در میدان جنگ، چهل هزار سرباز شائول بدون حرکت ایستاده اند و با ترس و نگرانی، و وحشت و اضطراب در مورد «جلیات» و بلای عظیمی که ممکن است در آینده بر سرشان بیاورد، صحبت می کنند و مانند درخت بید، بر خود می لرزند.
اما داوود با اعتماد بنفس وارد میدان می شود و بدون اینکه در مورد جلیات صحبت کند با دلیری می گوید: “می خواهد با خود جلیات روبرو بشود.”
شائول می گوید: “تو کوچک و جنگ ناآزموده هستی و جلیات در آینده ترا می کشد.”
داوود میگوید: “من با خدایی به نزد جلیات می روم که در گذشته شیر و خرس را برایم کشته است.” بعبارتی آن که قرار است فردا مرا بکشد، فرمان کشته شدنش دیروز صادر شده است. و همین جمله باعث تقویت روحی او و در نهایت پیروزی بر جلیات میشود.
سـه کلید پیروزی داوود بر جلیات:
۱- داوود به شرایط نه بر حسب قدرت جلیات، بلکه بر حسب قدرت خدا نگاه می کند.
۲- داوود در این شرایط نه در مورد مشکلاتش بلکه با خود مشکلاتش صحبت میکند.
۳- داوود برای پیروزی، نه بر اساس احتمالات، فرضیه، حدس و گمانی که در آینده ممکن است اتفاق بیفتد امیدوار است، بلکه امید داوود برحسب تجربیاتی است که در گذشته با خدا داشته است.دوست عزیز خدایی که دیروز به انسان اقتدار و حکمت بخشید تا بر طاعون، حصبه، وبا و هزاران ویروس و میکروب پیروز شود امروز قدرت و حکمت پیروزی بر ویروس کرونا را به انسان خواهد بخشید .پس از آنچه ممکن است کرونا فردا به سر بشریت بیاورد، نترس. بلکه همان طور که داوود گفت جلیات هم مانند همان شیر و خرسی است که خدا دیروز کشته است، امروز بگو ، کرونا هم مانند همان طاعون و وبایی است که دیروز توسط حکمت و فیض خدا از بین رفته است.
جلیل سپهر
Total Pageviews
Monday, March 30, 2020
Friday, March 27, 2020
در عهد قدیم دو واژه اصلی عبری برای نام خدا وجود دارد
در عهد قدیم دو واژه اصلی عبری برای نام خدا وجود دارد: یکی ”الوهیم“ است که در ترجمههای فارسی به ”خدا“ ترجمه شده، و دیگری ”یهوه“ است که در ترجمههای فارسی هم به یهوه و هم به ”خداوند“ ترجمه شده است. در واقع دو نام برای همان خدا وجود دارد. اغلب این نامها مانند ”یهوه خدا“ یا ”خداوند خدا“ با هم ترکیب شدهاند (پیدایش ۲: ۴-۵).
"الوهیم“ یک نام معمول برای خداوند است. نام ”یهوه“ اهمیت خاصی برای یهودیان دارد. یهوه در عبرانی به معنای ”او هست“ میباشد. وقتی خداوند در مورد خودش سخن میگوید، او خودش را ”من هستم“ مینامد؛ وقتی یهودیان درباره خدا سخن میگویند، وی را ”او هست“ مینامند. یهوه برای یهودیان نام شخصی خداوند است. این حاکی از این امر است که او خدای عهد ایشان و آنها نیز قوم عهد او هستند. تمامی این مفاهیم در بطن نام یهوه یا خداوند قرار دارند. واژه ”خداوندا“ بطور معمول در عهد قدیم بکار برده نشده است. اما در هنگام استفاده به مفهوم حکمران، ارباب، یا قاضی و داور است. در عهد جدید که به زبان یونانی نوشته شده است، نام عبری یهوه رؤیت نمیشود. و از اصطلاح ”خداوند“ هم برای خدا و هم برای مسیح استفاده شده است
نظریه دانشمندان و باستان شناسان در مورد انجیل مقدس
در حال حاضر ۵۶۸۶ نسخه با زبان اصلی(یونانی) و در کل ۲۴۹۷۰ نسخهٔ خطی از عهد جدید موجود میباشند. پیترز(فرانسیس ادواردز پیترز) اظهار میدارد که «اگر فقط سنت نسخ خطی را در نظر بگیریم، کتابهای که عهد جدید را تشکیل میدهند، بیش از هر کتاب دینی نسخه برداری شده و در گردش بودهاست. و هماهنگی بسیار بالایی در بین ان ها موج میزند» هارولد گرینلی(J. Harold. Greernlee) مینویسد: «تعداد نسخ خطی موجودِ عهد جدید به گونهای حیرت انگیز بیش از هر اثر ادبی دوران باستان میباشد... در مقایسه با سایر آثار ادبی باستان، قدیمیترین نسخه خطی موجودِ عهد جدید متعلق به دورهای بسیار نزدیک تر به تاریخ نگارش متن اولیه میباشد.» قدیمیترین نسخ برجای مانده از عهد جدید، پاپیروسهایی میباشند که قدمت برخی به38 میلادی بر میگردد. از جملهٔ آنها پاپیروسهای اکسیرینکوس که بخش اعظمی از پاپیروس موجود عهد جدید را تشکیل میدهند- پاپیروسهای بادمر که شامل بخشهای مهمی از انجیل یوحنا، انجیل لوقا، انجیل متی، اعمال رسولان ، ۲ رساله پطرس ، ۳ رسالهٔ یوحنا، و رسالات یعقوب و یهودا میباشند- و پاپیروسهای چستربیتی از مهمترین اکتشافات کتاب مقدس پس از نسخهٔ سینایی- میباشند
Tuesday, March 24, 2020
شسته شدن با خون مسیح
شسته شدن با خون مسیح به معنی اطاعت از خدا برای پذیرفتن بخشش و کفاره گناهان می باشد که توسط صلیب مسیح مهیا شده است. در واقع خون مسیح «ویروس گناهان» ما را محو و خنثی می کند تا هیچ گونه تاثیری بر روی داوری ما در نزد خدا نگذارد. بنابراین جمله «من با خون مسیح شسته شده و در پوشش خون مسیح هستم» را این گونه تفسیر نکنید که من دیگر هیچ نیازی به رعایت بهداشت و توصیه های پزشکی ندارم، و هیچ گونه میکروب و ویروسی روی من تاثیر نمی گذارد.
