد نموده و در نهایت او را مصلوب نمودند.
و چنانچه امروز هم ، چنین ایماندارانی به عیسی بگویند :
هر جا بروی تو را متابعت کنیم
عیسی بدیشان خواهد گفت ؛
ابتدا همچون پسر انسان باش . پسر انسانی که او را جای سر نهادن نیست ، نه به این دلیل که او آواره و سر بار این و آنست و نه به این دلیل که او دنیا گریز و تارک دنیاست ، همچنین نه بدان علت که او با بهرمندی ما از رفاهیات مخالف است ، بلکه به این دلیل که او امنیت خود را در هیچ یک از متعلقات دنیوی نمی جوید . نه در مقام و مکنت دنیوی و نه در خدمت و جلوت کلیسایی و نه در اعمال بظاهر خوب روحانی . در واقع دنیا و متعلقات مختلفش قادر نیست اسباب امنیت و آرامش عیسی را فراهم سازد .
هنگامی که میخوانیم؛ پسر انسان را جای سر نهادن نیست ، گویی دلمان برای او به رحم می آید.
یکی از مفسران کتاب مقدس چنین میگوید:
او به ترحم شما نیازی ندارد ، دلتان برای خودتان به رحم آید چرا که اگر عیسی شما را به مکان بلند دنیا فراخواند ، متعلقات مختلفی از جمله ثروت ، قدرت ، خدمت ، الهیات ، مقام ، کلیسا ، اعمال مذهبی ، تایید طلبی و بسیاری از چیزهای دیگر مانع رفتن شما به آن مکان بلند میشود...
آیا حاضریم تا امنیت حاصل شده در هر یک از متعلقات دنیوی ، کلیسایی و مذهبی را رها ساخته و به فیض خداوندمان عیسی مسیح اعتماد کنیم ؟؟
او هم اینک منتظر پاسخ ماست...