کلام خدا در کتاب جامعه فصل هفت آیه شانزده میفرماید: “به افراط عادل مباش و خود را زیاده حکیم مپندار مبادا خویشتن را هلاک کنی
کلام خدا در کتاب جامعه فصل هفت آیه شانزده میفرماید: “به افراط عادل مباش و خود را زیاده حکیم مپندار مبادا خویشتن را هلاک کنی
Sunday, March 22, 2020
مسیح این رهایی عظیم را برای همۀ ما ایمانداران فراهم کرده است
مسیح این رهایی عظیم را برای همۀ ما ایمانداران فراهم کرده است. در رسالۀ افسسیان فصل 2 آیات 6 الی 8 میخوانیم:
"و به خاطر اتحادی که با مسیح داریم، ما را سرافراز فرمود و در قلمرو آسمانی با مسیح نشانید. تا ثروت عظیم و بی قیاس فیض خود را، با مهربانی نسبت به ماف در عیسی مسیح در زمانهای آینده نمایان سازد. زیرا به سبب فیض خداست که شما از راه ایمان نجات یافته اید و این کار شما نیست بلکه بخشش خداست. "
وقتی در مسیح جای خمد را پیدا می کنیم و از امتیازاتی که به ما به وسیلۀ ایمان داده شده استفاده می کنیم، آن موقع است که قدرت خدا را در زندگی مان، در بدن مان، در خانواده مان، و در امور مادی مان خواهیم دید.
همان حیاتی که در مسیح بود، اکنون در ما هم است.
حیات الهی
در انجیل یوحنا فصل 5 آیۀ 26 میخوانیم:
" زیرا همان طور که پدر منشأ حیات است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا منشاء حیات باشد."
این حیات، حیات الهی و حیات ابدی است. این حیاتی است که در ذات خدای پدر و خدای پسر وجود دارد. عیسی خداوند در انجیل یوحنا فصل 10 آیۀ 10 فرمود:
" من آمده ام تا شما حیات (حیات الهی) یابید و آنرا به طور کامل داشته باشید."
این همان حیاتی است که در خدای پدر وجود دارد، همان حیات هم در خدای پسر وجود دارد و بوسیلۀ رابطۀ ما با او همان حیات هم در ما وجود دارد. در رسالۀ اول یوحنا فصل 5 آیۀ 12 میخوانیم:
"هر که پسر را دارد، حیات دارد و هر که پسر خدا را ندارد، صاحب حیات (حیات الهی، حیات جاودانی) نیست. "
پس شما می توانید با جرأت بگویید؛ من مسیح را به عنوان خداوند خود قبول کرده ام، من پسر خدا و حیات الهی را دارم، همان حیاتی که در خدای پدر وجود دارد. من خلقت جدید هستم و من قدرتی را که در مسیح وجود داشت دارا هستم. (انجیل یوحنا 12:14)
ذات الهی در من است، من از خدا متولد شده ام. (انجیل یوحنا 13:1)
ذات الهی در من است. همان قدرتی که مسیح را از مرگ زنده کرد، همان قدرت در من هم کار می کند و اگر در من است به بدن فانی من حیات خواهد بخشید. (رومیان 11:8)
او که در من است بزرگتر است از آنکه در دنیا است. (اول یوحنا 4:4)
من نیکی مطلق خدا هستم. در رسالۀ دوم قرنتیان فصل 5 آیۀ 21 میخوانیم:
"مسیح کاملاً بی گناه بود، ولی خدا به خاطر ما او را بی گناه نشناخت تا ما به وسیلۀ اتّحاد با او، مانند خود خدا کاملاً نیک شویم."
مسیح به خاطر ما گناه شد.
او ذات ما را بر خود گرفت.
او گناه شد تا ما بتوانیم نیکی مطلق خدا بشویم.
نیکی مطلق به این معنی است که ما بدون داشتن وجدان مقصر و حس کمبود، این امتیاز و کفایت را داریم تا در حضور خدا بایستیم. مثل این است که هرگز از ما گناهس سر نزده باشد. مثل پاکی خود خدا! بعضی ها می پرسند: چطور امکان دارد که ما بوسیلۀ نجاتی که مسیح برای ما روی صلیب در مرگ و در قیام خود مهیا ساخته است بی گناه محسوب شویم؟ وقتی مسیح گناهان ما را به خود گرفت، ما در حضور خدا نیکی مطلق شدیم. در رسالۀ رومیان فصل 8 آیۀ 1 آمده است: "حال برای کسانی که در مسیح هستند هیچ محکومیتی وجود ندارد." با تمام این امتیازات که خدای پدر از طریق عیسی مسیح بما عطا کرده، می توانیم با دلیری در حضور او بیاییم و تمام احتیاجات خود را از او دریافت کنیم.
"و به خاطر اتحادی که با مسیح داریم، ما را سرافراز فرمود و در قلمرو آسمانی با مسیح نشانید. تا ثروت عظیم و بی قیاس فیض خود را، با مهربانی نسبت به ماف در عیسی مسیح در زمانهای آینده نمایان سازد. زیرا به سبب فیض خداست که شما از راه ایمان نجات یافته اید و این کار شما نیست بلکه بخشش خداست. "
وقتی در مسیح جای خمد را پیدا می کنیم و از امتیازاتی که به ما به وسیلۀ ایمان داده شده استفاده می کنیم، آن موقع است که قدرت خدا را در زندگی مان، در بدن مان، در خانواده مان، و در امور مادی مان خواهیم دید.
همان حیاتی که در مسیح بود، اکنون در ما هم است.
حیات الهی
در انجیل یوحنا فصل 5 آیۀ 26 میخوانیم:
" زیرا همان طور که پدر منشأ حیات است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا منشاء حیات باشد."
این حیات، حیات الهی و حیات ابدی است. این حیاتی است که در ذات خدای پدر و خدای پسر وجود دارد. عیسی خداوند در انجیل یوحنا فصل 10 آیۀ 10 فرمود:
" من آمده ام تا شما حیات (حیات الهی) یابید و آنرا به طور کامل داشته باشید."
این همان حیاتی است که در خدای پدر وجود دارد، همان حیات هم در خدای پسر وجود دارد و بوسیلۀ رابطۀ ما با او همان حیات هم در ما وجود دارد. در رسالۀ اول یوحنا فصل 5 آیۀ 12 میخوانیم:
"هر که پسر را دارد، حیات دارد و هر که پسر خدا را ندارد، صاحب حیات (حیات الهی، حیات جاودانی) نیست. "
پس شما می توانید با جرأت بگویید؛ من مسیح را به عنوان خداوند خود قبول کرده ام، من پسر خدا و حیات الهی را دارم، همان حیاتی که در خدای پدر وجود دارد. من خلقت جدید هستم و من قدرتی را که در مسیح وجود داشت دارا هستم. (انجیل یوحنا 12:14)
ذات الهی در من است، من از خدا متولد شده ام. (انجیل یوحنا 13:1)
ذات الهی در من است. همان قدرتی که مسیح را از مرگ زنده کرد، همان قدرت در من هم کار می کند و اگر در من است به بدن فانی من حیات خواهد بخشید. (رومیان 11:8)
او که در من است بزرگتر است از آنکه در دنیا است. (اول یوحنا 4:4)
من نیکی مطلق خدا هستم. در رسالۀ دوم قرنتیان فصل 5 آیۀ 21 میخوانیم:
"مسیح کاملاً بی گناه بود، ولی خدا به خاطر ما او را بی گناه نشناخت تا ما به وسیلۀ اتّحاد با او، مانند خود خدا کاملاً نیک شویم."
مسیح به خاطر ما گناه شد.
او ذات ما را بر خود گرفت.
او گناه شد تا ما بتوانیم نیکی مطلق خدا بشویم.
نیکی مطلق به این معنی است که ما بدون داشتن وجدان مقصر و حس کمبود، این امتیاز و کفایت را داریم تا در حضور خدا بایستیم. مثل این است که هرگز از ما گناهس سر نزده باشد. مثل پاکی خود خدا! بعضی ها می پرسند: چطور امکان دارد که ما بوسیلۀ نجاتی که مسیح برای ما روی صلیب در مرگ و در قیام خود مهیا ساخته است بی گناه محسوب شویم؟ وقتی مسیح گناهان ما را به خود گرفت، ما در حضور خدا نیکی مطلق شدیم. در رسالۀ رومیان فصل 8 آیۀ 1 آمده است: "حال برای کسانی که در مسیح هستند هیچ محکومیتی وجود ندارد." با تمام این امتیازات که خدای پدر از طریق عیسی مسیح بما عطا کرده، می توانیم با دلیری در حضور او بیاییم و تمام احتیاجات خود را از او دریافت کنیم.
Saturday, March 21, 2020
آيا ما نيز همانند پولس خطري كه مردم را تهديد مي كند، به وضوح مشاهده مي كنيم؟
و از اين جهت همه زحمات را بخاطر برگزيدگان متحمل مي شوم تا ايشان نيز نجاتي را كه در مسيح عيسي است با جلال جاوداني تحصيل كنند
دوم تیموتائوس 2: 10
در بسیاری از عملیتهای جنگی نیروی هوایی؛ یکی از تکنیک های تهاجمی این است که هواپیما یا هواپیماهایی به عملیات ایذایی یا مجازی بپردازند؛ یعنی به نوعی خود را به خطر اندازند و حتی مورد هدف قرار گیرند، تا پدافند دشمن را متوجه خود نمایند و هواپیماهای دیگر برای انجام عملیات اصلی بتوانند با راحتی و تمرکز بهتری مأموریت خود را به انجام رسانند.
پولس رسول نيز جان خويش را به خاطر ديگران به مخاطره انداخت (دوم تيموتائوس 10:2). يكبار سنگسار شد و نيمه جان رها شد (اعمال 19:14). در ماجراي ديگری، مورد حمله مردم قرار گرفت، شلاق خورد و زنداني شد (اعمال 16 : 22-23). سه دفعه شكسته كشتي شد و چندين بار مورد حمله راهزنان و غارتگران قرار گرفت (2 قرنتیان 11 : 23 -28). چرا پولس از روي ميل اينگونه رنجها را تحمل مي كرد؟ زيرا او درباره آتش جاوداني و زندگي جاوداني مي انديشيد، و به همين خاطر با خوشحالي هر خطري را به جان مي خريد.
آيا ما نيز همانند پولس خطري كه مردم را تهديد مي كند، به وضوح مشاهده مي كنيم؟ آيا از فرصتهاي بسياري كه پيش مي آيند استفاده مي كنيم تا مردمي را كه به خبر خوش مسيح احتياج دارند یاری رسانیم؟ آيا ما نيز به مانند پولس چنين هدف والايي را در خود احساس مي كنيم؟ مانند كسي كه هر چيزي را بخاطر گمشدگان تحمل مي كرد؟ اگر مي خواهيد پيغام انجيل را به ديگران برسانيد، بنظرتان چه خطراتي شما را تهديد خواهند كرد؟ صدمات بدني؟ شنيدن كلمات ركيك؟ خطر طرد شدن؟ استهزاء ؟ از دست دادن دارايي؟ و یا موارد دیگر؟ همه اینها حتی برای نجات یک شخص نیز می ارزند.
قرائت امروز: دوم تيموتائوس 2: 1-13
دوم تیموتائوس 2: 10
در بسیاری از عملیتهای جنگی نیروی هوایی؛ یکی از تکنیک های تهاجمی این است که هواپیما یا هواپیماهایی به عملیات ایذایی یا مجازی بپردازند؛ یعنی به نوعی خود را به خطر اندازند و حتی مورد هدف قرار گیرند، تا پدافند دشمن را متوجه خود نمایند و هواپیماهای دیگر برای انجام عملیات اصلی بتوانند با راحتی و تمرکز بهتری مأموریت خود را به انجام رسانند.
پولس رسول نيز جان خويش را به خاطر ديگران به مخاطره انداخت (دوم تيموتائوس 10:2). يكبار سنگسار شد و نيمه جان رها شد (اعمال 19:14). در ماجراي ديگری، مورد حمله مردم قرار گرفت، شلاق خورد و زنداني شد (اعمال 16 : 22-23). سه دفعه شكسته كشتي شد و چندين بار مورد حمله راهزنان و غارتگران قرار گرفت (2 قرنتیان 11 : 23 -28). چرا پولس از روي ميل اينگونه رنجها را تحمل مي كرد؟ زيرا او درباره آتش جاوداني و زندگي جاوداني مي انديشيد، و به همين خاطر با خوشحالي هر خطري را به جان مي خريد.
آيا ما نيز همانند پولس خطري كه مردم را تهديد مي كند، به وضوح مشاهده مي كنيم؟ آيا از فرصتهاي بسياري كه پيش مي آيند استفاده مي كنيم تا مردمي را كه به خبر خوش مسيح احتياج دارند یاری رسانیم؟ آيا ما نيز به مانند پولس چنين هدف والايي را در خود احساس مي كنيم؟ مانند كسي كه هر چيزي را بخاطر گمشدگان تحمل مي كرد؟ اگر مي خواهيد پيغام انجيل را به ديگران برسانيد، بنظرتان چه خطراتي شما را تهديد خواهند كرد؟ صدمات بدني؟ شنيدن كلمات ركيك؟ خطر طرد شدن؟ استهزاء ؟ از دست دادن دارايي؟ و یا موارد دیگر؟ همه اینها حتی برای نجات یک شخص نیز می ارزند.
قرائت امروز: دوم تيموتائوس 2: 1-13
شیطان چگونه، چرا، و چه وقت از بهشت رانده شد؟
رانده شدن شیطان از بهشت به طور نمادین در اشعیا فصل 14 آیه های 12 تا 14 و حزقیال فصل 28 آیه های 12 تا 18 توصیف شده است. در حالیکه این دو قسمت به طور خاص به پادشاهان بابل و صور اشاره می کنند، اما به نیروی فرا طبیعی یعنی نیروی شیطانی که در وجود آن پادشاهان بود نیز اشاره دارد. این دو متن توصیف می کند که چرا شیطان سقوط کرد، اما صریحاً نمی گوید که این سقوط در چه زمانی اتفاق افتاد. آنچه که ما می دانیم این است: فرشتگان پیش از خلقت زمین آفریده شدند (ایوب فصل 38 آیه های 4 تا 7). شیطان پیش از آنکه آدم و حوا را در باغ وسوسه کند رانده شد (پیدایش فصل 3 آیه های 1 تا 14). از اینرو رانده شدن شیطان باید در زمانی پس از خلقت فرشتگان و قبل از زمانی که آدم و حوا را در باغ عدن وسوسه کرد رخ داده باشد. کتاب مقدس صریحاً نمی گوید که آیا رانده شدن شیطان چه وقت (چند دقیقه، چند ساعت، یا چند روز پیش از زمانی که آدم و حوا را در باغ وسوسه کرد) اتفاق افتاده است.
کتاب ایوب به ما می گوید که شیطان دست کم برای مدتی به بهشت و به تخت خدا دسترسی داشت. "يک روز كه فرشتگان در حضور خداوند حاضر شده بودند، شيطان نيز همراه ايشان بود. خداوند از شيطان پرسيد: كجا بودی؟ شيطان پاسخ داد: دور زمين میگشتم و در آن سير میكردم"(ایوب فصل 1 آیه های 6 تا 7). ظاهراً در آن زمان، شیطان هنوز آزادانه بین بهشت و زمین حرکت می کرد و مستقیماً با خدا صحبت می کرد و در قبال فعالیتهایش پاسخ می داد. اینکه در چه زمانی خدا این دسترسی را قطع کرد، مشخص نیست.
چرا شیطان از ملکوت خدا رانده شد؟ شیطان به خاطر غرور رانده شد. او اشتیاق داشته که خدا باشد، نه اینکه خادم خدا باشد. به این همه "منم ها" در اشعیا فصل 14 آیه های 12 تا 15 توجه داشته باشید. حزقیال فصل 28 آیه های 12 تا 15 شیطان را به عنوان فرشته ای بی نهایت زیبا توصیف می کند. شیطان احتمالاً والاترینِ فرشتگان و از کروبیان بود، زیباترینِ در میان تمام مخلوقات خدا، اما به جایگاهش قانع نبود. در عوض، شیطان اشتیاق داشت که خدا باشد، تا اساساً "خدا را از تختش بیرون بیاندازد" و سلطه بر هستی را بر عهده گیرد. شیطان خواست که خدا شود و جالب توجه اینکه به همین دلیل، آدم و حوا را در باغ به آن وسوسه کرد (پیدایش فصل 3 آیه های 1 تا 5). بهترین توصیف برای رانده شدن شیطان از بهشت اینگونه است که بگوییم او از بهشت اخراج شد (اشعیا فصل 14 آیه 15؛ حزقیال فصل 28 آیه های 16 تا 17). شیطان از بهشت سقوط نکرد؛ بلکه از بهشت بیرون انداخته شد.
به قلم برادر بزرگوار پاستور پیترداهلن
کتاب ایوب به ما می گوید که شیطان دست کم برای مدتی به بهشت و به تخت خدا دسترسی داشت. "يک روز كه فرشتگان در حضور خداوند حاضر شده بودند، شيطان نيز همراه ايشان بود. خداوند از شيطان پرسيد: كجا بودی؟ شيطان پاسخ داد: دور زمين میگشتم و در آن سير میكردم"(ایوب فصل 1 آیه های 6 تا 7). ظاهراً در آن زمان، شیطان هنوز آزادانه بین بهشت و زمین حرکت می کرد و مستقیماً با خدا صحبت می کرد و در قبال فعالیتهایش پاسخ می داد. اینکه در چه زمانی خدا این دسترسی را قطع کرد، مشخص نیست.
چرا شیطان از ملکوت خدا رانده شد؟ شیطان به خاطر غرور رانده شد. او اشتیاق داشته که خدا باشد، نه اینکه خادم خدا باشد. به این همه "منم ها" در اشعیا فصل 14 آیه های 12 تا 15 توجه داشته باشید. حزقیال فصل 28 آیه های 12 تا 15 شیطان را به عنوان فرشته ای بی نهایت زیبا توصیف می کند. شیطان احتمالاً والاترینِ فرشتگان و از کروبیان بود، زیباترینِ در میان تمام مخلوقات خدا، اما به جایگاهش قانع نبود. در عوض، شیطان اشتیاق داشت که خدا باشد، تا اساساً "خدا را از تختش بیرون بیاندازد" و سلطه بر هستی را بر عهده گیرد. شیطان خواست که خدا شود و جالب توجه اینکه به همین دلیل، آدم و حوا را در باغ به آن وسوسه کرد (پیدایش فصل 3 آیه های 1 تا 5). بهترین توصیف برای رانده شدن شیطان از بهشت اینگونه است که بگوییم او از بهشت اخراج شد (اشعیا فصل 14 آیه 15؛ حزقیال فصل 28 آیه های 16 تا 17). شیطان از بهشت سقوط نکرد؛ بلکه از بهشت بیرون انداخته شد.
به قلم برادر بزرگوار پاستور پیترداهلن
مرض و گناه دیگر متعلق به خانوادۀ خدا نیست
مرض و گناه دیگر متعلق به خانوادۀ خدا نیست و آنها نباید بر ما که عضوی از خانوادۀ خدا هستیم دیگر قدرت و تسلط داشته باشند. مسئله مرض و گناه در نجات مسیح برای همۀ آنهایی که ایمان آورده اند حل شده است. وقتی ما این حقیقت را کاملاً درک می کنیم که خدا به وسیلۀ مسیح درد، مرض، فقر، لعنت و گناه ما را بر مسیح گذاشت، آن موقع است که ما بر تمام این مشکلات پیروز خواهیم شد. این واقعیت در زندگی شما به حقیقت نخواهد پیوست تا آن روزی که شما قلباً این را قبول کرده و آن را اعتراف کنید.
کلام خدا با خدا یکی است، یعنی غیر ممکن است که کلام خدا از بین برود. خدا کلام خود را حفظ می کند تا آن عملی شود. کلام خدا بود که آفرینش را بوجود آورد و خدا از طریق آن، در قلب های ما ساکن می گردد. این کلام او است که ما را با او یکی می کند.
ما در کلام و کلام در ما.
از طریق این خلقت ما با خدا یکی می شویم. این یک فرصت فوق العاده ای را به ما می دهد. وقتی ما با خدا متحد می شویم از طریق کلام و روح او، همچنین با قدرت او نیز یکی می شویم.
ما با نیکی او یکی می شویم.
قوت او برای ما است حیات او برای ما است،
سلامتی و صلح او برای ما است. خداوند عیسی فرمود: من صلح خود را به شما می دهم...
(یوحنا فصل 14 آیۀ1)
در رسالۀ اول قرنتیان فصل 1 آیۀ 30 میخوانیم:
"خدا شما را با مسیح عیسی متّحد ساخت و مسیح را برای ما حکمت، نیکی مطلق، پاکی و آزادی گردانیده است."
نویسنده: شبان رضا صفا
Friday, March 20, 2020
وعده های کتاب مقدس
"غصه فردا را نخورید، چون خدا در فکر فردای شما نیز می باشد. مشکلات هر روز برای همان روز کافی است. لازم نیست مشکلات روز بعد را نیز به آن بیفزایید" (متی فصل 6 آیه 34)
اگر قرار است نگران شوید، فقط نگران مشکلات امروز باشید. اکثر نگرانی ها مربوط به چیزهایی است که خارج از کنترل هستند. عیسی اهمیت زندگی برای امروز را برشمرد. البته باید از اشتباهات گذشته عبرت بگیریم و برای آینده برنامه ریزی کنیم. با این وجود نباید بیش از حد بر گذشته یا آینده تمرکز کنید. خدا می خواهد در زمان حال زندگی کنیم.
نگرانی دوست ما نیست و ترس و وحشت راه و روش زندگی مسیحی نیست. کلام خدا می فرماید:" اگر در روز تنگی سستی نمایی، قوت تو تنگ می شود" (امثال سلیمان فصل 24 آیه 10 – ترجمه قدیمی) "اگر نتوانی سختی های زندگی را تحمل کنی، آدم ضعیفی هستی" (ترجمه تفسیری)
وقتی در مورد آینده غصه می خوریم، انرژی امروز را از دست می دهیم. همواره به یاد داشته باشید: در مواقع بحرانی، دنیا به افرادی نیاز دارد که روحیه قوی دارند و ثابت قدم می باشند. 10 درصد از مشکلات خارج از کنترل می باشند. 90 درصد نگرانی ها کاذب و غیر واقعی است. نگرانی نمی تواند عفونت را کاهش دهد و از شیوع سریع بیماری کرونا جلوگیری کند. اما عیسی ما را فرا می خواند تا به جای ترس و نگرانی، دعا کنیم و به مسیح که بر مرگ و گناه پیروز شد، اعتماد کنیم (اول قرنتیان فصل 15 آیات 55 – 57).
کلیسای ایرانیان شادی
اگر قرار است نگران شوید، فقط نگران مشکلات امروز باشید. اکثر نگرانی ها مربوط به چیزهایی است که خارج از کنترل هستند. عیسی اهمیت زندگی برای امروز را برشمرد. البته باید از اشتباهات گذشته عبرت بگیریم و برای آینده برنامه ریزی کنیم. با این وجود نباید بیش از حد بر گذشته یا آینده تمرکز کنید. خدا می خواهد در زمان حال زندگی کنیم.
نگرانی دوست ما نیست و ترس و وحشت راه و روش زندگی مسیحی نیست. کلام خدا می فرماید:" اگر در روز تنگی سستی نمایی، قوت تو تنگ می شود" (امثال سلیمان فصل 24 آیه 10 – ترجمه قدیمی) "اگر نتوانی سختی های زندگی را تحمل کنی، آدم ضعیفی هستی" (ترجمه تفسیری)
وقتی در مورد آینده غصه می خوریم، انرژی امروز را از دست می دهیم. همواره به یاد داشته باشید: در مواقع بحرانی، دنیا به افرادی نیاز دارد که روحیه قوی دارند و ثابت قدم می باشند. 10 درصد از مشکلات خارج از کنترل می باشند. 90 درصد نگرانی ها کاذب و غیر واقعی است. نگرانی نمی تواند عفونت را کاهش دهد و از شیوع سریع بیماری کرونا جلوگیری کند. اما عیسی ما را فرا می خواند تا به جای ترس و نگرانی، دعا کنیم و به مسیح که بر مرگ و گناه پیروز شد، اعتماد کنیم (اول قرنتیان فصل 15 آیات 55 – 57).
کلیسای ایرانیان شادی
Saturday, March 14, 2020
خوب بودن این است که نگذاری رذیلت ها در تنت تکثیر شوند
هر ویروسی برای آنکه خودش را تکثیر کند به بدنی محتاج است، به میزبانی که پذیرایش باشد.
ویروس اگر بر در و دیوار بماند و کسی به او دست نزند، سرانجام از بین خواهد رفت.
هر خصلت بد و رزیلتی نیز به بدنی محتاج است، به تنی که آن را در خود جا بدهد.
دروغ اگر روی زمین افتاده باشد و کسی آن را بر ندارد خواهد مرد.
اما دروغ را که در دهان می گذاری جان می گیرد؛ دروغ را که می گویی زنده می شود، و خودش را می سازد و تکثیر می کند.. و سرایت می کند از این دهان به آن دهان.
نفرت اگر روی زمین افتاده باشد،
خودش خواهد مرد. اما وقتی آن را بر می داری و در دلت می گذاری، از تو تغذیه می کند تا بزرگ شود. حیات او ممات تو خواهد شد. و تنت میزبان نفرت می شود.
او تمام تو را می خورد تا زنده بماند. تو هر روز متنفرتر و متنفرتر و متنفرتر می شوی تا نفرت جان بگیرد.عشق و محبت در تو می میرد تا نفرت زنده بماند.
حسادت هم همین است، خشمگینی و کینه ورزی و بدخواهی و حیله گری و دسیسه چینی و بی رحمی و بد اندیشی هم همین طور است.
همه شان بدن می خواهند، میزبان می خواهند. جسمی می خواهند تا آن را بخورند، روحی می خواهند تا سوارش شوند.
آنها تنت را می خورند،
روحت را می خورند،
قلبت را می خورند،
جانت را می خورند.
بعدها جنازه ات را هم خواهند خورد.
حالت خوش نیست؟ شاید که بیماری.
بدنت را نگاه کن،
روحت را،
جانت را،
روانت را،
قلبت را،
بین کدام رذیلت در تو جا خوش کرده است.
ببین میزبان کدامینی ؟
خوب بودن....
ماجرای ترس از دوزخ و طمع بهشت نیست.
قصه ترازو و ثواب نیست.
شریعت نیست، طریقت هم نیست.
بلکه خوب بودن همان عقلانیت و حکمت است.
همان سلامت روان است.
خوب بودن این است که نگذاری رذیلت ها در تنت تکثیر شوند، این است که نگذاری روحت میزبان ناراستی ها باشد.
حالت خوب می شود اگر جانت پاک و آراسته از مزرعه پلشتی ها باش
ویروس اگر بر در و دیوار بماند و کسی به او دست نزند، سرانجام از بین خواهد رفت.
هر خصلت بد و رزیلتی نیز به بدنی محتاج است، به تنی که آن را در خود جا بدهد.
دروغ اگر روی زمین افتاده باشد و کسی آن را بر ندارد خواهد مرد.
اما دروغ را که در دهان می گذاری جان می گیرد؛ دروغ را که می گویی زنده می شود، و خودش را می سازد و تکثیر می کند.. و سرایت می کند از این دهان به آن دهان.
نفرت اگر روی زمین افتاده باشد،
خودش خواهد مرد. اما وقتی آن را بر می داری و در دلت می گذاری، از تو تغذیه می کند تا بزرگ شود. حیات او ممات تو خواهد شد. و تنت میزبان نفرت می شود.
او تمام تو را می خورد تا زنده بماند. تو هر روز متنفرتر و متنفرتر و متنفرتر می شوی تا نفرت جان بگیرد.عشق و محبت در تو می میرد تا نفرت زنده بماند.
حسادت هم همین است، خشمگینی و کینه ورزی و بدخواهی و حیله گری و دسیسه چینی و بی رحمی و بد اندیشی هم همین طور است.
همه شان بدن می خواهند، میزبان می خواهند. جسمی می خواهند تا آن را بخورند، روحی می خواهند تا سوارش شوند.
آنها تنت را می خورند،
روحت را می خورند،
قلبت را می خورند،
جانت را می خورند.
بعدها جنازه ات را هم خواهند خورد.
حالت خوش نیست؟ شاید که بیماری.
بدنت را نگاه کن،
روحت را،
جانت را،
روانت را،
قلبت را،
بین کدام رذیلت در تو جا خوش کرده است.
ببین میزبان کدامینی ؟
خوب بودن....
ماجرای ترس از دوزخ و طمع بهشت نیست.
قصه ترازو و ثواب نیست.
شریعت نیست، طریقت هم نیست.
بلکه خوب بودن همان عقلانیت و حکمت است.
همان سلامت روان است.
خوب بودن این است که نگذاری رذیلت ها در تنت تکثیر شوند، این است که نگذاری روحت میزبان ناراستی ها باشد.
حالت خوب می شود اگر جانت پاک و آراسته از مزرعه پلشتی ها باش
Friday, March 13, 2020
ای جان من خداوند را متبارک بخوان
ای جان من خداوند را متبارک بخوان! و هرچه در درون من است نام قدّوس او را متبارک خواند مزمور ۱۰۳ آیه ۱
این مزمور با یاد آوری مزمور نویس به خودش برای اینکه جانش خداوند را متبارک بخواند، آغاز و خاتمه می یابد. " ای جان من خداوند را متبارک بخوان" همچنین وعظی کوتاه برای یادآوری به فرشتگان، میزبانان ملکوت و مخلوقات دست خداوند تا آنها نیز اینکار را انجام دهند:
مزمور ۱۰۳ آیات ۲۰ الی ۲۲
خداوند را متبارک خوانید، ای فرشتگان او که در قوّت زورآورید و کلام او را به جا میآورید و آواز کلام او را گوش میگیرید! ای جمیع لشکرهای او خداوند را متبارک خوانید! و ای خادمان او که ارادهٔ او را بجا میآورید! ای همهٔ کارهای خداوند او را متبارک خوانید! در همهٔ مکانهای سلطنت او. ای جان من خداوند را متبارک بخوان!
این مزمور به طرز قاطعانه ای معطوف شده به متبارک خواندن خداوند. منظور از متبارک خواندن خداوند چیست؟
منظور این است که از عظمت و نیکویی خداوند صحبت کنیم و واقعاً از اعماق وجودمان به آن باور داشته باشیم. منظور داوود از آغاز کردن و خاتمه این مزمور با " ای جان من خداوند را متبارک بخوان" این است که صحبت کردن واقعی در مورد نیکویی و عظمت خداوند با از ته دل و اعماق وجودمان بر آید.
متبارک خواندن خداوند تنها با زبان و بدون معنای عمیق و درونی آن ریاکاری و دورویی محسوب می شود. عیسی مسیح در متی باب ۱۵ آیه ۸ چنین فرموده است " این قوم به زبانهای خود به من تقرّب میجویند و به لبهای خویش مرا تمجید مینمایند، لیکن دلشان از من دور است"
داوود خطر اینکار را می داند، و آنرا مرتباً به خودش یاد آوری می کند. او به روح و وجود خود یاد آوری می کند تا چنین اتفّاقی رخ ندهد. ای جان من به عظمت و نیکویی خداوند بنگر. با زبان من همسو شو تا خداوند را با تمامی وجودمان متبارک خوانیم، ای جان من، ما ریاکار و دورو نخواهیم بود
این مزمور با یاد آوری مزمور نویس به خودش برای اینکه جانش خداوند را متبارک بخواند، آغاز و خاتمه می یابد. " ای جان من خداوند را متبارک بخوان" همچنین وعظی کوتاه برای یادآوری به فرشتگان، میزبانان ملکوت و مخلوقات دست خداوند تا آنها نیز اینکار را انجام دهند:
مزمور ۱۰۳ آیات ۲۰ الی ۲۲
خداوند را متبارک خوانید، ای فرشتگان او که در قوّت زورآورید و کلام او را به جا میآورید و آواز کلام او را گوش میگیرید! ای جمیع لشکرهای او خداوند را متبارک خوانید! و ای خادمان او که ارادهٔ او را بجا میآورید! ای همهٔ کارهای خداوند او را متبارک خوانید! در همهٔ مکانهای سلطنت او. ای جان من خداوند را متبارک بخوان!
این مزمور به طرز قاطعانه ای معطوف شده به متبارک خواندن خداوند. منظور از متبارک خواندن خداوند چیست؟
منظور این است که از عظمت و نیکویی خداوند صحبت کنیم و واقعاً از اعماق وجودمان به آن باور داشته باشیم. منظور داوود از آغاز کردن و خاتمه این مزمور با " ای جان من خداوند را متبارک بخوان" این است که صحبت کردن واقعی در مورد نیکویی و عظمت خداوند با از ته دل و اعماق وجودمان بر آید.
متبارک خواندن خداوند تنها با زبان و بدون معنای عمیق و درونی آن ریاکاری و دورویی محسوب می شود. عیسی مسیح در متی باب ۱۵ آیه ۸ چنین فرموده است " این قوم به زبانهای خود به من تقرّب میجویند و به لبهای خویش مرا تمجید مینمایند، لیکن دلشان از من دور است"
داوود خطر اینکار را می داند، و آنرا مرتباً به خودش یاد آوری می کند. او به روح و وجود خود یاد آوری می کند تا چنین اتفّاقی رخ ندهد. ای جان من به عظمت و نیکویی خداوند بنگر. با زبان من همسو شو تا خداوند را با تمامی وجودمان متبارک خوانیم، ای جان من، ما ریاکار و دورو نخواهیم بود
Wednesday, March 11, 2020
اينجا چه مى كنى؟
اين ندايى از خدا به ايلياى نبى بود "ايليا تو را در اينجا چه كار است" اول پادشاهان: ١٩: ٩
ايزابل، ايليا را تهديد به مرگ كرد و ايليا ترسيد و نتوانست با تهديدها عليه خودش برخورد كُنَد، اقتدارش را از دست داد و پا به فرار گذاشت.
اگر چه ايزابل نتوانست ايليا را بكشد، اما همان ترس كه بر قلب ايليا وارد شد باعث شد كه نقشه ايى كه خدا بدستِ او مى خواست به اتمام برساند، به دست كَسِ ديگرى يعنى اليشع به اتمام رساند، زيرا اِليشع اقتدارِ خود را خوب مى شناخت و او را حفظ كرد.
كلام خدا در غلاطيان ٥: ١ مى فرمايد:" پس به آن آزادي كه مسيح ما را به آن آزاد كرد، استوار باشيد و باز در يوغ بندگي گرفتار مشويد."
يك ترس ايجادِ تشويش و سردگمى مى كند، و هدفِ او اين است كه ما را از ان هدفِ اصلى دور كند، اگر با هراس فورا برخورد نشود، بزرگ و بزرگتر مى شود تا جايى كه رده پاى خدا در دلمان گم مى شود و به جايى خواهيم رسيدكه ندايى در گوشمان مى گويد...
ايزابل، ايليا را تهديد به مرگ كرد و ايليا ترسيد و نتوانست با تهديدها عليه خودش برخورد كُنَد، اقتدارش را از دست داد و پا به فرار گذاشت.
اگر چه ايزابل نتوانست ايليا را بكشد، اما همان ترس كه بر قلب ايليا وارد شد باعث شد كه نقشه ايى كه خدا بدستِ او مى خواست به اتمام برساند، به دست كَسِ ديگرى يعنى اليشع به اتمام رساند، زيرا اِليشع اقتدارِ خود را خوب مى شناخت و او را حفظ كرد.
كلام خدا در غلاطيان ٥: ١ مى فرمايد:" پس به آن آزادي كه مسيح ما را به آن آزاد كرد، استوار باشيد و باز در يوغ بندگي گرفتار مشويد."
يك ترس ايجادِ تشويش و سردگمى مى كند، و هدفِ او اين است كه ما را از ان هدفِ اصلى دور كند، اگر با هراس فورا برخورد نشود، بزرگ و بزرگتر مى شود تا جايى كه رده پاى خدا در دلمان گم مى شود و به جايى خواهيم رسيدكه ندايى در گوشمان مى گويد...
بيشتر گوش بدهيد، كمتر سخن بگوييد، و زود خشمگين نشويد
بيشتر گوش بدهيد، كمتر سخن بگوييد، و زود خشمگين نشويد. زيرا خشم نميگذارد آنطور كه خدا ميخواهد، خوب و درستكار باشيم. بنابراين، هر نوع ناپاكى و عادت زشت را كه هنوز در وجودتان باقى است، از خود دور كنيد، و با فروتنى كلام خدا را كه در دلتان كاشته شده است، بپذيريد، زيرا اين كلام قدرت دارد جانهاى شما را نجات بخشد. اما فراموش نكنيد كه اين كلام را نه فقط بايد شنيد، بلكه بايد به آن عمل كرد پس خود را فريب ندهيد. نامه يعقوب: ١: ١٩-٢٢
Monday, March 9, 2020
تاثیرات گناه بر دنیا
كتاب مقدس به وضوح آشكار مى سازد كه مسيحيان خداترس نيز مانند بى ايمانان گناهكار ممكن است با مشكلاتى روبرو شوند، چون آنها نيز در دنيايى زندگى مى كنند كه زير لعنت گناه قرار دارد.
شايد شما قربانى مصيبت هايى از قبيل سيل، زلزله، طوفان و ياقحطى باشيد و يا شايد در خانواده، مشكلاتى از قبيل بيمارى، مرگ، بيمارى هاى روانى، مشكلات مالى و يا مسائل ديگرى كه خارج از كنترل شما است، داشته ايد.
اشتباه است اگر فكر كنيم در اين دنيا مى توانيم با داشتن يك زندگى كامل و مبرا از گناه، از مشكلاتى كه در رابطه با گناه است، اجتناب نماييم. تجربه نشان مى دهد كه با وجود همه تلاش ها، باز هم كامل نيستيم، اگر چه پيروزى هايى بر گناه پيدا مى كنيم ولى باز هم بعضى از مواقع طبيعت گناه آلود باعث شكست مان مى شود. بنابراين بعضى اوقات امكان دارد مشكلاتى داشته باشيم كه نتيجه قصورات خودمان است. اما حقيقت شگرف اين است كه حتى مواقعى كه گناه مى كنيم، خدا ما را دوست دارد و هنگامى كه از گناهان خود توبه كنيم و از او درخواست كمك نماييم، او حاضر است در پيدا كردن راه حل به ما كمك كند
شايد شما قربانى مصيبت هايى از قبيل سيل، زلزله، طوفان و ياقحطى باشيد و يا شايد در خانواده، مشكلاتى از قبيل بيمارى، مرگ، بيمارى هاى روانى، مشكلات مالى و يا مسائل ديگرى كه خارج از كنترل شما است، داشته ايد.
اشتباه است اگر فكر كنيم در اين دنيا مى توانيم با داشتن يك زندگى كامل و مبرا از گناه، از مشكلاتى كه در رابطه با گناه است، اجتناب نماييم. تجربه نشان مى دهد كه با وجود همه تلاش ها، باز هم كامل نيستيم، اگر چه پيروزى هايى بر گناه پيدا مى كنيم ولى باز هم بعضى از مواقع طبيعت گناه آلود باعث شكست مان مى شود. بنابراين بعضى اوقات امكان دارد مشكلاتى داشته باشيم كه نتيجه قصورات خودمان است. اما حقيقت شگرف اين است كه حتى مواقعى كه گناه مى كنيم، خدا ما را دوست دارد و هنگامى كه از گناهان خود توبه كنيم و از او درخواست كمك نماييم، او حاضر است در پيدا كردن راه حل به ما كمك كند
Saturday, March 7, 2020
خدای بخشندۀ همۀ دلگرمیها
متبارک باد خدا، پدر خداوند ما عیسی مسیح، که پدر رحمتها و خدای همۀ دلگرمیهاست؛ که به ما در همۀ سختیهایمان دلگرمی میبخشد تا ما نیز بتوانیم با آن دلگرمی که از او یافتهایم، دیگران را که از سختیها میگذرند، دلگرم سازیم. زیرا همانگونه که از رنجهای مسیح بهفراوانی نصیب مییابیم، به همان میزان نیز به واسطۀ مسیح از دلگرمی فراوان لبریز میشویم. اگر در سختی هستیم، بهخاطر دلگرمی و نجات شماست، و اگر دلگرمیم، باز برای دلگرمی شماست، و این کارگر میافتد آنگاه که شما همان رنجها را که ما میکشیم با بردباری تحمل میکنید. امید ما دربارۀ شما استوار است، زیرا میدانیم همانگونه که در رنجهای ما سهیم هستید، در دلگرمی ما نیز سهیم خواهید بود.
✨ای برادران، نمیخواهیم از سختیهایی که در ایالت آسیا بر ما گذشت، بیخبر باشید. فشارهایی که بر ما آمد چنان سخت و فوق از طاقت ما بود که از زنده ماندن هم نومید گشتیم.
✨بهواقع احساس میکردیم حکم مرگمان صادر شده است. امّا اینها همه روی داد تا نه بر خود، بلکه بر خدایی توکل کنیم که مردگان را برمیخیزاند.
او ما را از چنین خطر مهلکی رهانید و باز خواهد رهانید. بر اوست که ما امید بستهایم که همچنان ما را خواهد رهانید، بخصوص چون شما نیز با دعای خود یاریمان دهید. آنگاه بسیار کسان، برای فیضی که در جواب دعای بسیاری به ما بخشیده شده است، از جانب ما شکر خواهند گزارد.
دوم قرنتیان باب 1
✨ای برادران، نمیخواهیم از سختیهایی که در ایالت آسیا بر ما گذشت، بیخبر باشید. فشارهایی که بر ما آمد چنان سخت و فوق از طاقت ما بود که از زنده ماندن هم نومید گشتیم.
✨بهواقع احساس میکردیم حکم مرگمان صادر شده است. امّا اینها همه روی داد تا نه بر خود، بلکه بر خدایی توکل کنیم که مردگان را برمیخیزاند.
او ما را از چنین خطر مهلکی رهانید و باز خواهد رهانید. بر اوست که ما امید بستهایم که همچنان ما را خواهد رهانید، بخصوص چون شما نیز با دعای خود یاریمان دهید. آنگاه بسیار کسان، برای فیضی که در جواب دعای بسیاری به ما بخشیده شده است، از جانب ما شکر خواهند گزارد.
دوم قرنتیان باب 1
Friday, March 6, 2020
شنیدن و انجام دادن
بنابراین ای برادران عزیز من، این را بدانید كه هرکس باید زود بشنود، دیر جواب دهد و دیر عصبانی شود.
چون عصبانیّت انسان به هدفهای نیكوی الهی كمک نمیکند
پس هر نوع عادت ناشایست و رفتار شرارتآمیز را از خود دور كنید. خود را به خدا بسپارید و كلامی را كه او در دلهای شما كاشته و میتواند شما را نجات بخشد، با فروتنی بپذیرید.
شما باید بر طبق كلام او عمل كنید و فقط با شنیدن خود را فریب ندهید.
‼️چون کسیکه به كلام گوش میدهد ولی بر طبق آن عمل نمیکند، مانند مردی است كه به آینه نگاه میکند و قیافهٔ طبیعی خود را در آن میبیند. او خود را میبیند ولی همینكه از جلوی آینه دور میشود، فراموش میکند كه قیافهاش چگونه بود.
امّا کسیکه با دقّت به شریعت كامل و آزادیبخش نگاه كند و همیشه متوجّه آن باشد و شنوندهٔ فراموشكاری نباشد، بلكه مطابق آن رفتار كند، خداوند تمام كارهای او را بركت خواهد داد.
اگر كسی گمان میکند كه آدم متدیّنی است ولی زبان خود را مهار نمیکند، خود را فریب میدهد و ایمان او بیهوده است.
دیانت پاک و بیآلایش در برابر خدای پدر این است كه وقتی یتیمان و بیوه زنها دچار مصیبت میشوند، از آنها توجّه كنیم و خود را از فساد جهان دور نگاه داریم.
یعقوب باب 1
چون عصبانیّت انسان به هدفهای نیكوی الهی كمک نمیکند
پس هر نوع عادت ناشایست و رفتار شرارتآمیز را از خود دور كنید. خود را به خدا بسپارید و كلامی را كه او در دلهای شما كاشته و میتواند شما را نجات بخشد، با فروتنی بپذیرید.
شما باید بر طبق كلام او عمل كنید و فقط با شنیدن خود را فریب ندهید.
‼️چون کسیکه به كلام گوش میدهد ولی بر طبق آن عمل نمیکند، مانند مردی است كه به آینه نگاه میکند و قیافهٔ طبیعی خود را در آن میبیند. او خود را میبیند ولی همینكه از جلوی آینه دور میشود، فراموش میکند كه قیافهاش چگونه بود.
امّا کسیکه با دقّت به شریعت كامل و آزادیبخش نگاه كند و همیشه متوجّه آن باشد و شنوندهٔ فراموشكاری نباشد، بلكه مطابق آن رفتار كند، خداوند تمام كارهای او را بركت خواهد داد.
اگر كسی گمان میکند كه آدم متدیّنی است ولی زبان خود را مهار نمیکند، خود را فریب میدهد و ایمان او بیهوده است.
دیانت پاک و بیآلایش در برابر خدای پدر این است كه وقتی یتیمان و بیوه زنها دچار مصیبت میشوند، از آنها توجّه كنیم و خود را از فساد جهان دور نگاه داریم.
یعقوب باب 1
Thursday, March 5, 2020
شکرگزاری دائمی به خدا برای همه چیز
یکی از راهها برای تمتع از حضور خدا و مشا رکت با او، از طریق آگاهی از این امر است که اگر می توانیم کاری انجام دهیم، از جمله همین کار [کارهای روزمره و شغلی] بسته به فیض او است.
"خود به همگان حیات و نفس و جمیع چیزها را می بخشد" (اعمال ۲۵:۱۷).
همه قابلیت های ما برای دیدن و شنیدن و لمس کردن، همه مهارتهای حرکتی ما با دست و پا، همه افعال ذهنی ما برای مشاهده کردن و سامان بخشیدن به امور و ارزیابی کردن آنها، همه توانایی هایی ما که ما را در کار خاصی توفیق می بخشد- همه اینها هدایای خدا هستند.
آگاهی از این امر ما را از حس شکرگزاری دائمی پُر می سازدکه در دعا به حضور خدا بالا می رود.
تو را به تمامی دل خواهم گفت و نام تو را تمجید خواهم کرد تا ابدلآباد" (مزمور ۱۲:۸۶).
گاه حس شگفتی از اینکه خدا کیست در حین کار در ما پدید می آید؛ پس او را ستوده خواهیم گفت:
"ای جان من، خداوند را متبارک بخوان! ای یهوه خدای من، تو بی نهایت عظیم هستی!" (مزمور ۱:۱۰۴)
شبان جان پایپر
"خود به همگان حیات و نفس و جمیع چیزها را می بخشد" (اعمال ۲۵:۱۷).
همه قابلیت های ما برای دیدن و شنیدن و لمس کردن، همه مهارتهای حرکتی ما با دست و پا، همه افعال ذهنی ما برای مشاهده کردن و سامان بخشیدن به امور و ارزیابی کردن آنها، همه توانایی هایی ما که ما را در کار خاصی توفیق می بخشد- همه اینها هدایای خدا هستند.
آگاهی از این امر ما را از حس شکرگزاری دائمی پُر می سازدکه در دعا به حضور خدا بالا می رود.
تو را به تمامی دل خواهم گفت و نام تو را تمجید خواهم کرد تا ابدلآباد" (مزمور ۱۲:۸۶).
گاه حس شگفتی از اینکه خدا کیست در حین کار در ما پدید می آید؛ پس او را ستوده خواهیم گفت:
"ای جان من، خداوند را متبارک بخوان! ای یهوه خدای من، تو بی نهایت عظیم هستی!" (مزمور ۱:۱۰۴)
شبان جان پایپر
Subscribe to:
Posts (Atom)
"شرط پیروی از عیسی"
در لوقا باب نهم آیه ۵۷ ملاحظه میکنیم که شخصی به خداوند چنین میگوید؛ خداوندا هر جا روی تو را متابعت کنم ... پاسخ خداوند به این شخص حاکی ا...
-
در انجیل یوحنا باب ۲۰ آیه ۷ می خوانیم که آن دستمالی که با آن سر و صورت عیسی مسیح را پوشانده بودند، به کناری همراه با پارچه های کفن انداخته ...
-
گاهی احساس کمبود میکنید؛ کمبود عشق، کمبود توجه، کمبود پول. اما اگر فکر کنید که ماهيت شما همین احساس کمبودها هست، باید بدانید که برای ه...
-
دعا و پرستش به معنای حقیقی یعنی تسلیم کامل خودمان به خداوند بنابراین نقشی حیاتی در تداوم حیات روحانی و نیز رشد شخصیت روحانی دارد. در واقع ا...